سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین منجی



بیانیه شورای عالی انقلاب فرهنگی به مناسبت 16آذر؛

جریان اصیل دانشجویی در تحقق الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت سربلند خواهد بود

خبرگزاری فارس: شورای عالی انقلاب فرهنگی در بیانیه روز دانشجو تصریح کرد که دانشگاهیان در جبهه پیشرفت علمی و تلاش همه جانبه در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب در تحقق الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت انشاالله سربلند و کامیاب خواهند بود.





به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، متن بیانیه شورای عالی انقلاب فرهنگی به ‌مناسبت روز دانشجو به شرح ذیل است:

جامعه علمی و دانشگاهی کشور امسال در حالی به استقبال 16 آذر می‌رود که تقارن این روز با آغاز ماه محرم؛ ماه پیروزی خون بر شمشیر به این روز معنا و روح دیگری داده است.

امسال در حالی این روز گرامی داشته خواهد شد که دانشجویان چند روز پیش پیکر استاد شهید خود دکتر شهریاری را در حالی به خاک سپردند که بر ادامه راه وی در پیروی از امام آزادگان حسین‌ بن ‌علی(ع) پیمانی دوباره بستند.

حرکت تاریخ‌ساز حضرت امام حسین(ع) آنگونه که در زیارت آن حضرت می‌خوانیم در جهت نجات انسان از جاهلیت و نادانی بود و به همین علت دشمنان دانایی و آگاهی اینگونه به این حرکت و پیروان آن مانند دکتر شهریاری‌ها کینه می‌ورزند.

جریان اصیل و حق‌طلب دانشجویی کشور که سال گذشته پیشگام و پیشروی مبارزه با جریان فتنه و جنگ نرم دشمنان با جمهوری اسلامی بود به خوبی از امتحان پیروی از آرمان‌های عاشورا سربلند بیرون آمد و امسال در جبهه پیشرفت علمی و تلاش همه جانبه در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب در تحقق الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت نیز انشاالله سربلند و کامیاب خواهد بود.

آنچه که به روز 16 آذر در کشورمان روح و معنا داده است استکبارستیزی و مبارزه با جریان استکبار جهانی به سرکردگی آمریکاست که امروز در سراسر کشورهای جهان به جریان‌های عمومی و غالب جنبش‌های دانشجویی و حرکت‌های حق‌طلبانه مردم جهان تبدیل شده است و هر حرکتی که غیر از این هدف را دنبال کند جعلی و غیراصیل خواهد بود.

ناگفته پیداست که نامگذاری روز 16 آذر به نام روز دانشجو یک حرکت نمادین است و هر روز، روز دانشجو و علم آموزی است.

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن گرامیداشت یاد تمامی شهدای جامعه علمی کشور از شهدای 16 آذر سال 32 تا استادان شهید علی‌محمدی و شهریاری جامعه علمی کشور را به بهره‌گیری از ثمرات معنوی ایام عزای سید و سالار شهیدان فرا می‌خواند.


 


 




خواجه‌سروی مطرح کرد:

رنگ و بوی عاشورایی در ویژه‌برنامه‌های روز دانشجوی امسال

خبرگزاری فارس: معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم گفت: برگزاری برنامه های روز دانشجو که در اغلب دانشگاه‌ها به مدت یک هفته پیش‌بینی شده است، امسال رنگ و بوی عاشورایی به خود خواهد گرفت.





به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، غلامرضا خواجه‌سروی معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به همزمانی مناسبت 16 آذر امسال با اولین روز از ماه محرم‌الحرام اظهار داشت: شعارهای "روز دانشجو و بصیرت حسینی " و "16 آذر عاشورایی " برای 16 آذر امسال، پیشنهاد شده است که دانشگاه‌ها می‌توانند هر یک از این شعارها را برای انجام برنامه‌های خود برگزینند.

وی گرامیداشت محرم و صفر را از جمله سیاست‌های اصلی معاونت فرهنگی وزارت علوم برشمرد و در تشریح برنامه دانشگاه‌ها در این دو ماه افزود: گروه‌های نمایش و تعزیه‌خوانی برای اجرای برنامه‌های هنری با رویکرد قیام حسینی و واقعه عاشورا در ماه‌های محرم و صفر به دانشگاه‌های سراسر کشور اعزام می‌شوند.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برگزاری جلسات مناظره، کرسی‌های آزاداندیشی، مسابقات فرهنگی و کتابخوانی را از دیگر برنامه‌های دانشگاه‌ها در ایام محرم و صفر ذکر کرد و یادآور شد: در هفته اول محرم که با برنامه‌های بزرگداشت روز دانشجو نیز همزمانی دارد در هر دانشگاه، حداقل 3 کرسی آزاداندیشی برپا خواهد بود.

خواجه‌سروی همچنین از ارسال بسته‌های فرهنگی با محتوای عاشورایی و نهضت حسینی برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور در ایام عزاداری های محرم و صفر امسال خبر داد و در پایان گفت: وزارت علوم تلاش می‌کند با حمایت از هیات‌های مذهبی دانشجویی، 16 آذر امسال حالتی عاشورایی یافته و بصیرت حسینی با روز دانشجو ترکیب شود.


 


 



اختصاصی"جوان آنلاین"
شعله اختلافات درونی فتنه زبانه می کشد


اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد.


در حالی که  اصحاب فتنه در موضع گیریهای رسانه ای خود  سعی دارند جمع ناهمگن خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد .
به گزارش جوان آنلاین اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.
 یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعیت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد .
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب( منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...... ) را در فرقه یدک می کشند .
اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد .
لازم به ذکر است جریان فتنه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را در برخی واکنشهای عصبی و هیستریک موسوی و کروبی نشان می دهد.
اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا باقیمانده های مجاهدین انقلاب و مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع  نادرست خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران ( توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه ) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را پنهان نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد.


 


 



هادی غفاری و جنگ مسلحانه


یکی از موضوعاتی که در زمان مبارزه با رژیم طاغوت در بین مبارزین وجود داشت (و بعد از پیروزی هم در لباس‌هایی دیگر خود را نمایان ساخت) «روش‌های افراطی» بود که در بین برخی قشرهای مبارز می‌شد برای آن مصادیقی یافت ولی در بین معممین (به واسطه اعتماد مردم به آنان) خطرات بسیار بیشتری داشت.
این مسئله در دو شکل بروز می‌یافت: شکل اول مربوط بود به روحانیون چپ زده ولی مولدی که به ایراد «تفسیرهای تفنگی» از قرآن و دیگر منابع دیدنی روی می‌آورند و اساساً جهان را از لوله تفنگ می‌دیدند و زمینه‌ساز رشد گروه‌هایی چون «فرقان» یا «کهفی‌ها» می‌شدند. از موسوی خوئینی‌ها و سیدمهدی هاشمی می‌توان به عنوان دو نمونه برجسته این دسته نام برد.
شکل دوم مربوط می‌شد به روحانیونی که از ملزومات آنکه بتوانند به صورت مولد ظاهر شده و به صورت گسترده جریان‌سازی کنند برخوردار نبودند و خودشان به صورت منفعلانه تحت تأثیر احساسی و اندیشه‌ای دیگر گروه‌های سیاسی قرار داشتند و متأسفانه در راه حمایت و ترویج آنان مجدانه می‌کوشیدند. برخی روحانیون سیاسی حاضر در نجف و همچنین هادی غفاری از این دسته محسوب می‌شوند.


نکته مهم آن است که هر دو شکل این موضوع، پس از انقلاب در قالب فعالیت‌های تند به ظاهر انقلابی قرار گرفتند و نهایتاً (و خصوصاً پس از ارتحال امام عظیم‌الشأن) مجدداً فعالیت‌های خود را (باز هم در همان دو دسته مولد و جریان‌ساز یا منفعل و پیرو) ظاهر نموده و حتی بازتولید کردند.
قصد ما در اینجا بررسی عمیق و مبسوط این مسئله نیست، بلکه تنها می‌خواهیم به عنوان نمونه به دومورد از این مسائل در رابطه با یک روحانی شاخص دسته دوم (یعنی هادی غفاری) اشاره کنیم.
تنها راه رهایی از نظر غفاری
سیدمحمد لاجوردی (فرزند شهید بصیر، سیداسدالله لاجوردی) اخیراً در مصاحبه‌ای با نشریه یادآور به خاطره‌ای اشاره کرده است که نشان می‌دهد هادی غفاری (که مدعی مالکیت انحصاری خط امام است و می‌گوید هیچ کس نمی‌تواند او را ضدولایت فقیه بخواند) چه زاویه‌ای با مشی حضرت امام داشته است: «من یادم هست در جریان تظاهرات قیطریه در سال 57 که آقای هادی غفاری جلودار بود، من خودم را به ایشان نزدیک کردم. ... به ایشان گفتم: این شعار «تنها ره رهایی، راه مجاهدین است» یا «تنها ره رهایی، جنگ مسلحانه» به اعتقاد من مورد پذیرش امام نیست. امام این حرف را قبول ندارند، بنابراین نباید این را گفت. اینها [منافقین] اعتقادات دینی صحیحی ندارند و در کتاب شناخت خود گفته‌اند که اصول چهارگانه دیالکتیک را قبول دارند. ایشان با لحن تندی مرا عقب زدند که: برو بچه! این حرف را نزن.» (نشریه یادآور، شماره 6 و 7 و 8، صفحه 248)
چنانکه مشخص است هادی غفاری صریحاً و در اوج انقلابی که با مشی غیرمسلحانه و مردمی امام‌خمینی(ره) به سمت پیروزی می‌رفت هم کماکان تنها راه رهایی را «جنگ مسلحانه» می‌دانسته و آن را فریاد هم می‌کرده و مردم را هم به آن می‌خوانده است.


جوزدگی غفاری


البته مسئله در همین حد نیست که یک شخص منتقد او چنین خاطره‌ای را نقل کرده باشد (گرچه تواتر و تعدد خاطراتی از همین دست جای هیج گونه شکی باقی نمی‌گذارد) بلکه خود هادی غفاری هم در کتاب خاطراتش به یک مورد اشاره می‌کند که مؤید همین مطلب است، آنجا که از یک سفر خود به آبادان در سال 55 می‌گوید: «پنج شب در آبادان به منبر رفتم.
شب آخر به پیشنهاد دوستان باید راجع به ضرورت مبارزه مسلحانه صحبت می‌کردم. بهترین راه برای من این بود که بحث‌هایم حالت سمبولیک داشته باشد. عنوان صحبتم «نظافت در اسلام» بود. ... اجمالاً خاطرم هست که گفتم: «یکی از بحث‌های جدی اسلام بحث نظافت است والنظافه من الایمان. اسلام اصرار دارد که انسان مؤمن نظیف زندگی بکند. اگر خانه‌اش کهنه است، خانه را باید عوض کرد. انسان باید برود و در یک خانه نو بنشیند. چرا که آن خانه را خاک گرفته و ستون‌هایش پوسیده است و سر تا سرش بوی بد می‌دهد و در و دیوارش با آدم بیگانه است.»
خلاصه چهره منفور رژیم شاهی را به عنوان یک خانه پوسیده معرفی کردم و گفتم: «الآن در دنیا این تئوری وجود دارد که بیایید خانه را اصلاح کنیم، قدری آن را رنگ روغن بزنیم، چهار نفر را توی آن جابه‌جا کنیم، کلفت و نوکر را عوض کنیم. این تئوری‌ها مردود است. باید این خانه را کوبید و بر روی ویرانه‌های آن، یک خانه نو و متناسب با آنی که خودتان می‌خواهید بسازید.»
بعد راجع به مصالح و لوازم نوسازی گفتم: «خانه را با چوب نمی شود ساخت، باید با تیر-آهن بسازیم.» من تیرآهن را با فاصله می‌گفتم. بعد عنوان کردم: «از کجا باید تیر-آهن را پیدا کرد؟ خب، آقا عرضه داری بنشین بساز، درست کن! نباید منتظر باشی که دیگران به تو بدهند. برو بخر. نمی‌توانی برو بدزد. از کجا؟ از سر چهارراه‌ها!» (آن موقع پاسبان‌ها بر سر چهارراه‌ها دو تا دو تا با هم راه می‌رفتند.)


وقتی پائین آمدم، می‌خواستم ببینم چقدر مردم حرف‌های من را فهمیده‌اند. دوستان به من گفتند: شما می‌خواهید ما برویم بجنگیم؟» (خاطرات هادی غفاری، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صفحات 159 و 160)
جالب است که هادی غفاری بدون توجه به راه صریح امام مبنی بر فعالیت‌های غیرمسلحانه و انقلاب مبتنی بر آگاهی توده (که تا آن زمان یعنی سال 55 از طرق مختلف به مبارزین داخل کشور منتقل شده بود) و حتی بدون توجه به ملزومات ابتدایی و بدیهی مبارزه مسلحانه، در کسوت یک عالم دینی، مردم عادی را ترغیب می‌کند که به سر چهارراه‌ها رفته و با خلع سلاح پاسبان‌های بخت برگشته (که می‌توانست عواقب بسیار وخامت‌باری برای آن پاسبان‌ها داشته باشد)، به سلاح مجهز شوند.
توضیح آنکه این عمل در آن زمان بین گروه‌های سیاسی تحت عنوان «مصادره سلاح» مرسوم بوده و یکی از راه‌های تأمین اسلحه آنان محسوب می‌شده است.
حال جای این پرسش است که اگر کسی تحت تأثیر این سخنان ناشی از شیفتگی هادی غفاری به چپ‌روی و به سوی مبارزات مسلحانه می‌رفت و این کار را می‌کرد، اولاً اگر موفق نمی‌شد (که به احتمال قریب به یقین و با توجه به عدم داشتن آمادگی‌های فنی و چریکی موفق نمی‌شد) آن وقت چه کسی جوابگوی خانواده این شخص و خود این شخص می‌بود که احتمالاً به مجازات‌های بسیار سنگین و حتی اعدام محکوم می‌شد؟


ثانیاً اگر این شخص عادی می‌رفت و فرضاً موفق هم می‌شد، آن وقت باید با آن سلاح غنیمتی چه می‌کرد؟! احتمالاً باید آن را قاب می‌کرد و در اتاق پذیرایی منزلش می‌گذاشت و شاید هم باید به‌زعم حضراتی چون هادی غفاری، با همان یک سلاح جنگ مسلحانه راه می‌انداخت و رژیم را سرنگون می‌کرد!
و اینها تنها نمونه‌هایی بود از آنکه شیفتگی‌های منفعلانه برخی افراد به ظاهر در کسوت مقدس روحانیت، به گروه‌ها چه اثرات مخربی می‌توانست داشته باشد و سوگوارانه باید گفت دیدیم که بازتولید همین اعوجاجات فکری، چگونه اثرات مخربش را در سال‌های بعد هم نشان داد و سر از چه ناکجا آبادهایی که در نیاورد.


 






ارسال شده در توسط منتظر منجی