سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین منجی

اصطلاح «دروغ بزرگ» اینک به اصطلاحی معروف در دنیای سیاست تبدیل شده که افکار عمومی آن را منتسب به هیتلر می دانند. هیتلر در کتاب نبرد من، می گوید مردم آلمان شکست در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودی های دارای نفوذ در مطبوعات از تکنیک دروغ بزرگ استفاده کردند.

از نظر هیتلر این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند که «کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی شرمانه حقیقت را تحریف کند». اولین مورد استفاده دروغ بزرگ در این جمله معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن وجود دارد.»

گوبلز - وزیر تبلیغات هیتلر- این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که «دروغ بزرگ یکی از روش های تبلیغاتی مورد استفاده انگلستان است که دروغ بزرگی می گویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری می کنند.»

حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم چنان گسترده و پیچیده بود که تا مدت ها و از منظرهای گوناگون قابل تامل است. در این ماجرا موسوی به عنوان یکی از نامزدهای انتخاباتی با صراحت و شدت هر چه تمام تر حریف خود را به دروغ گویی متهم کرد و به سرعت موجی از تبلیغات و شعارهای انتخاباتی علیه دروغ و دروغگو در جامعه پدیدار شد.

جایگاه و نوع نگاه دینی و اجتماعی نسبت به این پدیده، علت انتخاب این محور را کاملاً روشن می کند (دروغگو دشمن خداست یا دروغ کلید همه زشتی هاست). در فتنه سبز که موجودیتش مدیون غبارآلودگی فضا و آمیختگی حق و باطل بود، دروغ های بسیاری ساخته و پرداخته و منتشر شد. گاهی از سوی سران فتنه، گاهی از سوی هواداران ناآگاه و بعضاً آگاه و مغرض و گاهی نیز از سوی پشتیبانان خارجی فتنه و از طریق رسانه های پر سر و صدای استعماری.

در این مجال نگاهی می اندازیم به «10 دروغ بزرگ» فتنه سبز که هر کدام در زمان خود موجی از اغتشاش و التهاب و تشویش اذهان عمومی را به دنبال داشتند.

1 - فرار به جلو

اولین دروغ پردازی فتنه سبز در زمان برگزاری انتخابات (22 خرداد 88) روی داد. حدود ساعت 23 و 30 دقیقه شب، در حالی که هنوز رای گیری در برخی شعب ادامه داشت، میرحسین موسوی در یکی از برج های شمال پایتخت کنفرانس خبری به راه انداخت و ادعای پیروزی کرد. ماجرا وقتی قابل تأمل تر می شود که اغلب خبرنگاران حاضر در این نشست خارجی ها هستند و خبرنگاران داخلی انگشت شماری به این برج راه می یابند.

موسوی که دو انگشت خود را به نشانه پیروزی به دوربین بی بی سی و سایر رسانه ها نشان می دهد، با استناد به گزارش ناظرین خود در پای صندوق ها اعلام می کند پیروز قطعی انتخاباتی است که هنوز ادامه دارد. بیانیه ای هم در این زمینه صادر شده و از مردم خواسته می شود خود را برای جشن پیروزی آماده کنند.

2 - اسم رمز

روز شنبه پس از انتخابات، با اعلام تدریجی آراء و مشخص شدن نتایج انتخابات اصلی ترین و البته بزرگ ترین دروغ رسماً منتشر می شود؛ ادعای تقلب. موسوی نخستین بیانیه خود را صادر می کند. «نتایج بهت آور»، «بازی بزرگ»، «خیانت به آراء مردم» و «مبارزه با شورش دروغ» کلید واژه های این بیانیه هستند.

او تأکید می کند تسلیم این صحنه سازی خطرناک نخواهد شد. محتشمی پور- رئیس کمیته موسوم به صیانت از آراء- مدعی می شود به دلیل تخلفات گسترده ناظران و مجریان در مراحل مختلف رأی گیری و شمارش آرا، انتخابات 22 خرداد باطل است.

او در پاسخ به این سأال که اگر شورای نگهبان به این درخواست (ابطال انتخابات) توجه نکنند چه خواهید کرد گفت: این اقدام اولیه ما است و در صورت عدم توجه مراحل بعدی اعتراض را انجام می دهیم. همانگونه که از سخنان محتشمی پور هم پیداست، تقلب اسم رمز آشوب ها و اغتشاش های پیش رو بود.

3 - پروژه 72 کشته

ستادهای موسوی و کروبی با ارائه لیستی مدعی می شوند در اغتشاشات پس ازانتخابات 72 نفر کشته شده اند. این لیست مجعول اولین بار در سایت حزب مشارکت منتشر و از آنها به عنوان «72 شهید جنبش سبز» نام برده می شود.

تحقیقات بعدی نشان می دهد این لیست دروغی بیش نبوده و مدعیانش برای رساندن آن به عدد خاص 72- تداعی کننده تعداد شهدای کربلا!- به هر حیله ای از گنجاندن اسامی کسانی که هویت واقعی ندارند تا متوفیان عادی متوسل شده اند.

البته چند نفر از شهدای ادعایی فتنه سبز نیز زنده شدند. گردانندگان این تئاتر سیاه برای لاپوشانی افتضاح خود، مدعی شدند این ترفند نظام برای مخدوش کردن لیست شهدا و بدنام کردن ما بوده است!

4 - خس و خاشاک

مدعیان تقلب برای گرم نگه داشتن تنور اغتشاش و آشوب نیاز به تهییج و غبارآلودگی فضا داشتند و برای این منظور چه چیزی بهتر از القای این موضوع که نه تنها رأی شما را دزدیده اند بلکه به شما توهین هم می کنند.

در همین راستا موجی از تبلیغات رسانه ای با این مضمون به راه می افتد؛ احمدی نژاد، کسانی را که به فردی غیر از وی رأی داده اند، خس و خاشاک خوانده است. اما اصل ماجرا چه بود؟

احمدی نژاد عصر روز یکشنبه 24 خرداد در تجمع هوادارانش در میدان ولی عصر تهران، طی سخنان خود حساب اغتشاشگران را از هواداران نامزدها جدا کرد و آشوبگران را «خس و خاشاک» نامید؛ «در انتخابات ایران 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بوده اند. حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. 70 میلیون ملت ایران و 40 میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. رقابت ها به پایان رسید و دوره دوستی ها و ساختن ها آغاز شد.»

5 - کروبی نامه

هفتم مرداد ماه، مهدی کروبی با ارسال نامه ای برای هاشمی رفسنجانی ادعاهای عجیب و غریبی را مطرح می کند. نویسنده در نامه خود از شنیده هایی مبنی بر شکنجه های وحشتناک و تجاوز به معترضین دستگیر شده خبر می دهد.

انتشار این نامه موجی از التهاب را در کشور آفریده و با استقبال و مانور تبلیغاتی گسترده رسانه های غرب مواجه می شود. کروبی می گوید مستندات کافی برای اثبات ادعاهای خود دارد و اگر خلاف آن ثابت شد رسماً از ملت عذرخواهی خواهد کرد. دستگاه های مسئول کشور و در رأس آنها قوه قضائیه رسیدگی به این ادعاها را در دستور کار خود قرار می دهند. کمیته سه نفره- ابراهیم رئیسی معاون اول رئیس قوه قضائیه، محسنی اژه ای دادستان کل کشور و علی خلفی رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه- مأمور تحقیق می شوند.

21 شهریور ماه گزارش مبسوط این کمیته منتشر و مشخص می شود ادعاهای کروبی صحت نداشته است. کروبی می گوید در نامه اش نگفته چنین رویدادهایی حتماً اتفاق افتاده بلکه شنیده های خود را نقل کرده است. او به قول خود مبنی بر عذرخواهی از ملت نیز عمل نمی کند. نگارش نامه خطاب به هاشمی به جای نهادهای مسئول نیز از دیگر نکات قابل تأمل در کروبی نامه است.


ارسال شده در توسط منتظر منجی