دردنیای معاصر بشر پس از سالها مجددا به معنویت گرایش پیدا نموده است و ضرورت بحث معنویت و دین بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است و نتایج مطلوب آن به نیازی حیاتی مبدل شده است.
در این خصوص عوامل زیر مؤثر بوده اند:
1. روشن شدن نقایص و آثار منفی علم سکولار و سایر مکاتب فلسفی مادی نظیر؛
ـ عدم پاسخ به سئوالات اساسی انسان از قبیل «معنا و هدف وجود انسانی,«چیستی خوب و بد » و «تکالیف و حقوق انسانها »
ـ محدودیت دانش به علوم تجربی و جهات مادی
ـ عدم به کار گیری قوای برتر انسان
2. روشن شدن آثار فردی ـ اجتماعی معنویت و دین
3. ناتوانی علم در پاسخ دادن به سئوالات اساسی انسان
علم تجربی نمیتواند دربارة ارزش ها، معانی، اهداف و اشیای غیرمادی و منشاء و طبیعت جهان و معنای حیات انسانی صحبت کند.
بشر تا قبل از عصر روشنگری به مقتضای فطرت و همگنانی با بطن خلقت و ندای طبیعت رعایت حفظ اصل زوجیت را برخود لازم و حتمی میدید امّا با ظهور عصر تکنیک و مدرنیته به یکباره مبانی نگرش انسان بر زندگی دچار تحول گردید به طوری که کمکم جایگاه ارزشی خانواده و هویت مقدس و رنگین آن رو به بیرنگی نهاد.
بررسیهای جدید جامعهشناسان و اندیشمندان دنیای غرب نشان داده است که اضمحلال نظام خانواده گرچه بصورت مقطعی احساس لذت و کامجویی را برای انسانها به ارمغان آورده امّا در درازمدت با ارضاء نیازهای مادی و غیرمنطقی افراد نوعی پوچی و لاقیدی را در جوامع بشری و در نظام خانواده ایجاد نموده است.
پرپینو در کتاب خود تحت عنوان «سقوط خانواده»، تغییرات رو به زوال خانواده را مهمترین مشکل بشر امروزی دانسته و افزایش طلاق، خانوادههای تکسرپرست و ناهنجاریهای اجتماعی را دستاورد مدرنیته میداند و ایجاد مکاتب فلسفی جدید را یکی از اهرمهای فشار برتوازن اجتماع میداند.
شیوع بیماریهایی چون ایدز و تمایل روزافزون جوانان به استعمال موادمخدر در نتیجه ایجاد روابط ناسالم و جستجوی عاطفه در خارج از محیط خانواده است.
عصر کنونی با بحران خانواده روبرو شده روابط مبتنی برتعهد و عشق و صداقت از خانواده رخت بربسته، پرورش نسل سالم براساس ارتباط نسبی نفی یا نهی گردیده است، ازدواج توافقی و صوری جای پیوند حقیقی را گرفته و فرزندان تکوالد معضلات عدیدهای را برای جامعه خود و والد آفریدهاند. قداست خانواده و رسالت همسری محدودیت معرفی میشود و تعهد در برابر اعضای خانواده اسارت نامیده شده و حاکمیت اندیشه دینی برنظام خانواده منفور و ناکارآمد همراه با نقیصه و تبعیض معرفی گردیده است.
لذا امروزه موضوع نهاد خانواده در میان اندیشمندان چالشهای سهمگینی پدیدآورده است و در جوامع صنعتی خانواده به سوی فروریزی ساختارها و ارزش هایش پیش میرود و شکلهای جدید خانواده بوجود میآید.
و ضرورت طراحی و برنامهریزی برمبنای دینی و معنویت الهی جهت حمایت از خانواده بیش از پیش احساس میگردد.
تأثیر معنویت بر پایداری خانواده
مقدمه
نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگهای گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت جوامع، مرهون رشادت و ضلالت خانواده میباشد.
اولین شرط داشتن جامعهای سالم و پویا، سلامتی و پایداری خانواده است. لذا همواره پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین جامعه و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی، اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی خود و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است.
امروزه ساختار خانواده در جهان با مشکلات متعددی دست به گریبان است و بحران خانواده یکی از رخدادهای تلخ و چالشهای پیشرو برای جوامع کنونی است که باید به شدت مورد توجه قرار گیرد
سئوال اصلی آن است که آیا مادام که بشریت زندگی را به زیور علم بدون تزکیه و تقوی و معنویت دینی میآراید و بنام تمدن از دین و معنویت فاصله میگیرد و خود را بینیاز از ارتباط با عالم ماوراء و معنویت و اخلاق میانگارد و نیز قانونمندی براساس توحید و قانونگذاری الهی را ساماندار و نظامپذیر نمیشناسد میتواند بحرانهای پیشروی خود را در عرصه خانواده حل نماید؟
اریک فروم (روانشناس) نیاز به یک نظام اعتقادی را جزء ذاتی انسان میداند و میگوید: نیاز به دین یعنی نیاز به یک الگوی جهتگیری و مرجعی برای اعتقاد و ایمان است. هیچکس را نمیتوان یافت که فاقد این نیاز باشد. تمایلات انسان را نهایتی نیست و فردی که برمحور توحید و مدار ارتباط با خدا حرکت نمینماید. پیوسته در صدد جوابگویی به این خواستهها میباشد، در حالی که عملاً نمیتوان تمام تمایلات را جامه عمل پوشید و چنین فردی با وجود وسعت نعمات الهی پیوسته خود را در تنگی احساس مینماید.
در اسلام همة فطرتها، خدایی معرفی گردیده است:
فطرت الله التی فطر الناس علیها (روم/30)
لذا با توجه به اصالت و فراگیری امور معنوی در همة شئون زندگی گسترة احتیاجات انسان فراتر از نیازمندی های مادی است. و از سویی دیگر با توجه به اهمیت «خانواده» به عنوان کلیدیترین واحد اجتماعی، به نظر میرسد دقت نظر بر بحث معنویت در خانواده، توجه ویژهای را میطلبد.
تمایزات جامعة دینی و غربی در بحث خانواده
جامعة دینی جامعهای مبتنی برفطرت و خواستار شکوفایی فطرت است و جامعة غربی جامعهای مبتنی برغریزه و خواستار شکوفایی و پاسخدهی بیقید و شرط به غربزه میباشد. از آنجا که فطرت ناظر برمسئولیت خواهی است، هم از درون و هم از بیرون کنترل میشود. امّا با توجه به اینکه غریزه ناظر بر آزادی خواهی است، انسان را از درون دچار یک رها شدگی و از بیرون نیز خواهان آزادی به معنای هر چه خواهی می سازد.
این مدل زندگی بر خانواده آسیب های جدی وارد می سازد و موجی از آزادی های جنسی در چتر حمایت رسانهها و قوانین و ازدواجهای غیررسمی به عنوان جایگزین ازدواج رسمی همراه با طلاقهای آسان و عرفی به حال خانواده روانه ساخته است.
این دسته از عوامل که ناشی از مبنا داشتن غریزه برای هر نوع کار و کامیابی است موجب ایجاد عواملی دیگری گردیده از جمله:
- تغییر هنجاریهای پایه در موضوع ضرورت و قداست خانواده
- سازگاری الگوهای مرجع باهنجارهای جدید خانواده
- نقش فعالانه رسانه در تقدم عشق برتعهد
- تغییر الگوهای اشتغال و عدم حضور والدین در ساعات طولانی در خانواده
- ناکامی والدین در انتقال ارزشها و هنجارها بهویژه در موضوع احترام به والدین
- ناکامی والدین در توسعه و تثبیت عواطف انسانی بین خود و فرزندان
- عادی شدن روابط آزاد و عرفی شدن شرکای جنسی بین افراد متأهل
- عرفی شدن و آسانسازی ازدواج غیررسمی و روابط آزاد بین مجردین.
معنویت و استحکام خانواده
زیربنای ساختار کلی خانواده در اسلام دو رکن اساسی اخلاق و حقوق است که با حاکمیت آن، استواری و پویایی این بنا تضمین میشود چرا که رکن حقوقی ضامن برپایی و استواری اصل خانواده و مانع فروپاشی آن است و رکن اخلاقی ضامن رشد و بالندگی و تأمین اهداف خانواده میباشد و تفکیک این دو مقوله در آن ممکن نیست.
با اقرار به زوجیت، طرفین عهدهدار تعهداتی حقوقی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به یکدیگر میشوند. این تعهدات دو سویه است که عمدة آنها عبارتند از: حسن معاشرت، جلب رضایت طرفین، نفقه، مهریه، اجرتالمثل، توافق در داشتن فرزند و تمکین، اینها و دهها تکلیف و وظیفه خُرد و کلان دیگر که برای پایداری خانواده و اساس تحکیم روابط رعایت آن لازم است در قرآن کریم و منابع اسلامی آمده است.
از تعامل حقوقی و اخلاقی زن و مرد و با رعایت توصیههایی که قرآن کریم برآنها تأکید میفرماید، یک خانواده پایدار و پویا ساخته می شود؛
هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ (بقره/187)
زوجین در حکم لباس برای یکدیگرند.
ارتباطی که انسان با لباس خود دارد نزدیکترین، محرمانهترین و بیآزارترین روابط است این تشبیه در هیچ امر دیگری جز رابطه زن و شوهر مصداق ندارد حتی در رابطه والدین و فرزندان.
در ادامه به پاره ای از آموزه های دینی که موجبات استحکام خانواده را فراهم می آورند اشاره می گردد؛
1- توصیه به حسن معاشرت و عمل به معروف؛
«.... و عا شروهّن بالمعروف ....» (نساء/19)
از جمله اصولی که قرآن کریم در کنترل رفتارهای انسانها نسبت به یکدیگر نام میبرد، اصل «معروف» است که در قرآن کریم 9 بار تکرار شده است. بیشترین استعمال آن در حادترین مرحله روابط زن و شوهر هنگام طلاق است.
«و أتمروا بینکم به معروفٍ ....» (طلاق/6)
روابط میان خودتان را با رفتارهای پسندیده و مورد پذیرش عرف، نیکو گردانید.
لذا در آیات مذکور ارزشهای اخلاقی، تحت معروف (آنچه نفس سالم انسان به طور عموم میپسندد) میباشد و از منظر اسلام کم لطفی و خشونت در خانواده پسندیده نیست.
علاوه بر آن در دستورات دینی به زن و شوهر تکلیف شده است که به روابط میان خود توجه کافی نمایند .
محبت و عشق در قلب زن و مرد از سوی خداوند عالم به ودیعه نهاده شده است ، انسان معنوی ضمن درک این نعمت به خاطر آن شکر گزار است و به شکرانه آن بر اساس تعالیم روح بخش اسلامی سعی در تزاید و افزایش آن در خانواده دارد او محبت خود را در عمل و کلام به همسرش ابراز می نماید و این رفتار شایسته را وامدار آموزه های مکتب و مذهب خویش است.10
حضرت امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند : «برترین مردم از نظر احسان و نیکی ، کسی است که به دوستی و محبت نسبت به طرف خود پیشی گیرد»11 یا در جایی دیگر که حضرت رسول (ص) می فرمایند: «گفتار مرد به همسرش که همانا من ترا دوست دارم ، هرگز از قلب زن محو نمی گردد».12
2- حفظ عفت و پاکدامنی
انسان دارای نگرش معنوی در همه جا خدا را حاضر و ناظر بر عملکرد و رفتار خود می بیند. از نگاه به نامحرم می پرهیزد زیرا در دستورات الهی آمده است مردان چشمان خود را از حرام بپوشانند و زنان نیز چنین وظیفه ای دارند. (نور/30و31) و نیز در پوشش خود ملاحظات دینی را رعایت نمایند.
عفت یعنی حفظ گوهر پر آفت گرانبهایی که امانت نزد مرد و زن می باشد و نشانه ای از شخصیت انسانی است.
انسان دارای گرایش معنوی ضمن اعتقاد قوی به آزادی و حریت خود این را می داند که حیات اجتماعی و خانوادگی ایجاب می کند که آزادی او در راستای آزادی جمع باشد، زیرا دیگران نیز می خواهند چون ما آزاد باشند ، پس لازم است هر کسی از بخشی از آزادی خود به نفع دیگران صرف نظر کند. 13
3- توصیه به کم توقعی
از دیگر آثار معنویت در زندگی خانوادگی کم توقعی می باشد. هر مرد و زنی از نظر جسمی و روحی دارای قدرتی مخصوص به خود است . خداوند سبحان در آیه 233 سوره مبارکه بقره می فرمایند :
«خداوند احدی را جز به اندازه سعه وجودیش تکلیف ننماید». بر این اساس چگونه ممکن است زن و مرد مومن در مسئله درخواستها و توقعاتشان از یکدیگر ، این اخلاق کریمانه ، و صفت رحیمه حضرت حق را سر مشق و الگوی خود قرار ندهند.کم توقعی اخلاق حق ، و خوی انبیاء و امامان و از ویژگیهای اولیای الهی است. 14
4- مراعات گذشت و عفو
از دیگر ویژگیهای انسان خداجو گذشت و عفو است. خطا و نسیان جزء لاینفک انسان است و زوجینی که با آگاهی از دستورات و سفارشات اسلامی زندگی مشترک خود را شروع می کنند ، بخشش و گذشت را همواره در دستور کار خویش دارند و از آن امساک نمی کنند.
چرا که مطابق آیات و روایات؛
والعافین عن الناس و الله یحب المحسنین (آل عمران /134)
عفو و گذشت از موارد احسان است و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
فمن عفا و اصلح فاجره علی الله (شوری/40)
کسی که گذشت کند و اصلاح نماید ، اجرش بر خداست.
رسول خدا فرمودند:
ان الله عفو یحب العفو 15
همانا خدا گذشت کننده است و گذشت را دوست دارد.
5- احترام به همسر
از دیگر ویژگیهای انسان معنوی احترام به همسر است. در مکتب اسلام هم زنان و هم مردان توصیه به احترام به یکدیگر شده اند.