آخرین منجی

گزارش تحلیلی «جوان» از ماهیت اغتشاشات روز 25 بهمن
فتنه نه، محاربه با انقلاب


 اتفاقات روز 25 بهمن از جنس فتنه 88 نیست.


 حبیب ترکاشوند - بالاخره پس از ده روز فراخوان تمام «خدم و حشم» ضدانقلاب و غرب که همه امکانات خود را به میدان آورده بودند تا شاید بتوانند «کانون توجه جهانیان» را از شاخ آفریقا به ایران متوجه کنند، روز 25 بهمن فرا رسید اما با تمام تبلیغاتی که طی روزهای گذشته به صورت شبانه‌روزی و با هجمه وسیع خبری انجام دادند در روز موعود تنها توانستند جمعیت‌هایی چند ده نفره در برخی خیابان‌های مرکزی تهران جمع‌آوری کنند؛ در تهرانی که بالغ بر 10 میلیون نفر در آن سکنی دارند.


عدم تمایل مردم به این فراخوان چنان بود که شبکه بی‌بی‌سی نیز (که با توهم اینکه روزی خوش در انتظار آنهاست) چند ساعت زودتر برنامه‌های خود را آغاز کرده بود، اعتراف کرد که اعتراض‌ها در تهران محدود بوده است. شبکه‌هایی همانند سی‌ان‌ان، الجزیره و غیره نیز که برنامه وی‍ژه‌ای برای عصر 25 بهمن تدارک دیده بودند، پس از اینکه مشاهده کردند جریان فتنه رمقی برای عرض اندام ندارد، مجبور شدند فضا را به سمت برنامه‌های عادی خود تغییر بدهند.


اتفاقات روز 25 بهمن از جنس فتنه 88 نیست


هرچند از آغاز فتنه‌ای که به بهانه تقلب در انتخابات آغاز شد، افراد بصیر جامعه و رسانه‌های ارزشی از آن وقایع تعبیر به فتنه کردند و در رأس همه اینها رهبر فرزانه انقلاب از حوادث پیچیده پس از انتخابات به عنوان «فتنه عمیق» یاد کردند اما هنوز برخی خواص و گروه‌هایی از مردم بودند که به خاطر غبارآلودی فضای فتنه اعتقاد داشتند این حوادث نتیجه اعتراض حامیان موسوی به نتایج انتخابات و در اثر فضای هیجانی پس از انتخابات است. حال با اتفاقات روز 25 بهمن که حاصل طراحی پیچیده موساد و بازی سران فتنه در پازل دوگانه امریکایی- اسرائیلی بود، نباید این افراد کوچکترین شکی به خود راه دهند که «اتفاقات روز 25 بهمن از جنس فتنه 88 نیست.» برای اثبات ادعای فوق بایستی مروری تحلیل‌وار بر تحولات یک ماه اخیر منطقه و جهان داشته باشیم تا با مقایسه آن با رخدادهای سال گذشته این تفاوت‌ها را بیشتر درک کنیم. هرچند در اغتشاشات سال گذشته نیز شاهد حمایت غرب با محوریت امریکا و اسرائیل از جریان فتنه سبز بودیم اما سرچشمه این حوادث از 22 خرداد آغاز شد؛ از روزی که عده‌ای جوان احساسی، فریب توهم موسوی و کروبی را خوردند و گمان بردند که در آرای‌شان دست برده شده است‌ اما سرچشمه رویدادهای 25 بهمن نه تنها منشأ داخلی نداشت بلکه «مستقیماً از موساد و سیا» خط می‌گیرد.



توطئه تخطئه‌محور مقاومت منطقه وارونه شد


توضیح اینکه پروژه سفارشی دادگاه بین‌المللی قتل نخست‌وزیر فقید لبنان که توسط اسرائیل برای تخطئه محور مقاومت منطقه یعنی حزب‌الله، حماس، سوریه و ایران طراحی شده بود، روزهای پایانی خود را می‌گذراند که با یک حادثه به ظاهر کوچک صفحه رویدادهای خاورمیانه عوض شد، ماجرایی که با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز و به نهضتی عظیم ابتدا در این کشور و بعد در سایر کشورهای منطقه تبدیل شد؛ نهضتی که می‌رود تا تومار رژیم‌های خودکامه و سرسپرده غرب را به یکباره در هم بپیچد. ناکامی غرب در منحرف ساختن این خیزش عظیم اسلامی آنان را بر این داشت که با ایجاد محوری موازی، این خیزش را در نطفه خفه کنند و بر این اساس بایستی نقطه الهام‌بخش و نقطه امید تمامی مسلمانان و اسلامگرایان خاورمیانه یعنی ایران را بایستی هدف می‌گرفتند تا با ایجاد یک جریان معکوس به مقابله با این خیزش برآیند.


رژیم صهیونیستی ‌ متضرر خیزش منطقه


به اعتقاد اکثریت کارشناسان اولین متضرر خیزش منطقه، رژیم صهیونیستی است چرا که با تحقق انقلاب مصر و ساقط شدن مبارک مهمترین هم‌پیمان استراتژیک این رژیم جعلی در منطقه از بین رفت و چنانچه این تحولات سیر طبیعی خود را طی کند جایی برای اسرائیل در منطقه نخواهد ماند و خود به خود سقوط خواهد کرد. از این رو سیاستمداران تل‌آویو با دستپاچگی از این رویدادها تمامی راه‌های ممکن برای عدم تحقق این امر را دنبال می‌کنند. از حمایت کامل مبارک گرفته تا نقاب دموکراتیک به چهره زدن و حمایت از خواسته‌های مردم مصر و در ادامه تأکید بر انتقال مهندسی قدرت در این کشور.


اما این رفتارهای چندگانه برای آنان افاقه‌ای نکرد و تنها راه ممکن برای آنان شنیدن صدای مخالف این نهضت بود. در این راستا به یکباره شاهد سفر اردشیر امیرارجمندی حلقه واسط جریان فتنه‌گران و اسرائیل به سرزمین‌های اشغالی هستیم و با این سفر توطئه 25 بهمن شکل می‌گیرد و در همان سفر شعارها نیز تعیین می‌گردد.


درخواست مجوز برای خارج کردن اسرائیل از بن‌بست


موسوی و کروبی وارد میدان شده و درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس می‌دهند؛ همان مردمی که در شعارهای سال گذشته نشان دادند که میانه‌ای با آنان ندارند بلکه حامی سرسخت اسرائیلند و با شعارهای خود آن را به اثبات رساندند. طراحان این قضیه پی برده بودند که نظام اسلامی قطعاً به این افراد که عملاً در مقابل نظام ایستاده‌اند، مجوز نخواهد داد اما همین که بتوانند چند تصویر برای خوراک رسا‌نه‌ای غرب تهیه کنند، کفایت می‌کرد.


مأموریت تمام ضدانقلاب برای یاری رساندن به پروژه اسرائیل


با انتشار این درخواست تمامی ضد انقلاب از ربع پهلوی گرفته تا بهایی‌ها و سلطنت‌طلبان مأموریت یافتند با رسانه‌های امریکا، انگلیس و اسرائیل همصدا شوند تا برای تحقق این خواسته اسرائیل بتوانند نقشی هر چند کوچک ایفا کنند. برای کامل شدن پازل رسانه‌های فتنه تمام عیار وارد میدان شدند، سایت رادیو اسرائیل صفحه‌ای ویژه برای 25 بهمن اختصاص داد و شعارهای طراحی شده در سیا برای این تجمع را در تارک خود قرار داد، امریکا نیز صفحه‌ای خاص این روز در توئیتر ایجاد کرد و در تمامی رسانه‌های غرب و فتنه مکان و زمان تجمع تبلیغ می‌شد. بی‌بی سی نیز مأموریت یافته بود برخلاف روزهای معمول از چند ساعت قبل‌تر به تحریک اغتشاشگران بپردازد. در این بین باید واسطه‌های این جریان در داخل نیز به کمک می‌آمدند. دو سایت حامی سران فتنه مأموریت می‌یابند که خبر دروغین اعطای مجوز به راهپیمایی را منتشر کنند و بی‌بی‌سی نیز این خبر را بزرگ کند؛ موضوعی که سریعاً توسط مسئولان تکذیب شد.


نباید کوچک‌ترین مماشاتی با مسببان توطئه 25 خرداد کرد


هرچند تمام تیرهای این محور سه‌گانه اسرائیل، امریکا و جریان فتنه در غروب روز 25 بهمن به سوی خود آنان کمانه کرد و با بی‌رغبتی هواداران و حضور مردم در صحنه نقشه آنان باطل شد اما از آنجا که این جریان نه اعتراض که بازی کامل در زمین صهیونیسم است نبایستی با مسببان آن کوچکترین مماشاتی را داشت. اکنون که فضای غبارآلود فتنه از جامعه رخت بربسته و اکثریت مردم با ماهیت این جریان آشنا شده‌اند، این زمان بهترین فرصت برای برخورد قاطع با مسببان اصلی آن خصوصا افرادی چون موسوی و کروبی است.




ارسال شده در توسط منتظر منجی