سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین منجی

پاسخ به سئوال دوم

----------------

هر اندازه در یک جامعه اختناق کمترباشد محیط برای رشد تروریسم مساعدتر است ، زیرا برطبق یک قانون ، محدودیت های کمتری دامنگیر شهروندان می شود و نه فقط شهروندان عادی بلکه گروههای مخرب نیز می توانند از آزادی و امکاناتی که در اختیار همه قرار دارد در راه رسیدن به اهداف خود استفاده نمایند .و نیز آسیب پذیری حکومت در مقابل تروریسم بیشتر است .

و دقیقاْ به همین دلیل است که در هیچکدام از نظامهای توتالیتر جهان از اتحاد جماهیر شوروی و چین و ویتنام گرفته تا عراق و لیبی هیچگاه یک سازمان چریکی نتوانسته در درون کشور شکل بگیرد ، زیرا کنترل مطلق بر تمام شئون اجتماعی و فردی از طرف دولت حاکم بوده و کوچکترین حرکتی در نطفه خفه شده است .

دیر زمانی از انقلاب ایران و دوران پس از آن نمی گذرد ، برای آنها که حافظه خوبی دارند نیاز به یادآوری نیست که در ایران پس از انقلاب حدود 150 گروه سیاسی و شاید 250 نشریه و روزنامه وابسته به گروهها فعالیت می کردند .اتفاقی که شاید در هیچ کجای دنیا نیفتاده باشد .

فعالیت این گروهها طیف بسیار گسترده ای را در بر می گرفت از استالینیستها تا مدعیان اسلام انقلابی و گروههای متحجر مذهبی که حکومت جدید را متهم به زیر پا گذاشتن احکام شرع و همدستی با کمونیستها می کردند ،در این طیف قرارداشتند .
منافقین به انتقادهای فدائیان ( گروه کوچک کمونیستی ) به برنامه منافقین
مبنی بر ملی کردن سرمایه های …….چنین پاسخ می دهند :

"اگر نویسندگان کار (نشریه فدائیان ) مجاهدین را نمی شناختند و یا از اعلامیه ها و نشریات و موضعگیری های سیاسی مجاهدین ( که به طور مرتب در مطبوعات کثیرالانتشار نیز منعکس می شد ) بی خبر بودند ، ممکن بود این ایراد را به حساب سوء تفاهم یا بی اطلاعی بگذاریم ………

چگونه باید پذیرفت که اعلامیه ها و نشریات منافقین
که در مطبوعات دیگر هم منعکس می شد حاکی از اختناق باشد !

در ادامه همین پاسخ اضافه می کند : "این کدام نیرو بود که بلافاصله بعد از تسخیر لانه جاسوسی ( سفارت آمریکا ) افشاگری تمام عیار ، لغو کلیه قراردادها و مصادره کلیه سرمایه ها را نصب العین تمامی حرکت قرار داد و تا به آخر بر آن پای فشرد و این شعارها را در ابعاد میلیونی تا اعماق توده مردم پیش برد ؟

آیا ممکن است که نویسندگان کار حتی یکی از میلیونها پوستر و اعلامیه و پلاکاردی را که در همین رابطه فقط مجاهدین در تهران پخش کردند ندیده باشند ؟

آیا ممکن است که آنها هیچیک از اعلامیه های مکرری را که دقیقاْ با تأکید بر کلمه مصادره هر روز یا روز در میان از جانب ما صادر می شود ملاحظه نکرده باشند ؟

توجه کنید که در اینجا تأکید بر پخش میلیونی پوستر و اعلامیه و پلاکارد فقط در تهران است و این نه تنها یک اتفاق فوق العاده بلکه هر روز یا روز در میان می باشد که طبیعتاْ نتیجه قهری آن وجود آزادی بیان است .

در جائی دیگر در پاسخ به گروههای چپ که فعالیت منافقین
در عرصه انتخابات را نوعی سازشکاری می دانند چنین می گویند :

"ممکن است عده ای برای توجیه مطلق کردن تضادشان با سیستم معتقد باشند که حالا ما در اتمسفر دقیقاْ فاشیستی به سر می بریم . حال آنکه فاشیسم به معنی علمی و فنی آن ( و نه به معنا و اصطلاح رایج ) حاکی از دیکتاتوری عریان تروریستی سرمایه داری ، و به ویژه سرمایه داران فوق ارتجاعی جناح مالی است که طبعاْ به این معنی در ایران کنونی موردی ندارد …….."

از این دقیقتر و علمی تر نمی توان فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب را تصویر نمود .مگر همانطور که مجاهدین یادآوری نمودند :" گرفتار یک چپ روی نامعقول و بیمارگونه و مذموم و ناپسند شده باشیم ."

بیان این واقعیتها از زبان خود منافقین
ناشی از همان منطق توتالیتر و برای بر سر جای خود نشاندن گروههای رقیب ومنتقد بود .

در اندیشه و منطق توتالیترمنافقین
جامعه و تمام آثار گذشته آن باید از بین برود و جامعه نوینی پدید آید . و فقط به این ترتیب است که انسان طراز نوینی پدید خواهد آمد.

برای آفرینش جامعه ایده ال باید از صفر شروع کرد .باید ناپاکان را از میان برد و انسان (نوین ) و عاری از ناخالصی های گذشته را از نو خلق کرد .

اما روش این منطق نابالغ و کوته فکر چنین است که با خراب کردن آغاز می کند تا تمدن نوین و دلخواه خود را بر آن خرابه بنا کند ، اما آنچه با موفقیت به پایان می رسد تنها خراب کردن است و تمدنی که به دست توتالیتاریسم ساخته می شود انتظاری بیهوده است .

از جائی که در انقلاب ایران ویرانی و نابود سازی تمام مظاهر یک حاکمیت ، آنگونه که مورد نظر منافقین
بود اتفاق نیفتاد و نهادهای اجتماعی نظیر ، بازار ، دانشگاه ، ارتش ، و غیره بطور کامل نابود نگردید و یا اقتصاد ، بازرگانی ، سیاست خارجی و نظایر آن کارکرد ایدئولوژیک نیافت می توانست زمینه ساز سلطه مجدد امپریالیسم ( نه در واقعیت ، بلکه آنگونه که آنها در متون مارکسیستی مطالعه نموده بودند ، چرا که اگر جز این بود اکنون ایران دیگر با آمریکا مشکلی نداشت ) باشد و بالطبع آن حکومت نیز می توانست به جای تکیه زدن بر مردم یک دیکتاتوری باشد.

بدینگونه منافقین
  حکومت ایران را در دادگاهی محکوم نمودند که خود دادستان و قاضی و شاهد بودند و حکم صادره نابودی بوسیله عملیات گسترده تروریستی شهری بود .

منافقین از ابتدای جابجایی قدرت در ایران آنچه را پیش روی خود می دیدند درگیری خشونت بار با حاکمیت بود و تنها مشکل تصمیم بر سر زمان وبهانه آغاز بود.


ارسال شده در توسط منتظر منجی