تسلیت به سران فتنه مرگ داریوش همایون از سران سلطنت طلبان و حامی فتنه سبز، طیف های ضد انقلاب را عزادار کرد. همایون در 82 سالگی و در ژنو سوئیس درگذشت. منابع خبری گزارش داده اند همایون از چندی پیش بر اثر زمین خوردن دچار ضربه مغزی شده و به کما رفته بود و دیگر به هوش نیامد. وی سال گذشته وقوع انقلاب اسلامی ایران را بزرگ ترین کابوس زندگی خود توصیف کرده بود و به همین دلیل نیز علی الدوام به ستایش های مبالغه آمیز نسبت به برخی دست اندرکاران فتنه سبز (موسوی و خاتمی و کروبی) می پرداخت. او حتی از گروهک های مقیم خارج خواسته بود خود را با این سه نفر و اصلاح طلبان تنظیم کنند چرا که اپوزیسیون توانسته از این طیف، افراد و شخصیت های جدیدی در تناقض با هویت انقلابی سابقشان بسازد.
صاحب نظران تاریخ به اعتبار کارنامه سیاسی همایون از وی به عنوان فردی بی ثبات و فرصت طلب یاد می کنند و سیر تطور گرایش های سیاسی وی از سوسیالیسم به سلطنت طلبی دو آتشه و سپس شعار دموکراسی خواهی و حقوق بشر را در طول 60 سال زندگی سیاسی او را شواهد متعدد این ادعا بر میشمارند.
همایون در سال 1326 جزء مؤسسان حزب ضد اسلامی "پان ایرانیست" بود، سال 1329به "گروه نجات ملی" پیوست و سال 1330 از حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا) سر درآورد. اما در جریان کودتای 28 مرداد، در زمره چماقداران و چاقوکشانی بود که با شعار "خدا، شاه، میهن" و با هدایت سیا و M16 به خیابان ریختند و نهضت ملی شدن نفت را ساقط کردند.
داریوش همایون پس از کودتای 28 مرداد مورد اعتماد رژیم کودتا قرار گرفت. او عضو شبکه مطبوعاتی وابسته موسوم به "بدامن" بود و مورد اعتماد آمریکا قرارگرفت.
اعتماد سرلشکر زاهدی عامل کودتای 28 مرداد 32 به همایون باعث شد تا دختر خود "هما" را به عقد وی درآورد. رژیم کودتایی پهلوی همچنین از همایون برای راه اندازی سندیکای وابسته "نویسندگان و خبرنگاران" کمک گرفت تا مطبوعات را به طور کامل مدیریت کند.
همایون روزنامه صهیونیستی آیندگان را به اعتبار ارتباط با کلان سرمایه داران صهیونیست راه اندازی کرد. او همچنین مدت ها وزیر اطلاعات و جهانگردی در دولت های هویدا و آموزگار بود و پس از راه اندازی حزب شاه ساخته رستاخیز، به عنوان قائم مقام دبیرکل حزب معرفی شد.
روایت تاریخی غالب بر آن است که داریوش همایون نویسنده مقاله موهن روزنامه اطلاعات علیه مذهب و مراجع و حضرت امام خمینی(ره) در 17 دی 56 است، مقاله ای که با امضای مستعار احمد رشیدی مطلق (یا به تعبیر شهید والامقام دستغیب احمق رشیدی مطلق) چاپ شد. برخی روایتگران نیز بر آن هستند که مقاله از سوی دربار و با وساطت همایون برای چاپ به روزنامه اطلاعات ارسال شد. این مقاله جرقه انفجار انقلاب اسلامی را در 19 دی 56 و سپس اربعین های زنجیره ای تا پیروزی انقلاب اسلامی زد و تا ابد داریوش همایون را در کنار لعنت ملت ایران، سزاوار ملامت سلطنت طلبان و حامیان خارجی آنها قرار داد.
داریوش همایون 16 آبان 57 در منزلش دستگیر و روانه زندان دژبان پادگان جمشیدآباد می شود. روز 22 بهمن 57 پس از فتح پادگان جمشیدآباد از سوی مردم از زندان فرار کرده و 15 ماه به طور مخفیانه در ایران می گذراند. وی سال 1359از کشور گریخت.