سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین منجی

خائن، خائن است؛ ریش‌ دار و فرنگ ‌رفته فرقی ندارند


حاج ابراهیم خان کلانتر، هم حاجی بود، هم ریش داشت، بعدا هم لقب‌دار شد و شد "اعتمادالسلطنه". اما تاریخ به این القاب و دبدبه‌ها و کبکبه‌ها قضاوت نکرد. تاریخ می‌گوید آقا محمدخان قاجار بنابه اشاره "حاج ابراهیم‌خان" چنین کرد و چنان کرد  و عاقبت بر "لطفعلی‌خان زند" پیروز شد، بر کرمان تسلط پیدا کرد و مردم را کور کرد و دختران کرمانی را بین سپاهش تقسیم کرد.


حاج ابراهیم خان که هم حاجی بود و هم ریش داشت و هم لقب داشت، سردار سپاه قاجار نبود. حاکم فارس بود و جانشین حاکم "زند". به دلیل اختلافاتی که با دیگر سران زندیه داشت؛ خیانت کرد و راه‌ها را برای سپاه قاجار باز کرد و این شد که کرمان و مردمش به دست آن‌ها افتادند و مابقی ماجرا آن شد که قبل‌تر شرحش رفت. بعد از این خیانت بود که حاج ابراهیم خان از سوی دربار قاجار مفتخر شد به لقب "اعتمادالسلطنه".


میرزا ملکم خان هم درس خوانده بود، هم فرنگ‌رفته بود و هم خوب کت ‌و شلوار می‌پوشید و هم بعدها شد ملقب به پدر تئوریک روشنفکری در عهد مشروطه. اما تاریخ به این القاب و دبدبه‌ها و کبکبه‌ها قضاوت نکرد. تاریخ می‌گوید میرزا ملکم‌خان، در عهدنامه با انگلستان، هرات را از ایران جدا کرد. امتیازنامه تاسیس قمارخانه درایران یا اصصلاحاً قرارداد لاتاری را به نفع خود به‌دست آورد. عدالت‌خانه شیخ فضل‌الله را به مشروطه انگلیسی تبدیل کرد. و چنین کرد تا استبداد پهلوی با حمایت انگلیس‌ها بر سر کار آمد.

خائن، خائن است. حاجی و ریش‌دار و فرنگ‌رفته و درس‌خوانده هم با هم فرقی ندارند.

2. علیه اهداف هر جامعه‌‌ای، دو گروه فعالیت می‌کنند. گروه اول که دشمن بیرونند. تکلیفشان روشن است. خارج از قلعه و حصارهای جامعه قرار دارند و منتظر فرصتند تا بتوانند از حصارها عبور کنند. گروه دوم کسانی هستند که در درون جامعه حضور دارند. این گروه دشمن درون هستند. با فعالیت و تلاش این گروه است که درهای قلعه "زندیه" به روی سپاه قاجاریه باز می‌شود. دشمن درون می‌تواند راهی بگشاید تا شیخ فضل‌الله به پای چوبه‌ی دار برود و رضاخان پهلوی، عامل انگلستان حاکم ایران بشود. این دشمن درون است که حصارها را کنار می‌زند، در قلعه را می‌گشاید و راه را برای دشمن بیرون باز می‌کند.

3. عرصه جنگ نرم، عرصه‌ی اندیشه و معرفت است. امروز دشمن درون نه با حصار طرف است و نه با برج و بارو. دشمن درون، فرصت‌های اجتماعی ما را می‌کشد و تهدیدهایمان را بزرگ می‌کند. چند وقت پیش شیرینی مشارکت 40 میلیونی مردم در انتخابات را تلخ کرد. اتفاقی که برای شخصیت بین‌المللی کشورمان و مذاکرات بین‌المللی ایران می‌توانست یک فرصت مهم به‌شمار آید. بعد از آن در یک انتحار سیاسی زمینه‌های ایجاد یک "آشوب اسرائیلی" را فراهم کرد تا بتواند تهدیدی که برای رژیم صهیونیستی در منطقه پیش‌آمده را ضعیف کند. دشمن درون خائن است. در خیانت؛ حاجی و ریش‌دار، فرنگ‌رفته و درس‌خوانده با هم فرقی ندارند.

4. تاریخ ثبت می‌شود و از آن می‌توان عبرت گرفت. در میان کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های خاطرات شهدا جزء سندهای مهم ما هستند. شهید چون صادق است اثرش هم تبلور صداقت اوست.

"به اهواز برگشتم تا بدن و لباس‌هایم را که آغشته به خون بچه‌ها بود، بشویم. خودم هنوز مجروح نشده بودم. شب را در ستاد خراسان ماندم. در آن‌جا تلویزیون گزارش تصویری جنگ را پخش می‌کرد. پیرزنی را نشان داد که ده پانزده تخم مرغ به ستادهای کمک‌های مردمی آورده بود. او می‌گفت فرزندی ندارم که به جبهه بفرستم. ولی سه مرغ خانگی دارم و تخم مرغهایشان را برای رزمندگان آورده‌ام. دیدن این گزارش آن‌قدر ما را به هیجان آورد که دلمان می‌خواست شب و روز با دشمن بجنگیم و ساعتی آرام نگیریم." برگرفته از کتاب بابانظر- خاطرات شهید محمد حسین نظرنژاد.

مردم جامعه‌ی ما چنین مردمی هستند و چنین مردمی با تمام وجود از جامعه‌شان و حصار امنی که به‌دورش کشیده‌اند در مقابل دشمن بیرون محافظت می‌کنند. تا مردم ما، چنین بیدار هستند؛ دشمن درون نمی‌تواند به یاری دشمن بیرون اقدامی بکند.

خائن، خائن است. حاجی و ریش‌دار و فرنگ‌رفته و درس‌خوانده هم با هم فرقی ندارند.

اعتماد السلطنه قاجار هم عاقبت توسط قاجار کشته شد. این عاقبت خائن است که حاجی و ریش‌دار، فرنگ‌رفته و..


 


ارسال شده در توسط منتظر منجی