آقای مدیرمسئول شما این فتنه گران را نمی شناسید؟!
مدیرمسئول روزنامه «ملت ما» با ارسال نامه ای به کیهان، از برخی همکاران نشریات زنجیره ای و همسو با فتنه گران که در آن روزنامه به کار گرفته شده اند دفاع کرد. امیرحسین مروی در این نامه می نویسد «روز یکشنبه مطلبی در آن روزنامه تحت عنوان آنها شما را مدیریت می کنند در ستون اخبار ویژه درج شده بود که علاوه بر اشتباهات فاحش شکلی و از جمله نام اینجانب که مردی به جای مروی درج شده بود واجد نکات تأمل برانگیزی بود که از باب حفظ آبروی مؤمن تنها به یک مورد آنها اشاره می شود: از میان اسامی ای که به صورت اختصاری ذکر شده است 4 نفر از همکاران این روزنامه هستند که از افراد متعهد به نظام، قانون اساسی و رهبری معظم انقلاب می باشند.»
وی همچنین نامه ای با امضای «فروزان آصف نخعی، علیرضا خامسیان، سجاد سالک و مهناز شوقی» ارسال کرده که در آن آمده است: «روزنامه کیهان چند نفر از خبرنگاران روزنامه «ملت ما» را که همواره به آرمان های رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و قانون اساسی برخاسته از انقلاب اسلامی مردم ایران وفادارند را به عاملان «فتنه و آشوب سال گذشته» منتسب کرده است. اینجانبان خبرنگاران روزنامه «ملت ما» مطالب خلاف واقع ادعایی آن روزنامه را تکذیب می کنیم.»
کیهان هر چند که چهارشنبه گذشته، پرسش های مستدل و روشنی را درباره حضور عناصر یاد شده در روزنامه ملت ما مطرح کرد اما اکنون که مدیرمسئول آن روزنامه و 4 تن از افراد یاد شده ادعا کرده اند این افراد متعهد به نظام، قانون اساسی و رهبری معظم انقلاب هستند یادآوری چند نکته را ضروری می داند هر چند که گفتنی های دیگری هم هست. 1- شهریور سال 1382 نامه ای با 451 امضا خطاب به بنیاد صلح اسلو منتشر شد که از این بنیاد می خواست هاشم آغاجری (عنصر هتاک به دین ، امامت و مرجعیت) را به عنوان برنده جایزه صلح نوبل معرفی کند!
در آن نامه که دوران جمهوری اسلامی را علناً «قرون وسطی»! توصیف می کرد، مشخصاً از سخنرانی آغاجری در خانه معلم همدان دفاع شده بود، پای این نامه از جمله امضای آقای «فروزان آصف نخعی»، در کنار افرادی چون آرمین، بای سلامی، یدالله اسلامی، محمدجواد اکبرین (فراری)، تاج زاده، باقی، بازرگان، پیمان، تاجرنیا، توسلی، رضا تهرانی، جلایی پور، حقیقت جو (فراری)، ایرج جمشیدی (فراری و همکار فعلی بی بی سی)، آرش حسن نیا (فراری، همکار رادیو فردا)، شهرام رفیع زاده (فراری)، سحابی، سحرخیز، شمس الواعظین، شیرزاد، احمد و سعید منتظری، موسوی خوئینی (فراری)، روزبه میرابراهیمی (فراری) و... به چشم می خورد. گفتنی است آصف نخعی پیش از «ملت ما» با روزنامه های زنجیره ای شرق و سرمایه و... همکاری داشته و خود مدیرمسئول روزنامه محلی «گلستان ایران» بوده است که به اتهام تبلیغ علیه نظام، اشاعه فحشا و منکرات و انتشار شایعات خلاف واقع در سال 81 توقیف و محاکمه شد.
2- جهت اطلاع مدیر مسئول روزنامه ملت ما، اول شهریور امسال نامه ای از سوی فتنه گران با امضای 293 نفر تحت عنوان «نامه روزنامه نگاران و فعالان سیاسی به مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی برای ادامه مقاومت در برابر کودتاچیان»! منتشر شد که رسما از فتنه گران حمایت و آنها را تحریک به مقاومت در برابر نظام می کرد! این نامه را دست بر قضا آقایان «فروزان آصف نخعی و سجاد سالک» و خانم «مهناز شوقی» امضا کرده بودند و البته امضاهای دیگری نیز از برخی عناصر گروهکی (نهضتی یا سلطنت طلب و چپ) یا فراری همکار رسانه های ضد انقلاب در خارج پای خود داشت، از جمله: مهرانگیز کار، حاج سید جوادی، آرش حسن نیا، مهدی سحرخیز، نوشابه امیری، مسعود بهنود، حقیقت جو، فریبا داودی مهاجر، رفیع زاده، موسوی خوئینی، فرشته قاضی، آرش بهمنی، رضا غیبی [دیگر همکار ملت ما!]، حسین باستانی و ...
اگر از نگاه مدیریت روزنامه ملت ما، موسوی و خاتمی و کروبی بانی اصلی فتنه محسوب نمی شوند پس باید پرسید که فتنه را باید کجا سراغ گرفت؟ این در حالی است که روزنامه ملت ما روز سه شنبه تصریح می کند فتنه گری افراطیون مدعی اصلاح طلبی و ضد انقلاب، یک واقعیت است و این روزنامه با آنها مرزبندی دارد!
لازم به یادآوری است علیرضا خامسیان پیش از این با روزنامه های شرق و همشهری (ماه)، خبرگزاری افراطی ایلنا (دبیر سیاسی) و سایت اقلیت مجلس همکاری داشت و عضو موسس سایت زنجیره ای «سلام» بود که در بحبوحه آشوب های سال گذشته راه اندازی شد. وی همچنین با سایت فتنه گر جمهوریت (وابسته به مهدی هاشمی و حمزه کرمی) همکاری می کرد و پای ثابت برخی از بیانیه های زنجیره ای در سیاه نمایی علیه نظام به شمار می رود. همچنین سجاد سالک، همکار روزنامه های زنجیره ای اعتماد و شرق بود و با ستاد جوانان حامی موسوی و خاتمی - بخشی از ستاد آشوب - ارتباط و همکاری داشت و البته او نیز پای ثابت بیانیه های زنجیره ای بوده است. وی پیش از این به همراه برخی هم طیف های خود، از یکی از اعضای گروهک های تروریستی دستگیر شده در کردستان که اعدام هم شد (فرزاد- ک)، حمایت کرده بود و...
کیهان فعلا ضمن بسنده به این توضیحات، مجددا از مدیریت روزنامه ملت ما می پرسد که این قبیل افراد در روزنامه شما چه می کنند، شما اگر آنها را می شناسید و به کارشان گرفته اید، که باید خود را از نو -در اردوی فتنه گران- تعریف کنید؟ و اگر آنان را نمی شناسید چه اصراری بر دفاع کورکورانه دارید؟
بعداز پیشنهادها و برنامه ریزی های مختلف برای انتقال بعضی از سران فرقه سبزبه خارج از کشور و ابتر ماندن این اقدامات بدلایل مختلف که یکی از آنها هوشیاری مامورین امنیتی جمهوری اسلامی بوده است ، اخیرا و بدنبال زمزمه هایی مبنی بر رسیدگی قریب الوقوع به پرونده جنایات این خودفروختگان ، یکی از سران فرقه که نظام جمهوری اسلامی را با تهمت زنی ها، درشت گویی وهدایت اراذل و اوباش به اغتشاش گری و….در معرض تهدید قرار داده بود و دارای پرونده بسیار سنگینی از این لحاظ و جرائم رشوه خواری وکارچاق کنی و… در سوابق وی دیده می شود اعلام داشته است که مایل است برای تمدید اعصاب (فرار از عقوبت ) مسافرتی به اروپا داشته باشید .
ناظران آگاه معتقدند باشکست سنگین این فرقه در فتنه گری های یکسال و نیم گذشته وقفل شدن فضای تحرک و تنش آفرینی واستشمام بوی خطر عنقریب بایستی شاهد تلاش مضاعفی از سوی این فرد و سایر عناصر فرقه برای گریز از پنجه عدالت باشیم . منابع مطلع در این خصوص اضافه می نمایند ، با توجه به میلیون ها دلاری که در بانک های خارجی به حساب این آقایان واریز شده است ، واخباری که مبنی بر آماده سازی مقدمات توسط نمایندگان آنها در بعضی کشور ها دریافت شده است ، در صورت غفلت از این آقایان، مطمئنا در یک چشم بهم زدن خودرا به پولهایشان خواهند رساند.
متحدین فتنه پا پس می کشند
گروهک اتحادیه کمونیستها که مدعی است در ائتلاف بزرگ جنبش سبز (فتنه) حضوری فعال داشته است ، در یک موضع گیری جدایی طلبانه خطاب به سایر متحدین موسوی ، کروبی وخاتمی اعلام داشته است ، بعد از یکسال ونیم مجیزگویی وپشت زمینه شدن برای آقایان شوریده حال جنبش (فتنه)سبز ، دستاوردی بیشتر از همکاسه شدن با مرتجع ترین گروه ها و هوارزدن در پاکت تهوع ارتجاع مدعی اصلاح طلبی نصیب نبرده ایم ، چه ننگین است زیرپا گذاشتن مشی یک عمر مبارزه در کمون زحمتکشان به پای اپوزسیونی که تابلوی حمایت از خمینی را بدستمان داد و تمام تضادش با رژیم را در چهار چوب اجرای قانون اساسی تعریف نمود ، وچه حماقت باربود که در کنار پس مانده هایی ازپس زده های رژیم خام این جریان وامانده شدیم.
این گروهک که مجموعه انگشت شماری از فراریان و ورشکستکان سیاسی را در آبشخوری با مواجب ماهانه سازمان های اطلاعاتی غرب ودر راس آنها سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA )گرد آوری وبا ادعای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران روزگار می گذراند ، با پا پس کشیدن از ائتلاف با فرقه موسوی به سایر گروهک های همسان هشدار می دهد بیش از این بازیخورده جریانی از رژیم که به پایان راه رسیده است وبغیر از لفاظی و افشای پیشینه خود توانی ندارد نشوند واین پتانسیل را در اتحادی حول یک حرم مبارزه با موجودی قابل توجه داخلی مصروف دارند.
ملاحظه : بعد از ریزش های 99/5درصدی سال گذشته و انزوای خفت بارسران فتنه ، این چندمین گروه از ائتلافیون می باشد که با انتقادات تند پا پس می کشد و اعتراف می نماید که جنبش (فتنه) تمام شده است.
شکستدرانتخاباترابایدپذیرفت
احمد ناطق نوری نماینده مردم نور و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس با اشاره به لزوم حفظ وحدت در کشور، گفت: تا آنجایی که آسیبی به وحدت کشور وارد نمیشود باید سعی کنیم که ائتلاف داشته و آرامش را بر جامعه حاکم کنیم چرا که حفظ وحدت به مصلحت کشور است.
وی با اشاره به اینکه برای نظام وحدت و یکپارچگی ملت بسیار حائز اهمیت است، افزود: امام راحل نکتهای دارند که باید همگان به آن توجه کنند، ایشان فرمودهاند که رمز موفقیت شما وحدت است و محل افتراق شما باعث اضمحلال شما خواهد شد.
نماینده مردم نور در مجلس تصریح کرد: اگر از یکدیگر جدا شدیم، دیگران در صفوف ملت رخنه خواهند کرد لذا هر گروه و یا دستهای که باعث اختلاف در جامعه باشد، عامل رخنه دیگران در جامعه خواهد بود و این خود یک فتنه است.
ناطق نوری اضافه کرد: همانطور که امام (ره) و مقام معظم رهبری بر نشر وحدت تاکید دارند، باید سعی و تلاش ما نیز در جهت نشر وحدت در جامعه باشد البته اساسا موفقیت ملت تا امروز با وجود وحدت در جامعه بوده است.
وی خاطرنشان کرد: به تاریخ که نگاه میکنیم، به وضوح میبینیم که هر زمان کشورمان در موضوعی شکست خورده است این شکست زمانی بوده که تفرقه در کشور حاکم بوده است، هر کس باید حداقل تا این حد آگاهی داشته باشد که در شرایط حساس کنونی که تمام دنیا با ما دشمنی دارند، نباید در جهت به هم خوردن وحدت و انسجام جامعه تلاش کنند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اظهار داشت: ما نیامدهایم وکیل، وزیر یا آقا بالاسر باشیم، بلکه آمدهایم که به تکلیف خود عمل کنیم، تکلیف ما این است که انسجام ملت را حفظ کنیم تا زیر دست دیگران نباشیم.
ناطق نوری اضافه کرد: انتخابات یک دموکراسی است و اگر شکست خوردیم باید بپذیریم که شکست خوردهایم. اگر کسی هم میگوید که تخلف یا تقلب شده، این ادعا نیاز به دلایل دارد که این دلایل باید به مراکز مربوطه ارائه شده و آنها دلایل ارائه شده را بررسی خواهند کرد.
سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیست
سفر تاریخی و جریان ساز رئیس جمهور اسلامی ایران به بیروت، رژیم صهیونیستی و آمریکا و محافل ضدانقلاب ورشکسته را به تلاطم و دست و پا انداخته است. سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی مقارن با استقبال گرم و کم سابقه ملت لبنان از دکتر احمدی نژاد، از قول یک عضو کنیسه اسرائیل خواستار ترور رئیس جمهور ایران شد.
این سایت در نوشته ای که عجز از آن می بارد، به خیال خود برای کاهش اهمیت سفر می نویسد: در حالی که توجه رسانه های همگانی دنیا متوجه جریان نجات معدنچیان شیلی است، احمدی نژاد وارد بیروت شد و در مسیر فرودگاه توسط هزاران کودک دبستانی مورد استقبال قرار گرفت. یک عضو پارلمان اسرائیل می گوید احمدی نژاد باید از صفحه گیتی نابود شود.
این سایت که از استقبال وسیع مردم لبنان خشمگین به نظر می رسید مدعی شد: «حکومت ایران نفوذ خود در لبنان را با پول خریده»! اما توضیح نداد که چرا وقتی سران و دولتمردان آمریکا و انگلیس و فرانسه و ... -با وجود هزینه های هنگفت- وارد لبنان می شوند با بی اعتنایی بلکه نفرت عمومی مردم لبنان و هر کشور دیگری مواجه می شوند؟
با این حال صدای آمریکا ضمن حاشیه سازی و بمباران تبلیغاتی علیه سفر تاریخی دکتر احمدی نژاد اذعان کرد: این سفر، قدرت نمایی ایران در عرصه جهانی است. سایت صدای آمریکا نوشت: «سفر احمدی نژاد به لبنان نگرانی واشنگتن را برانگیخته است. واشنگتن سعی دارد همراه متحدان عربی اش، ایران را بر سر برنامه جهانی منزوی کند. آمریکا به سیاستمداران غربگرای لبنان در دولت شکننده ائتلافی درباره تاثیر سفر احمدی نژاد هشدار داده بود و آنها هم گفتند که از این سفر ناراحتند و این در حالی است که استقبال گرم و پرشور از احمدی نژاد، از سوی دو حزب، حزب الله و امل تضمین شده است. حزب الله یک جنبش سیاسی- اجتماعی شیعه و قدرتمندترین گروه نظامی در لبنان و دشمن بلامنازع اسرائیل است.»
صدای آمریکا از قول خبرگزاری رویتر تاکید می کند: احمدی نژاد با این سفر به جهان نشان می دهد که ایران قدرتی منطقه ای و بازیگری عمده در عرصه جهانی است که باید با او با احترام رفتار شود. در همین حال سایت رسمی گروهک منافقین، ضمن گزارشی که توام با فحاشی به جمهوری اسلامی ایران بود، نوشت: لبنان، عمق استراتژیک رژیم است.
در این میان و مقارن با استقبال گسترده ملت لبنان و اعتراف رسانه ها به قدرت نمایی و محبوبیت جمهوری اسلامی، آنچه قابل توجه -و البته ترحم- است، نامه از سر استیصال شماری از عناصر ضدانقلاب فراری و خارج نشین می باشد که از ملت لبنان خواسته بودند از رئیس جمهور اسلامی ایران استقبال نکنند که پاسخ خود را دیروز در خیابان های بیروت دریافت کردند.
این حامیان رژیم صهیونیستی که در میان آنها عناصر سلطنت طلب، شبه اصلاح طلب و لائیک دیده می شوند، مدعی شده اند جانبداری احمدی نژاد از یک گروه در لبنان! به تنش داخلی در لبنان می انجامد. اجازه ندهید او شما را بازی دهد. ما با همه احترامی که برای استقبال کنندگان در ضاحیه بیروت و جنوب لبنان قائلیم، وی را سزاوار سرزمین لبنان نمی دانیم.
این نامه را عناصر ورشکسته ای چون فاطمه حقیقت جو، نوشابه امیری، مهدی جامی، یاسر میردامادی، علی اکبر مهدی ، ابراهیم نبوی، محمدجواد اکبرین، مهرنوش پارسی پور، عبدی کلانتری، نیره توحیدی و چند نفر دیگر امضا کرده اند که عموما در جرس، رادیو زمانه، روزنت و برخی رسانه های مشابه فعالیت می کنند.
مهدی هاشمی؛ شاهکلید پشتپرده نامه جعلی لاریجانی به رهبر انقلاب
این خبرنگار، تلفنی به یکی از دوستانش در اصفهان می گوید: نامه منتشره به نام آیت الله لاریجانی را محسن کدیور شخصاً و با دستخط خود نوشته است و در جلسه ای با مهاجرانی، نهایی و برای انعکاس خبری آماده شده است. کلید انتشار چنین نامه ای به اسم رئیس قوه قضائیه از زمان اظهارات مهم و صریح آیت الله صادق لاریجانی در مورد وقف دانشگاه آزاد زده شده است و پس از آن بود که مهدی هاشمی به شدت پیگیر خبرسازی همه جانبه شدن عملیاتی شدن خط تخریب علیه آیت الله آملی شد.
مهدی هاشمی بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم طی چند روز اخیر در مورد انتشار این نامه با محسن کدیور و مهاجرانی به گفتگو پرداخته است و قرار شده از این پس بیش از پیش تخریب رئیس دستگاه قضائی ایران در دستور کار عوامل فتنه در خارج از کشور باشد. به گزارش بولتن، در این باره باید گفت چندی پیش نیز نامه ای از سوی کدیور به سید حسن خمینی منتشر شده بود که در آن زمان نیز رسانه ها پشت صحنه نامه کدیور و منشا این نامه را افشا کردند.
قضیه از این قرار بود که چند روز قبل از نوشتن نامه موهن کدیور، در یک تشکل روحانی وابسته به جریان اصلاحات، مرد خاکستری این جبهه که کمتر در انظار رسانهها حاضر میشود و سعی میکند اندیشههای خود را غیر مستقیم ارائه دهد، با عصبانیت شدید از شکستهای پیدرپی جریان فتنه ضمن حمله شدید به ارکان نظام و ولایت فقیه گفته است: «ما اینجا فعلاً نمیتوانیم راجعبه این مطالب (ولایت فقیه) آشکارا حرف بزنیم و مخالفت کنیم این حرفها را باید کسان دیگری و به نحو دیگری بزنند.»
بنابراین گزارش مرد خاکستری در ادامه خواسته است که به کدیور پیغام داده شود که با متنی قوی پنبه ولایت فقیه را بزند! گفتنی است، فضاسازی و پمپاژ اخبار دروغین در راستای تئوری اختلاف بین قوا و نشان دادن شکاف در حاکمیت ایران پروژه ای است که به صورت جدی در دستور کار سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس بوده است که پیاده نظام این سرویس ها به ویژه در لندن از طریق حلقه مهاجرانی ـ کدیور عملیاتی کردن خواست این دستگاه های جاسوسی بیگانه را در دستور کار خود قرار داده اند.
همچنین، یک منبع آگاه در این مورد به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: متن نامه منتشره کدیور به نام آیت الله آملی تناقضات و مطالب ضد و نقیض متعددی دارد و به ادبیات و ویرایش آن نیزغلط های فراوانی وارد است. وی افزود: جالب تر آنکه بعضی از افرادی که در نامه عنوان شده آیت الله لاریجانی از آنها انتقاد نموده روابط بسیار حسنه ای با ایشان دارند و به نظر می رسد نگارندگان نامه منویات درونی خودشان را در نامه ای سراسر کذب و غیر واقع به رئیس دستگاه قضا نسبت داده اند. گفتنی است خبر ارسال نامه آیت الله آملی در چند روز گذشته توسط سخنگوی قوه قضائیه تکذیب شده است.
در برابر فتنه باید علیوار حرکت کرد کروبی: بگذارید پسرم برود شنیده شده اخیراً مهدی کروبی اعلام کرده که اگر نظام 2 شرط وی را بپذیرد وی حاضر است در بیان مواضع ضد نظام خود تعدیل به وجود آورد. اولین شرط نفر کروبی این است که دستگاههای امنیتی، ممنوعالخروج بودن پسر وی - تقی کروبی - را لغو کنند تا او به درمان بیماری ناشی از جنگ تحمیلی خود پرداخته و سپس به تحقیق برای تالیف کتاب خود در انگلیس بپردازد. تقی کروبی استاد حقوق دانشگاه علم و فرهنگ است که بارها در کلاسهای درسی خود در دوران فتنه، هتاکیهایی را علیه نظام و مسئولان آن روا داشته است. کروبی بازگشایی مجدد دفتر خود و اجازه فعالیت حزب اعتماد ملی را به عنوان دومین شرط ادعایی خود اعلام کرده است. گفته میشود کروبی از اقدامات خود پشیمان شده است ولی روی برگشتن به نظام را ندارد. شیخ اصلاحات به دلارهای سبز "بله" گفت مهدی کروبی در مصاحبه با نشریه "نیویورکر" درباره کمکهای مالی ایالات متحده به جریان فتنه ابراز رضایت کرد. نشریه نیویورکر آمریکا اخیراً مصاحبهای با مهدی کروبی داشته و سئوالاتی از وی پرسیده است که پاسخ کروبی بیانگر ساده لوحی وی است و حکایت از نگاه بیمار فتنه به خارج دارد. خبرنگار نشریه نیویورکر از کروبی پرسیده به نظر شما حمایت دولت آمریکا در قبال جریان آشوب چگونه باید باشد و اگر آمریکا کمکی به شما بکند، میپذیرید؟ کروبی در جواب گفته نگاه ما به مردم خودمان است و تلاش میکنیم به هر طریقی از وابستگی و تعیین استراتژی برای کشورهای دیگر دوری کنیم. ما از شما و دولتهای دیگر انتظار نداریم برای ما کاری انجام دهید ولی اگر از روی اهداف انسان دوستانه احساس وظیفه میکنید که از ما حمایت کنید آن مسئله جدایی است و ما مانع نمیشویم! کروبی در این مصاحبه به نوع کمکهای احتمالی در زمینه نظامی، سیاسی و یا مالی به طور صریح اشاره نکرد.
ختم جنجال در مورد سکینه محمدی با پاتک احمدینژاد و ادامه بایکوت لیست 53 نفره
با گذشت حدود دو هفته از پاتک رئیسجمهور به جنجال غرب علیه کشورمان در موضوع سکینه محمدی آشتیانی که با در اختیار قرار دادن لیست 53 نفرهای از زنان در لیست انتظار اعدام امریکا انجام شد، امریکا و غرب ترجیح دادهاند با کاستن از تبلیغات پر حجم قبلی خود در مورد این زن جنایتکار، ترفند احمدینژاد را مشمول مرور زمان و خنثی کنند.
پس از آنکه دکتر احمدینژاد در واکنش به سؤال مجری شبکه PBS امریکا، لیست 53 نفرهای از زنان در آستانه اعدام امریکا را منتشر کرد، مجری برگهای را که رئیسجمهور کشورمان به او داد، بلافاصله زیر برگههای خود قرار داد.
همچنین در حالی که موضوع اعدام سکینه محمدی از روزها قبل از سفر دکتر احمدینژاد به سوژه اول تبلیغاتی حقوق بشری علیه کشورمان تبدیل شده و حتی وزیر امور خارجه امریکا نیز در این زمینه اظهار نگرانی کرده بود و نشریه استراتژیک فارین پالیسی در سؤالات پیشنهادی خود آن را عنوان کرده بود، در مصاحبههای بعدی رئیسجمهور پس از PBS به ندرت به این مسئله پرداخته شد، بهطوری که در صبحانه کاری احمدینژاد با سردبیران و مدیران رسانههای امریکایی که سؤالهای متعدد و متنوعی طرح شد، کسی در این مورد پرسشی نپرسید.
در عین حال، بهنظر میرسد در مقابل سیاست دولت و رسانههای امریکا مبنی بر بایکوت لیست 53 نفره، دستگاه دیپلماسی کشور باید ظرفیت این نحوه مواجهه تهاجمی و فعال را زنده نگه دارد و با فواصل زمانی مشخص سوابق و مشخصات این زنان را با سیاست تبلیغی "شوک" منتشر کند.
رئیسجمهور 29 شهریور در گفتوگو با PBS اظهار داشت: اشاره به موضوع دیگری که قطعا در سوالاتتان وجود دارد تبعیض و برخورد دوگانه دولت آمریکا را بیش از پیش آشکار می کند و آن موضوع خانم محمدی است که به مشارکت در قتل شوهرش متهم شده است. در حالی که هنوز حکم نهایی او صادر نشده و پرونده اش در مراحل رسیدگی است رسانه های غربی جار و جنجال و تبلیغات منفی فراوانی به بهانه ای واهی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته اند در حالی که هم اکنون خانم دیگری با همین شرایط در یک از ایالت های آمریکا به اتهام قتل شوهرش 7 سال است که در زندان به سر می برد و 3 روز دیگر اعدام خواهد شد. اگر چه پزشک وی گفته است که این خانم اختلال روانی دارد اما قاضی آن را نپذیرفته است . اما با این وجود در رسانه های غربی هیچ خبری از این خانم و حقوق بشر مطرح نمی شود.
رییس جمهور در پاسخ به اینکه آیا مخالف سنگسار هستید یا نه ؟ تصریح کرد: نمی دانم مشکل شما احمدی نژاد است یا خانم سکینه محمدی؟ اما اصولا درباره ایشان حکم سنگسار مطرح نبوده است و این موضوع از اساس یک خبر ساختگی است. خبر جعلی سنگسار را فردی در آلمان مطرح کرده است و بارها از سوی دستگاه قضایی ایران تکذیب گردید منتهی رسانه های تبلیغاتی آمریکا مدام به این موضوع دامن می زنند، در حالی که اگر واقعا به دنبال حقوق بشر هستند نباید تفاوتی بین انسان ها وجود داشته باشد. امروز 53 خانم دیگر آمریکایی در انتظار اعدام هستند که فهرست اسامی آنها را برایتان ارائه می دهم تا شاید کمپین حقوق بشر برای دفاع از آنان نیز در آمریکا به راه بیافتد.
رییس جمهور خاطر نشان کرد: در بعضی از کشورها فرد را با شمشیر اعدام می کنند که اتفاقا این کشورها با دولت آمریکا ارتباط نزدیکی دارند و خانم کلینتون هم هیچ گاه علیه آنها موضع گیری نمی کنند.
توزیع تصاویر و سخنان خاتمی و موسوی توسط وزارت کشور تشکیل 5 کمیته برای اجرای دقیق هدفمندی سفر تاریخی و جریان ساز رئیس جمهور اسلامی ایران به بیروت، رژیم صهیونیستی و آمریکا و محافل ضدانقلاب ورشکسته را به تلاطم و دست و پا انداخته است. کمیتههای ذخیرهسازی و توزیع، بازرسی و نظارت، هدفمندسازی آرد و نان، تجارت خارجی و اطلاعرسانی، پنج کمیته ایجاد شده در ارتباط با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها است که مسوولیت این کمیتهها به ترتیب برعهده معاونت توسعه بازرگانی داخلی، سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، شرکت بازرگانی دولتی ایران، سازمان توسعه تجارت ایران و اداره کل روابط عمومی وزارت بازرگانی است.
مهدی غضنفری که در همایش استانداران کشور سخن میگفت در ادامه به تشریح برنامهها و نوع فعالیتهای کمیتههای پنجگانه اشاره کرد و گفت: کمیته ذخیرهسازی و توزیع، وظیفه ذخیرهسازی کالا و توزیع آن در زمان مورد نیاز را برعهده خواهد داشت. وی افزود: رسیدگی به تخلفات و رصد قیمتها نیز برعهده کمیته بازرسی و نظارت است.
غضنفری ادامه داد: با توجه به اینکه براساس قانون، هدفمندسازی قیمت آرد و نان جدا از هدفمند شدن قیمت حاملهای انرژی خواهد بود، کمیتهای با این عنوان تشکیل شده است. وی همچنین وظیفه کمیته تجارت خارجی را رسیدگی به موضوع تعرفهها، حمایتهای صادراتی و مسائل مربوط به واردات برشمرد.
غضنفری در ادامه به نقش کمیته پنجم و ستاد هماهنگی پرداخت و افزود: این کمیته وظیفه اطلاعرسانی مستمر به مردم را برعهده خواهد داشت چرا که وزارت بازرگانی بر این باور است که در اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها، عرضه و تقاضا برهم نخواهد خورد و تنها موضوعی که ممکن است باعث اختلال در بازار شود، نوع اطلاعاتی است که در اختیار مردم قرار می گیرد.
وی ستاد هماهنگی را نیز ناظر و هماهنگکننده پنج کمیته معرفی کرد که وزیر بازرگانی و در غیاب او قائم مقام وی ریاست این ستاد را برعهده خواهد داشت. به گفته وزیر بازرگانی در این راستا چندین بسته حمایتی از سوی این وزارتخانه به دولت پیشنهاد شده است. وزیر بازرگانی با اشاره به نقش استانداران در قانون هدفمندسازی یارانهها تصریح کرد: کالاهای ذخیره شده در اختیار استان ها قرار خواهد گرفت و استانداریها باید با هماهنگی و توجیه اصناف در صورت نیاز نسبت به عرضه کالا در زمان اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها اقدام کنند تا با کاهش عرضه و افزایش قیمتها روبرو نشویم.
پخشصداییکزنازبلندگویوزشگاهآزادی
فروپاشی قواعد اخلاقی، خطری است که جامعه را تهدید میکند. اینبار، این خطر با پخش صدای یک زن در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی که همگی مرد هستند، خودنمائی کرد. دیروز نوار صوتی دو تیم فوتبال در استادیوم آزادی پخش شد که در یکی از آنها یکی از مجریان زن رادیو، گوینده این نوار صوتی بود. بعد از آنکه تلاشهای مربوط به اختلاط زن و مرد در ورزشگاهها با شکست مواجه شد، اکنون همان انحراف از این طریق دنبال میشود.
تمسخر موسوی از سوی یک کاریکاتوریست نشانهروی جریان فتنه به سوی قوه قضائیه جریان فتنه ناکام از پیشبرد اهداف خود به سمت و سوی قوه قضائیه نشانهروی کرده است. سایت جرس که به بنگاه دروغ پراکنی برون مرزی جریان فتنه شهرت یافته است، اخیرا به نقل از آنچه که "منابع موثق " مینامد یک "نامه تاریخی " را با عنوان "سه پیشنهاد مهم رئیس قوه قضائیه به رهبری " منتشر کرد. دراین باره گفتنی است؛ سوای از مطالب بیمحتوا و تکراری که طی یک سال اخیر مشابه آن بارها از سوی شاخهی مجازی جریان فتنه با استمداد از بوق های خبرپراکنی بیبیسی و رادیو فردا و.... منتشر و تکرار شده؛ این نکته حائز اهمیت است که چرا در این برهه، نوک هجمه ضدانقلاب و به خصوص جریان فتنه به سمت وسوی رئیس قوه قضائیه نشانه گیری شده است؟ به نظر می رسد با مروری بر حوادث و اخبار ماه های اخیر بی شک مواضع صریح و قاطعانه شخص ریاست محترم قوه قضائیه درباره باطل بودن وقف دانشگاه آزاد و شفاف سازی فضای عمومی نسبت به ماهیت جریان فتنه از جمله دلائل اصلی این نشانهروی است. البته نگاهی اجمالی به سیر عملکرد جریان فتنه و عوامل رسانهای آن از دیگر عوامل این تهاجمات سازمان یافته می توان به ناکامی جریان فتنه و وابستگان به آن ها در پیشبرد اهداف این جریان از طریق دستگاه قضایی، سخنان صریح سخنگوی قوه قضائیه در انحلال دو تشکل همسو با جریان منحرف فتنه ، تصمیم قاطع قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه و اعمال مجرمانه آنها، نامه پراکنی برخی عناصر همسو با جریان فتنه به منظور فضاسازی منفی علیه اقدامات دستگاه قضا، مأیوس شدن جریان فتنه از ژست سیاسی مشروع و قانونی نشان دادن اقدامات ضدامنیتی خود، شکست دشمن در نمایش اختلافات آشکار میان مسئولین نظام و لذا تلاش مذبوحانه برای القای وجود اختلاف پنهان میان آنان ، موفقیت روز افزون و همگرایی هر چه بیشتر دستگاه های انتظامی، امنیتی و قضایی در دفع شر فتنه، از دست رفتن پایگاه اجتماعی جریان فتنه و تلاش برای بازیافت حیات جعلی این جریان اشاره کرد. بدون تردید عشق و ارادت آیتالله صادق آملی لاریجانی نسبت به ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری بر دشمنان این نظام نیز پوشیده نمانده است.هم چنان سخن گران سنگ شهید بزرگوار بهشتی مظلوم در گوش مردم مسلمان ایران طنین انداز است که "به آمریکا بگویید از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر! " جعل نامه؛میراث معاویه برای فتنه گران انتشار دو نامه جعلی یکی از سوی معاویه و دیگری از سوی جریان فتنه نشان دهنده آن است فتنه در برهه های مختلف از تاکتیک های مشابه ای استفاده کرده است. طی چند روز گذشته نامه ای جعلی در فضای مجازی منتشر شد که بنا بر جعلیات آن رئیس دستگاه قضا در حمایت از فتنه گران مواردی را خطاب به رهبر معظم انقلاب بیان کرده بود!.این نامه جعلی گرچه از سوی مسئولین با تکذیب مواجه شد اما شیوه مورد استفاده فتنه گران در این زمینه یک شیوه تاریخی و به ارث رسیده از منافق پیشگان است. تاریخ را که ورق بزنیم ،در همان اتفاقات صدراسلام تحرکاتی را از سوی معاویه در برابر امیرالمومنین علی(ع) می بینیم که عجز و ناتوانی وی را بوضوح نشان می دهد.عجزی که نشان می دهد که تاکتیک جعل نامه روشی بوده که از جانب معاویه در شرایط فتنه گون خلافتش برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مورد استفاده قرار می گرفته است. بی شک تاریخ گواهی دهنده آن است که معاویه بن ابی سفیان از راههای گوناگون برای تخریب یاران صدیق امیرالمومنین علی(ع) استفاده می کرد. روشهایی نظیر تهدید و تطمیع و آنگاه که این از این راهها به نتیجه نمی رسید برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی به روش جعل نامه روی می اورد. یکی از جعل های مهمی که معاویه به نام یاران حضرت علی (ع) انجام داد انتشار نامه دروغ از سوی فرماندار وقت مصر درتائید خودش بود! "هنگامی که معاویه از همراهی کردن قیس بن سعد فرماندار رشید و هوشمند امام (امیرالمومنین) در مصر نا امید گشت و دانست که وی به هیچ وجه به حاضر نیست او را کمک کند ، به خاطر حل این مشکل که بر او سخت و سنگین بود و فکرش را مشغول می کرد طرحی مکارانه ریخت و به مردمان شام چنین وانمود کرد که قیس با او همراه شده است، شما برای او دعا کنید.آنوقت نامه ای دروغین از زبان قیس برای مردم بازخواند....." مقایسه دو رفتار فوق الذکر در انتشار دو نامه جعلی یکی از سوی معاویه و دیگری از سوی جریان فتنه نشان دهنده آن است فتنه همواره در طول تاریخ وجود داشته و به فتنه انگیزی مشغول.فتنه و تاکتیک هایش همواره در طول تاریخ به مقابله با جبهه حق مشغول بوده اند گاهی با لباس و صورت اموی و گاهی با نقشی از... پشت پرده جماران کیست؟ سایت جماران که اخیرا و پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری بر فعالیت خود افزوده است به یکی از رسانه ای جریان برانداز تبدیل شده است. شناختن گرداننده اصلی این سایت که در پوشش موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) فعالیت میکند میتواند در شناسایی خط نفاق در این رسانه کمک شایانی نماید.سردبیر این سایت که زیر نظر مستقیم یکی از چهره های تندرو نزدیک به بیت امام(ره) فعالیت میکند فردی به نام (محمد علی.ن) می باشد. نامبرده از چهره های تندرو دفتر تحکیم وحدت در سالهای دهه ?? بوده است و از نزدیکان ابولفضل فاتح مدیر عامل اسبق ایسنا می باشد.وی در سال ?? همزمان با تاسیس ایسنا به همراه فاتح به این خبرگزاری آمد و بعنوان دبیر سرویس سیاسی مشغول به فعالیت شد.وی در زمره افراطیون جریان دوم خرداد جای می گرفت.و ی سپس به عنوان مدیر کلی اخبار سیاسی ایسنا منصوب شد و پس از رفتن فاتح از ایسنا به سمت مدیرعاملی ایسنا رسید که بعلت تندروی بسیار زیاد پس از مدتی جای خود را به میرحمید حسن زاده داد. نامبرده پس از خروج از ایسنا در موسسه تنظیم و نشر آثار امام مشغول به فعالیت شد و سایت جماران را راه اندازی کرد . در ایام مدیریت حسن زاده بر ایسنا همگان (محمد علی.ن) را بعنوان مدیر در سایه این خبرگزاری میشناختند. با کاندیداتوری موسوی در انتخابات وی به همراه فاتح در ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات این کاندیدای شکست خورده مشغول به فعالیت شدند و با راه اندازی سایت قلم نیوز و گماردن میرحمید حسن زاده بعنوان مدیر این سایت عملا در پشت پرده ستاد میرحسین مشغول فعالیت گردید. استفاده برخی دانشجویان پسر از لوازم آرایشی بررسی های صورت گرفته از افزایش استفاده برخی دانشجویان از لوازم آرایشی حکایت دارد. اخیراً در بین قشر دانشجویان پسر آرایش کردن به سبک زنان مد و تبدیل به یک هنجار اجتماعی شده است که متأسفانه با شروع سال تحصیلی جدید و بازگشایی دانشگاه ها مراجعه دانشجویان مرد به مغازه های لوازم آرایشی بیشتر از سال قبل مشاهده می شود.در صورتیکه اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی صورت نگیرد شیوع این آداب در بین بیشتر جوانان به شکل یک امر ناهنجار عمق بیشتری خواهد گرفت.
مرحوم علامه عسگری در کتاب "نقش عایشه در تاریخ اسلام" در این زمینه به نقل از طبری می نویسد:
هم اکنون در سایت جماران تعداد زیادی از خبرنگاران کنونی و اسبق ایسنا که اتفاقا!!!در سایت قلم نیوز هم فعالیت داشتند مشغول کار هستندو به نوعی این سایت به گفته کارشناسان قدم راهی نهاده که فاتح و ایسنا شروع کننده آن بودند.این سایت هم اکنون منعکس کننده اخبار و نظریات فرقه موسوی میباشد.
تبلیغات منفی اساتید منحرف علیه روحانیت
حجتالاسلام سید مرتضی حسینی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحبالامر (عج) استان قزوین در یادواره شهدای طلاب و روحانی استان قزوین در سالن اجتماعات دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین ،گفت:امام میفرماید حوزههای علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات انحرافات و کجرویها بود و این نشان دهنده جایگاه علما است. وی افزود: همیشه مستضعفان از کوهسار زلال فقهای بزرگ سیراب شدند و روحانیان مبارز و متعهد اسلام همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودند و به بالای دار رفته و اسارتها و تبعیدها دیدند و بالاتر از همه آماج طعنهها و تهمتها بودند.
وی عنوان کرد: در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس رسیده بودند، روحانیان روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتقاد واقعی مردم دفاع کردند و هماکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه در کنار مردم هستند و در هر حادثه غمبار و مصیبتآفرین شهدای بزرگی را تقدیم کردند.
حسینی اعلام کرد: استان قزوین 800 حوزوی و طلبه داشته طلبههایی که در قزوین و قم تحصیل میکردند و از این تعداد 90 شهید تقدیم انقلاب کرده است به طوری که روحانیت 10 برابر دیگر اقشار مانند کارگر، دانشجو، دانشآموز و... شهید داده است، ولی این قشر مظلوم واقع شده است. وی تصریح کرد: قزوین یک استان دانشگاهی است به طوری که 120 هزار دانشجو دارد و بعضی اساتید منحرف در کلاسها تبلیغ کردند که روحانیان در جبهه حضور نداشته و این قشر شهید نداده و حتی به فرزندانشان نیز اجازه رفتن به جبهه را نمیدادند.
وی با اشاره به لزوم استمرار راه شهدا بیان کرد: امیدواریم امروز طلبهها پیرو راه شهیدان باشند، شهدا از امامت و ولایت فقیه دفاع کرده و امروز وظیفه روحانیت دفاع از ولایت است و این جایگاه را نباید با هیچ گروه، شخص و حزبی معامله کنیم. حسینی ادامه داد: هر شخصی برای ما محترم است تا جایی که با جایگاه ولایت مشکل نداشته باشد و اگر با جایگاه ولایت و رهبری مشکل داشت در پیشگاه ما عزیز نخواهد بود.
درآمدمیلیاردی تابلوهای میرحسین+عکس اگرچه هدف از انتشار چنین خبری تعریف و تمجید از شخصیت خالق آثار و بهانهای برای مطرح کردن مجدد حوادث پس از انتخابات در ایران بوده است اما در ورای آن نکتهای قابل فهم است که قطعاً اگر منتشرکنندگان آن میدانستند هیچگاه اقدام به انتشار آن نمیکردند. این خبر و با یک حساب سرانگشتی اثبات میکند که یکی از سران فتنه تنها از فروش ?? اثرش قریب به یک میلیون و پانصد هزار دلار آنهم در سال گذشته بدست آورده است! مبلغی که برای فروش چنین آثاری در این سطح غیرمنطقی و غیرقابل قبول است. با درنظرگرفتن این مبلغ هنگفت، آیا مطرح کردن این سؤال منطقی نمیباشد که واقعاً ارزش این چند تابلوی معمولی میلیاردی بوده است؟! براستی اگر هم این تابلوها نفیس بوده و ارزش مالی زیادی داشته باشند آیا سران فتنه پاسخی برای این سؤال دارند که این مقدار هنگفت را در طول سال گذشته کجا خرج کردهاند؟! براستی چرا سایت «کلمه» حتی فروش آثار این فرد را سانسور کرده است؟! مگر نه این است که استقبال از فروش بالایِ آثار یک هنرمند افتخاری برای اوست، پس چرا آن را در روزهای اخیر در بوق و کرنا نکردهاند؟! به نظر میآید این بار سران فتنه حسابی از دست تعریفات غربیها از هنرشان عصبانی شدهاند. عصبانیتی که میتواند ناشی از افشای بسیاری از ابهامات در مورد خبر آیت الله جنتی باشد. سنگ تمام بیبیسی برای خاتمی سایت "بیبیسی فارسی" در مطلبی با عنوان "قدردانی از ایران یا خوشآمدگویی به احمدینژاد"، در ابتدا تلاش کرده تا محبوبیت گسترده رئیس جمهور در میان مردم لبنان را زیر سوال ببرد و با اشاره به حمایتهای ایران از مقاومت مردم این کشور علیه رژیم صهیونیستی، نوشته است: طبیعی است که بخش قابل توجهی از جمعیت لبنان با خوش آمدگویی به رئیس جمهوری ایران، قدردانی خود را از چنین کمکهایی ابراز کنند و چه بسا، هر کس دیگری هم که به جای محمود احمدی نژاد، در جایگاه ریاست جمهوری ایران از لبنان دیدار می کرد با چنین استقبال گرمی روبرو می شد. البته بیبیسی در بخش دیگری از این مطلب و در اظهاراتی متناقض، حضور شخص محمود احمدینژاد در لبنان را سبب ایجاد وحدت سیاسی در این کشور دانسته است. سنگ تمام "بیبیسی" برای خاتمی با طعم دروغگویی سایت تلویزیون دولتی انگلیس البته در ادامه، دفاع معناداری هم از سیدمحمد خاتمی کرده و با بیان مطالب مرتبط با سفر چندین سال پیش وی به لبنان در قامت رئیس جمهور ایران، در ادعایی بامزه گفته است که دانشگاه لبنان با رغبت بیشتری به محمد خاتمی دکترای افتخاری اعطا کرد تا محمود احمدینژاد! البته این مطلب درحالی از سوی بیبیسی مطرح شده که تمام اعضای هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه ملی لبنان، درخواست اعطای این مدرک افتخاری را امضا کرده بودند و شخصا در مراسم اهدای آن به رئیس جمهور ایران شرکت کردند و به تشویق وی پرداختند. وقتی خون صهیونیستی بیبیسی به جوش میآید اظهارات و سخنرانیها ضداسرائیلی و ضدآمریکایی احمدینژاد در لبنان و استقبال پرشور و تاریخی مردم از این اظهارات نیز تلویزیون دولتی انگلیس را نگران کرده است؛ تا جایی که برخلاف ادعای بیطرفی این رسانه، سخنان رئیس جمهور ایران "ملالآور و تکراری" دانسته شده است. این مطلب سپس با ابراز تاسف صریح نسبت به این استقبال و عدم توجه مردم لبنان به برخی تبلیغات رسانههای وابسته به جریان فتنه 88 برای ایجاد اخلال در سخنرانی رئیس جمهور، نوشته است: آقای احمدی نژاد در لبنان برای مردمانی سخن از نابودی اسرائیل گفت که طعم زندگی تحت اشغال اسرائیل را چشیده اند، حملات اسرائیل خانه هایشان را ویران کرده و خودشان را آواره کرده و دوستان و اعضای خانواده شان را از آنها گرفته است. چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد که از مردم کوچه و بازار لبنان انتظار داشت از شکافی که بر سر ریاست جمهوری محمود احمدینژاد میان ایرانیان ایجاد شده آگاه باشند. البته نویسنده بیبیسی توضیح نداده چه شکافی میان ایرانیان ایجاد شده و کدام جامعهشناس چنین فرضیهای را تایید کرده است؟ آنهم در شرایطی که اکثر کارشناسان معتقدند اقدامات توهینآمیز جریان فتنه نسبت به مقدسات دینی و ملی ایرانیان، همه مردم را به ماهیت واقعی آن آگاه کرده که همین مساله سبب مرگ این جریان شده است. ایران بهشت نیست؛ تحریمها خیلی هم اثر داشته است! در بخش دیگری از این مطلب، ضمن اعتراف تلویحی به شرایط مناسب رفاهی در ایران و ارزیابی ایران به عنوان یک کشور پیشرفته و توسعه یافته توسط مردم لبنان، با عصبانیت خواستار تغییر این دیدگاه شده است. بیبیسی در این زمینه با لحنی عجیب که حاکی از ناخرسندی شدید نویسنده مطلب دارد، نوشته است: لبنانیهایی هم که از ایران دیدن میکنند، سطح زندگی در ایران را بالاتر از کشور خود می بینند و در این شرایط بسختی بتوان از آنان انتظار داشت واقعیات زندگی مردمی را لمس کنند که تاوان سیاستهای ضداسرائیلی و ضدآمریکایی کشورشان را با تحمل فشارهای سنگین اقتصادی و جا ماندن از قافله پرشتاب اقتصاد جهانی می دهند. نقشههایی که بر باد رفت تلویزیون دولتی انگلیس در پایان مطلب خود هم نوشته است که حضور رئیس جمهور در لبنان، فضای آشفته سیاسی در این کشور را هم سر و سامان داد و نقشههای سران رژیم صهیونیستی برای ایجاد اختلاف میان احزاب سیاسی در این کشور را بر باد داده است. بیبیسی که در ابتدای مطلب مدعی شده بود هرکس به جز احمدینژاد هم از سوی ایران به لبنان میرفت مورد استقبال قرار میگرفت، در اظهاراتی متناقض تاکید کرده است: استقبالی که از محمود احمدی نژاد در لبنان به عمل آمد، فضائی را بر این کشور حاکم کرد که صداهای مخالف در آن گم شد، حتی سرسخت ترین مخالفان ایران به دیدار رئیس جمهوری اسلامی رفتند و انتقادات تند رسانه هایشان جای خود را به تحلیلهای مثبت داد. گفتنی است استقبال بیسابقه و تاریخی مردم لبنان از رئیس جمهوری اسلامی ایران اگرچه از سوی رسانههای مختلف خبری بینالمللی به عنوان پیامی شفاف و واضح به سران کشورهای غربی مبنی بر جایگاه و محبوبیت ایران در منطقه مهم خاورمیانه ارزیابی شد اما این مساله، علاوه بر بازخوردهای گسترده جهانی، به عنوان پاسخی قاطع به فتنهگران داخلی نیز مطرح شد.
شاید مرور خبری که چندی پیش در سکوت خبری، توسط خود غربیها منتشر شد این واقعیت را بیشتر عیان سازد. روزنامهی فاینشنال تایمز در خبری ادعا کرد که غربیها در طول سال گذشته حداقل 70قطعه از آثار هنری [!] میرحسین موسوی را هر یک به بهای متوسط 20هزار دلار خریده اند!
اصولگرایان! برای عدالت حداقل فاتحه بخوانید طبیعی است این حجم عظیم از خودروهای لوکس تنها مورد استفاده سرمایه داران سنتی و طبقه ثروتمند جامعه نبوده و تعداد این قشر همچون گذشته در حد چند ده هزار خانواده است و بخش عمده طبقه مرفه فعلی افراد جدیدی هستند که به مدد سیاستهای نادرست اعمال نفوذ و استفاده از ضعف مدیریت موفق به کسب اموال نجومی و ثروتهای هنگفت در زمانی کوتاه شده اند. هرچند دولت با تبلیغات گسترده، دست به افزایشهایی در حقوق کارمندان و بازنشستگان زده، شتاب بیشتر تورم در همین مدت باعث شده که شکاف درآمد و هزینه این اقشار بیشتر شود. تصمیمات غیرکارشناسی و غیرمنتظره نظیر افزایش 1500درصدی تعرفه موبایل وسپس کاهش آن بعد از دو سال افزایش، کاهش شدید تعرفه آهن، تغییر قیمت مکرر سیمان و ایجاد سهمیه های رانتی، تغییرات بیشمار در ممنوعیت و آزادی واردات مواد غذایی و میوه و اخیرا تغییرات شدید در قیمت ارز و طلا در اقتصاد بیمار ایران، حامل سود سرشاری برای دلالان و رانتخواران بوده است. آن هم در زمان قدرت دولتی که با شعار مبارزه با بی عدالتی و رانتخواران به قدرت رسیده و در زمان آن ایران به بهشت رانتخواران تبدیل شده است. رپرتاژخبری زن ضد نظام درسیما+تصاویر
بعد از آن که رسانه های اصولگرا از حضور یکی از حامیان جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا خبر داده و تصاویر او با همسر بوش را منتشر کردند، اکنون افشای هویت و پیشینه یکی از ایرانیان مقیم آمریکا که صداوسیما او را فردی عاشق وطن و دوستدار احمدی نژاد معرفی کرد، اطلاعات جالبی را به دست داده است.
تا اینجای کار هیچ اشکالی ندارد. نه طرفداری از احمدینژاد چیز غریبیست نه از دست ندادن شام مفت وزارت امور خارجه ایران در آمریکا با مزایای جانبی، بی سابقه بوده . پرسش از این هم نیست که چرا اگر کسی تا این حد از اینکه مردم ایران “قدرشو نمیداشتن” حسرت زده و متاثر است، خود در دورترین نقطه سیاسی-جغرافیایی از ایران کنونی جا خوش کرده است.
ماجرا از آنجا بامزه میشود که بدانیم خانم قدرداشت، نویسنده کتابی است به نام زندگی در جهنم، که البته منظور از جهنم هم نه آمریکای جنایتکار و شیطان بزرگ که همین نظام مقدس جمهوری اسلامی است. آنقدر هم اصرار بوده که در سایت ویژهی این کتاب عکسی از امام خمینی(ره) چسبانده شده تا مبادا جهنم مورد نظر خانم امید با سایر جهنمها اشتباه گرفته شود.
خانم امید البته به چسباندن عکسهای شیرفهمکننده در بالای سایتهایی که مربوط به ایشان است علاقه دارد و مثلا عکسی با پرچم اسرائیل -که احتمالا مربوط به یکی از سخنرانیهای ایشان در مقام اپوزیسیون جمهوری اسلامی است- در بالای وبسایت شخصی ایشان به چشم میخورد. لابد برای مخاطب انگلیسیزبان تا بداند با شیرزنی آزاده و روشنفکر! طرف است که پنجه در پنجه حکومتی انداخته است که به زعم او ایران را تبدیل به جهنم کرده است و فاکسنیوز هم بدون علت یک نفر را برای نظر دادن در مورد ایران به میزگردها و مصاحبههای متعددش دعوت نمیکند.
ماجرا همچنان ادامه دارد. خانم امید پس از بالا گرفتن اعتراضات سبزها و توجه جهانی به این موضوع، با شال سبز در فاکس نیوز ظاهر میشود و اظهار نظر میکند. او در ابتدای ویدئوی این گفتگو در سایت یوتیوب و چند جای دیگر مدیرسایت irananditsfuture.org معرفی میشود که وجود خارجی ندارد. وب سایت archive.net میگوید گویا هیچ گاه هم وجود نداشته است. (سایت دیگری البته با آدرس iranfuture.org وجود دارد که گویی کپی-پیستی سرسری از وبسایت شخصی خود غزل امید است و در آنجا مدیر اجرایی معرفی شده است.)
نماینده محترم مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به کاربری که از مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر تغییر مالکیت معنوی انتشار کتاب از 30 به 50 سال ، نقش علی مطهری در تصویب آن ، جایگاه اصولگرایی مطهری و میزان تاثیر گذاری یک نماینده در رای اکثریت مجلس پرسیده بود، اظهار داشت:
« من از مخالفان این طرح بودم . این طرح ابتدا با رویکرد استثنا کردن کتب شهید مطهری از قانون موجود به صحن علنی آمد . براساس قانون فعلی حقوق مولفین ، چنانچه سی سال از مرگ نویسنده ای بگذرد ، ناشران مختلف می توانند کتاب های وی را با حفظ حقوق معنوی صاحب اثر به چاپ برسانند که آقای مطهری به بهانه لزوم نظارت بر کتب استاد شهید قصد داشت کتب ایشان را استثنا کند اما در حقیقت این طرح برای انحصاری کردن حقوق مادی آثار شهید مطهری برای خانواده و وراث آن شهید بود .
این طرح در کمیسیون برای تمام کتب و از سی سال به پنجاه سال تغییر کرد اما وقتی به صحن علنی آمد آقای لاریجانی با وارد دانستن اخطار قانون اساسی یکی از نمایندگان و بدون ارجاع موضوع به کمیسیون جهت بررسی بیشتر ، 180 درجه آن را تغییر داد و اساسا شرط زمان را برداشت . موضوع نهایتا در شورای نگهبان رد شد و مجددا در صحن علنی با شرط گذشت پنجاه سال پس از فوت مولف و برای تمام کتب به تصویب رسید.
یک نماینده به میزان تلاش و استدلالی که می کند می تواند در صحن علنی تاثیرگذار باشد. البته ساختار مجلس به شکلی است که تلاش های فردی خیلی در آن موثر نیست بلکه فعالیت های جمعی نتیجه بخش است . هر چند ازاین نکته نیز نباید غفلت کرد که گاهی در صحن علنی ، یک رای می تواند سرنوشت طرح یا لایحه ای را تغییر دهد .
آقای مطهری را برادری دلسوز می دانم که از حریت و آزادگی خاصی برخوردار است اما متاسفانه تحلیل و بصیرت ندارد به همین دلیل شاهدیم که ایشان در مواقعی تبدیل می شود به ابزاری در خدمت جریانات سیاسی معاند نظام . »
حجت الاسلام و المسلمین رسایی، در مورد میزان و کیفیت رابطه دولت دکتر احمدی نژاد با روحانیت اظهار داشت:
« به عقیده من آقای احمدی نژاد نه تنها به روحانیت معتقد است بلکه راه برون رفت از مشکلات را نیز در پیگیری مبانی حوزه و پیروی از روحانیت اصیل می داند اما متاسفانه آقای احمدی نژاد ادبیات مواجه با بزرگان روحانیت را به خوبی نمی شناسد و برخی با استفاده از همین ضعف در تلاشند تا هر روز این دو ظرفیت را از هم جدا کنند . البته از حق نباید بگذریم که در مواقعی رفتارهایی که با رییس جمهور می شود نیز در ایجاد این شکاف موثر است . نشانه اعتقاد احمدی نژاد به روحانیت علاوه بر جلسات منظم وی با روحانیون در سفرهای استانی ، مواضعی است که او اتخاذ می کند . واقعا اگر حوزه علمیه به دنبال مدیری برای اداره کشور بود ، آیا مصداقی با همین ویژگی های احمدی نژاد انتخاب نمی کرد ؟ روشن است که من معتقد به بی عیب و نقصی احمدی نژاد و مواضع او نیستم بویژه اعتماد ایشان به برخی از اطرافیان که بنده آنها را مخالف روحانیت می دانم . اما بدیهی است که ما بر اساس وضعیت موجود و ممکن و ایده آل تصمیم می گیریم و در جمع بندی از محاسن ومعایب ، امتیازات محاسن را خیلی بیشتر از معایبش می دانیم . »
وی پیرامون نامه هاشمی رفسنجانی به برخی شیخ نشینیان حاشیه خلیج فارس و همچنین نقش نامه سال گذشته او به امام خامنه ای در شعله ور کردن آتش فتنه و اغتشاشات، ابراز داشت:
« ظاهرا در ابتدای دولت نهم مکاتبه ای از طرف آقای هاشمی با برخی از سران کشورهای عربی صورت گرفته است ، البته من این نامه را ندیده ام ولی آقای احمدی نژاد این ادعا را کرد و کسی آن را تکذیب نکرد .
متاسفانه نامه آقای هاشمی - مشهور به نامه بدون سلام والسلام - که چند روز قبل از اغتشاشات خطاب به امام خامنه ای نوشته شد ، در حقیقت آغاز جریان انقلاب مخملی در کشورمان بود . این نامه از ادبیات بدی برخوردار بود و در آن آقای هاشمی رسما از خشم احزاب و برخی از مردم و همچنین دود آتش آنها خبر داده بود ! البته رهبری بعدها فرمودند که امام ما به کسی باج نداد من هم به کسی باج نمی دهم . »
ایشان پیرامون علت ایراد گرفتن ولی امر مسلمین به برخی صحبت های احمدی نژاد علیه هاشمی رفسنجانی در مناظره تلویزونی عنوان کردند:
« اشکالاتی که آقای احمدی نژاد در مناظره مطرح کرد ، در حقیقت سئوالاتی بود که برخی از اعضای خانواده آقای هاشمی باید پاسخ می دادند . طبعا چون طرح این سئوالات نوعی اتهام را متوجه اشخاص ذکر شده می کرد در حالی که هنوز دادگاه آن تشکیل نشده بود ، رهبر انقلاب آن را نادرست نامیدند . البته روزها و ماه های آینده نشان داد که خانواده آقای هاشمی اساسا حاضر به پذیرش حضور در دادگاه نیستند !»
تعویق مذاکرات سازش تا وقتی که آب ها از آسیاب بیفتد فرستاده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، تلویحاً از شکست مذاکرات سازش خبر داد. به گزارش رسانه های غربی و عربی، جرج میچل پس از آن که نتوانست مقدمات ادامه مذاکرات را فراهم کند، از پایان مذاکرات مستقیم خبر داد و گفت مذاکرات به صورت غیرمستقیم ادامه می یابد. میچل در 2 روز گذشته چندین بار با مقامات رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی ملاقات کرد تا امکان ادامه مذاکرات را فراهم کند. این مذاکرات به خاطر از سرگیری شهرک سازی توسط صهیونیست ها در کرانه باختری رود اردن با چالش مواجه شده بود. ابو ردینه از مقامات تشکیلات خودگردان می گوید: «هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده و صهیونیست ها نمی خواهند به خواسته ما برای توقف شهرک سازی اعتنا کنند.» سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی هم در گزارشی نوشت: علت ناکامی مذاکرات، سرکشی طرف فلسطینی (؟!) در مورد درخواست توقف شهرک سازی است. اکنون مذاکرات به حالت غیرمستقیم برگشته و فلسطینیان یک گام به عقب برداشته اند! در همین حال گفته، شد تعویق مذاکرات نوعی توافق آمریکا و اسرائیل و تحمیل خواسته خود به تشکیلات خودگردان است تا پس از اینکه آب ها از آسیاب افتاد و شهرک سازی عادی شد، بعدها مجدداً بتوان مذاکرات جدید را شروع کرد! گزارش روزنامه های صهیونیستی حاکی از آن است که اسرائیل با وجود امتیازات بزرگ پیشنهادی آمریکا حاضر به توقف شهرک سازی نشده است. روزنامه های معاریو و یدیعوت آحرونوت گزارش دادند: آمریکا پیشنهاد داده بود اسرائیل در ازای توقف شهرک سازی برای 2 ماه (!)، تسلیحات و سامانه های موشکی و هواپیماهای پیشرفته جنگی دریافت کند و همکاری های امنیتی این رژیم با آمریکا در مسائل حساس منطقه گسترش یابد و آمریکا تجاوز اسرائیل به لبنان را قانونی اعلام کند. آحرونوت تأکید می کند: حتی در دوران بوش هم چنین امتیازهای بزرگی در ازای توقف کوتاه مدت شهرک سازی به اسرائیل پیشنهاد نشده بود. یادآور می شود پیش از این محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان با وجود هشدار قبلی نسبت به از سرگیری شهرک سازی، اعلام کرد نباید در توقف مذاکرات عجله کرد. بنابراین پیش بینی می شود پس از جا افتادن تجاوز تازه صهیونیست ها به حقوق ملت فلسطین، عروسک محمود عباس برای خیمه شب بازی جدید مذاکرات به صحنه آورده شود. «کُلت» آغشته به سیانور؛ سلاح اهدایی آمریکا به جند الشیطان نیروهای آمریکایی مستقر در پاکستان با هدف انجام ترورهای خیابانی توسط گروهک جند الشیطان، نوعی سلاح کلت کمری آغشته به سم سیانور را در اختیار آنان قرار دادهاند. به گزارش خبرنگار جنبش سرخ حسینی عناصر وابسته به گروهک تروریستی جندالشیطان قصد دارند در ادامه اقدامات سوء خود علیه مواضع جمهوری اسلامی ایران، ضمن شناسایی اماکن مذهبی، دولتی و پرتردد اقدام به انجام عملیات انتحاری کنند. عناصر گروهک مذکور قصد دارند با انجام اقدامات خرابکارانه و متعاقب آن جمع کردن مردم در محلهای انفجار به منظور کمکرسانی، عملیات انتحاری دیگری را انجام تا تعداد بیشتری از مردم را به شهادت برسانند و یا مجروح کنند. گفتنی است، خواهر شرور عبدالمالک ریگی به همراه تعدادی از زنان و دختران بلوچ تحت عنوان فدائیان گروهک به صورت غیرمجاز از کشور خارج و به گروهک جندالشیطان ملحق شده و تحت آموزشهای لازم در راستای انجام عملیات انتحاری، ترور و اقدامات سوء امنیتی قرار گرفتهاند. همچنین نیروهای آمریکایی مستقر در کشور پاکستان با هدف انجام ترورهای خیابانی توسط عناصر وابسته به گروهک مذکور، نوعی سلاح کلت کمری آغشته به سم سیانور را در اختیار آنان قرار دادهاند. لازم به ذکر است اخیرا تعداد 3 نفر از عوامل انتحاری وابسته به گروهک تروریستی جندالشیطان با هدف انجام عملیات انتحاری در حین برگزاری مراسم نمازجمعه اهل تشیع در شهرستان زاهدان از طریق مرزی کلاته کامبوزیا به آن شهرستان وارد شدهاند. افراد مذکور قصد دارند برای انجام اقدامات خرابکارانه خود از جلیقههای انفجاری استفاده کنند. بقایای سلطنت طلبها و معتقدین به ادامه پادشاهی خاندان پهلوی که زخم خورده امام(ره) و انقلاب اسلامی می باشند و در طول سی سال گذشته از هیچ توطئه و دسیسه ای برای اعاده رژیم شاهنشاهی فروگذار نکرده اند ، در جریان اغتشاشات و فتنه میر حسین موسوی ، خاتمی وکروبی ،به عنوان مهمترین حامی جنبش سبز مطرح گردیده وبه ادعای خودشان بیشترین هماهنگی هارا با جنبش سبز داشته ودر اغتشاش آفرینی ها و ایراد خسارات به مردم و اموال عمومی نقش اساسی داشته اند ، بخشی از اقدامات این گروه در حمایت از فتنه به اعتراف خودشان بقرار زیر می باشد : 1- حمایت های تبلیغی وتشویقی ملاحظه : همانگونه که ملاحظه می شود سلطنت طلبان مدعی هستند که اساس شکل گیری و فعالیتهای فتنه بر دوش آنها بوده است ، والبته این ادعارا دیگر ضد انقلابیون فراری هم دارند ، به عنوان مثال منافقین مدعی سازماندهی و هدایت اغتشاشات می باشد و اعلام داشته که حامیان فتنه در حقیقت هواداران منافقین هستند و یا ملی گراها ، لائیک ها وحتی بهایی ها هم در این وادی مدعی می باشند ، به این ترتیب این سئوال مطرح است که نقش سران فتنه و حامی آنها آقای .... در این آشی که هرکدام مدعی بار گذاری آن می باشند چه بوده است. آشکار وپنهان3 / بازی پایان و آغاز شنیده شده آقایان میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی ، تصمیم گرفته اند برای پایان دادن به حرف وسخن ها و شایعات مربوط به اختلافات و جدایی خاتمی از فتنه ، در یک مصاحبه مطبوعاتی (مصاحبه های صوری با سایتهای وابسته به فتنه) شرکت نموده وآخرین مواضع خود را به صورت شفاف بیان نمایند. منابع نزدیک به این دو فتنه گر اعلام نمودند ، در واقع این مصاحبه توجیهی خواهد بود بر پایان فتنه و آغازی بر روند معمول اصلاح طلبان در نقش آفرینی در عرصه هاس سیاسی نظام جمهوری اسلامی و انطباق فعالیتهای جریانات دوم خردادی با قوانین جاریه کشور . قربانی:سخنان علی مطهری سخیف است عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس سخنان علی مطهری را کاملا بی ارزش و سخیف دانست و گفت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند، تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد. علی مطهری امروز در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، بدون توجه به تاکیدات چندین باره رهبر معظم انقلاب، بار دیگر ادعای سابق خود را تکرار و "فتنه 88" را یک اختلاف داخلی توصیف کرده است. این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس حتی طرف مقابل جریان فتنه را هم "فتنه گر" نامیده و از آیت الله آملی لاریجانی خواسته است که "هر دو طرف فتنه" را محاکمه کند. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب جریان فتنه را جریان مخالفت جمهوری اسلامی و علیه انقلاب دانسته است. موسی قربانی، عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفتوگو با شبکه ایران در واکنش به اظهارات آقای علی مطهری گفت: سخنان مطهری کاملا بی ارزش و سخیف است. وی ادعاهای آقای علی مطهری را تشنج زا دانست و اضافه کرد: اساسا این بحثها را در شرایط فعلی خلاف منویات رهبر معظم انقلاب می دانم. عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه طبق فرمایشات رهبر انقلاب نباید سخنان اختلاف برانگیز مطرح شود چه رسد به سخنانی که از اساس نادرست باشد، تاکید کرد: فتنه یک طرف بیشتر ندارد و آن هم مشخص است. قربانی در پایان خواستار ورود هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس به این موضوع شد و اظهار داشت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد.
2- بسیج رسانه های گروه ( شبکه های ماهواره ای ، فضای مجازی و ...)
3- برگزاری میتینگ و تجمعات در آمریکا واروپا
4- تشویق وترغیب ایرانیهای ساکن در خارج از کشور به حمایت از جنبش (فتنه) سبز
5- رایزنی وجلب توجه موسسات و مجامع مختلف بین المللی
6- تشکیل ده ها NGO اجتماعی در داخل ایران وخارج
7- ترتیب ده ها مصاحبه با خاندان پهلوی وشخص اعلیحضرت در حمایت از جنبش سبز
8- بعهده گرفتن بخش عظیمی از هزینه های تبلیغی ومیتینگ های سیاسی
9- تشکیل ستادهای فکری و حمایتی با بهره گیری از مجرب ترین کارشناسان بین المللی
10- سازماندهی مجدد هواداران داخل کشور و نزدیک کردن مواضع آنها به جنبش (فتنه) سبز
11- استفاده از نفوذ و مناسبات سیاسی و به خط کردن بسیاری از مجامع بین المللی و شخصیتهای مهم دنیای سیاست و جلب حمایت نمایندگان پارلمان هاو سناتور های امریکایی از هر دوجناح دمکرات وجمهوری خواه .
12- تلاش در جهت محکومیت های جهانی رژیم وفعال کردن کمیسیون ها وسازمانهای بشر دوستانه
13- تشکیل ستاد جمع آوری و توزیع تصاویر خیزش مردمی علیه رژیم
14- برگزاری ده ها جلسه هماهنگی با نمایندگان جنبش سبز و انجام وبرآورده نمودن نیازهای بیرونی جنبش
15- هماهنگی با دولتهای اروپایی و آمریکایی برای پذیرش پناهندگان
16- ایجاد کانال های اطلاع رسانی جدید در داخل کشور
17- تامین بخشی از نیاز های مالی جنبش در داخل
18- خنثی سازی فعالیتهای رسانه ای رژیم در خارج
19- استفاده از تمام پتانسیل مخالفین رژیم در خارج (هنرمندان ، سیاستمداران ، اندیشمندان ، ناراضیان و....)
20- برجسته سازی نماد جنبش (فتنه) به عنوان نماد وحدت مخالفین نظام با هر ایده و مرام سیاسی ، مذهبی و...
سخنگوی قوهقضائیه:برخورد با فتنهگران قطعی است دادستان کل کشور اظهار کرد: اگر فتنهگران دست از ادامه کار برندارند و از اقدامات گذشتهی خود و ظلمی که بر مردم روا داشتهاند توبه نکرده و کارهای گذشته خود را جبران نکنند با آنان برخورد خواهد شد. حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای در حاشیه رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه که به مناسبت هفته ناجا برگزار شد، در جمع خبرنگاران با اشاره به آمادگی صددرصدی ماموران یگان ویژه گفت: هنگامی که رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه را دیدم به وجد آمدم و از توانمندی جوانان ایرانی احساس غرور کردم. وی در پاسخ به سوالی درباره پرونده سران فتنه گفت: رسیدگی به پرونده سران فتنه ادامه دارد و بسیاری از افرادی که در جریان فتنه سال گذشته اقدام به برهم زدن نظم و امنیت اجتماعی کرده و به اموال عمومی خسارت وارد کردند، بازداشت شدهاند و حکم تعدادی از آنان صادر شده و تعدادی نیز برای گذراندن حکم روانه زندان شدند. اژهای گفت: فتنهگران اگر توبه کنند با آنان یک نوع برخورد میشود و اگر توبه نکنند به نحو دیگری با آنان برخورد خواهد شد. اژهای درباره پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه گفت: در رسیدگی به پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه پلیس اقدامات خوبی انجام داده و افرادی را نیز تحت شناسایی و تعقیب کرده است تعدادی از این افراد نیز بازداشت و برای رسیدگی به پرونده به دادسرا معرفی شدهاند. به گفته دادستان کل کشور دو نفر از حمله کنندگان به منزل کروبی توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده و برای رسیدگی بیشتر به پرونده به دادسرا معرفی شدهاند. دلسوزی وزیر اصلاحطلب برای سلمان رشدی مرتد عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات و حامی کروبی در انتخابات پارسال که از بیم گرفتاری در چنگال قانون در پی شکایات یکی از همسرانش ناچار به جلای وطن شده و در لندن زندگی میکند در مصاحبهای که شبکه خبری العربیه چهارشنبه گذشته با وی داشت در پاسخ به سئوال خبرنگار در خصوص فتوای امام خمینی(ره) و همه علمای بزرگ در خصوص مهدور الدم بودن سلمان رشدی به خاطر اهانت گستاخانه به پیامبر اکرم(ص) گفت: من مخالف کشتن سلمان رشدی هستم و معتقدم که باید هر فرد وملتی به عقاید نویسندگان احترام بگذارد! مهاجرانی در پاسخ به سئوال دیگری درباره اینکه تا چه زمانی در انگلستان خواهد ماند گفت: قصد دارم 10 سال در لندن بمانم و بعد به ایران برگردم. هماکنون خانوادهام در لندن ساکن هستند و فرزندانم در اینجا مشغول تحصیل میباشند. وزیر ارشاد دولت اصلاحات در این مصاحبه فاش کرد که یکی از همسرانش به نام جمیله کدیور به عنوان سردبیر سایت جرس مشغول فعالیت است. پاشنه بر شانههای حقوق مسافران به گزارش ایران مشکلات مترو اگر حل نشود، بیتردید در آینده نه چندان دور به کلاف سردرگمی تبدیل خواهد شد که دست و پای آن را خواهد بست. مسافران مترو حالا دیگر تنها از دیرآمدن قطارها، ازدحام بیش از حد مسافر، تنگی جا در داخل واگنها و بینظمی در برنامههای سفر شاکی نیستند بلکه در سالنهای انتظار، در واگنها و راهروها اکنون اتفاقاتی میافتد که استانداردهای متروسواری را در تهران پائین آورده و مترو تهران را از وسیله نقلیهای مدرن و مکانهای آن را از مکانهایی مدرن به پدیدههایی عقب مانده مبدل کرده است. امنیت برقرار است اما... خوشبختانه در مکانهای مترو به دلیل کنترل ورود و خروج از گیتها، امنیت نسبی برقرار است و کمتر خبر سرقت یا جیببری در راهروها، سالنها و نیز واگنهای مترو به گوش میرسد یا صحنههای مربوط به آن کمتر دیده میشود اما ورود و خروج گدایان از گیتهای کنترل قابل جلوگیری نیست. بنابراین کافی است که شما حتی سالی یکبار مسافر مترو باشید تا با صحنههایی که گدایان میسازند روبهرو شوید و اگر هر روز مسافر مترو باشید، یک روز گدایی در واگنها نبینید دلتان تنگ میشود. گدایان مترویی طبیعی است که وقتی در واگنها بسته میشود و قطار راه میافتد شروع میکنند به هنرنمایی. عدهای که کار خود را با داستانگویی انجام میدهند شروع میکنند به داستانسرایی و بیان و شرح زندگی فلاکت بار خود و خانوادهشان و اینکه اعضای خانوادهشان در ترمینال منتظرند تا پول بلیتشان برسد و از تهران پرخرج به شهرستان بروند. از دیگر داستانهای مترویی گدایان تأمین هزینه عمل فوری یکی از بستگان نزدیک مانند همسر و فرزند و والدین است که معمولاً با ارائه مدارک پزشکی و حسابداری و غیره انجام میشود و گاهی شنونده را میسوزاند. یکی از مسافران دائمی مترو میگوید: «داستانهایی که گدایان در مترو برای مردم تعریف میکنند با اینکه داستانهای نخنما است و مردم به دلیل تکرار بیش از حد آنها را باور نمیکنند اما از دو جهت دل مسافران را میسوزاند؛ یکی از این جهت که بالاخره وجود چنین مشکلات و مصیبتهایی را برای عدهای از مردم نمیتوان انکار کرد- حتی اگر گداهای سودجو آن را وسیله کسب درآمد کنند- و دوم اینکه مسافران مترو ناچارند برای یک سفر 20 دقیقهای ذهن و اعصاب خود را با شنیدن اجباری چنین داستانهایی آلوده کنند و در فرصتی که میتوانند به کسب آرامش یا تفکر بپردازند آرامش روانیشان باید چنین دستخوش تنش شود. گدایان مترویی برای هر بار رفت و برگشت با مترو که هزینه بلیت آن 450 تومان است طبیعتاً باید بارها داستان خود را تکرار کنند و برای مسافران دائمی مترو هم این طبیعی است که در یک روز داستان یک گدا را دوبار بشنوند یا پس از گذشت یک هفته گدایی را در واگنی ببینند که میگوید هنوز خانوادهاش در ترمینال منتظر پول بلیتند. همان مسافر مترو میگوید: «مردم در خیابانها و کوچهها و بازار و مکانهای عمومی گداها را میبینند و با رفتار آنها آشنایند اما چیزی که انسان را رنج میدهد این است که در مترو که دارای مدیریت و پرسنل و نگهبان و بودجه است و پول بلیتش را هم هر وقت دلش بخواهد گران میکند چرا باید ناهنجاریهای اجتماعی دیده شود. فروشگاه سیار باسرعت 80 اگر کسی بگوید واگنهای مترو فروشگاه سیاری است در زیر زمین با سرعت 80 کیلومتر بر ساعت حرف بیربطی زده است؟ کافی است شما یکبار سوار مترو شده باشید تا صحنههایی که ما توصیف میکنیم مثل پرده سینما جلو چشمتان ظاهر شود. به محض اینکه درهای واگن بسته میشود و قطار از ایستگاه راه میافتد، تبلیغات بازرگانی دستفروشان آغاز میشود. یکی جوراب مردانه میفروشد، یکی دستمال ابریشمین برای دست مردانی که از گرمای عرق ریزان خیابان شکایت دارند، یکی ویفر کاکائویی و دیگری عروسک چینی. فال حافظ و لوازم التحریر و عینک آفتابی هم جای خود دارد. مسافران مترو در مقابل دستفروشان عموماً ساکتاند و تحمل میکنند وتعدادی هم از آنها خرید میکنند و البته گاهی نیز مشاجراتی در میگیرد که به اقتضای فضای خاص مترو زود تمام میشود. در میان کالاهایی که دستفروشان مترو میفروشند، کمتر کالای فرهنگی میتوان دید و گاهی کتاب کمک درسی و کتاب راهنمای کامپیوتر و کتابهای راهنمای زندگی و موفقیت و آشپزی و غیره. هرچه باشد، مسافران مترو چندان تمایلی ندارند که دقایق سفرشان با صدای تبلیغات بازرگانی پر شود و با فروشندگان سیار و گداها چشم در چشم شوند. شاهمرادی یکی از مسافران مترو در این زمینه میگوید: «در خیابان وقتی با دستفروش یا گدایی روبهرو میشوید، فضا باز است و میتوانید بدون کلامی سخن یا حتی نگاهی عبور کنید و بهراه خود ادامه دهید اما در واگن مترو راه فراری ندارید و گداها و فروشندگان به چشمتان خیره میشوند و مقابلتان میایستند و خود و صدایشان را به شما تحمیل میکنند. یک مسافر مترو پولی میپردازد تا به مقصد برسد اما ناچار است در معرض سر و صدا یا نگاههای کسانی قرار بگیرد که هیچ ارتباطی و هیچ نفعی هم برایش ندارند. ضعف فرهنگی وقتی سوار واگنهای مترو میشوید، ضعف، کمبود یا نبود کار فرهنگی را در داخل آن مشاهده میکنید. دکتر قاضی، پژوهشگر علوم اجتماعی در زمینه کمبود کار فرهنگی برای مسافران مترو میگوید: «در متروهای اروپایی مسافران تنها دوکار را میتوانند آزادانه انجام دهند دو کاری که هم حقشان است، هم ناچارند، هم غیر از آن مجاز به انجام کار دیگری نیستند؛ یکی خوابیدن روی صندلی به حالت نشسته و دیگری مطالعه آرام و بیصدا. غیر از این دو، هر کار دیگری بکنند مجاز نیستند اما اگر مسافران آنجا به این وضع عادت کردهاند به خاطر انجام کار فرهنگی است. در مترو تهران هم هستند کسانی که روی صندلی به خواب میروند یا مطالعه میکنند و کسانی هستند هم که بلند بلند حرف میزنند، با موبایل به حالت فریاد گفتوگو میکنند، نون بیار کباب ببر و گل یا پوچ بازی میکنند و با رفتار و صدای خود حقوق مسافران دیگر را زیر پا میگذارند و برایشان مزاحمت ایجاد میکنند اما در هیچ یک از واگنهای قطار تابلو و پیامهای هشدار به سکوت یا رعایت حقوق دیگران نصب نشده است. در برخی از مواقع مسافری هوس میکند در واگن مترو و وسط 200 نفر مسافر بزند زیر آواز و صدای خود را در فضای واگن رها کند. یا سازی به دست بگیرد و برای کسب پول در واگن آهنگ ... بنوازد. گاهی هم چند جوان گوشهای از واگن را به اختیار خود در میآورند و گروه کر تشکیل میدهند و با دست زدن و آواز خواندن آسایش و آرامش مسافران دیگر را مخدوش میکنند. یا گاهی دو به دو یا بیشتر در گوشهای از واگنها برای همدیگر خاطره تعریف میکنند، درد دل میکنند یا جوک میگویند و در بهترین و جذابترین حالت دانشآموزان یا دانشجویانی در زمینه درسی که شب پیش خواندهاند با یکدیگر مباحثه میکنند که همه اینها موجب مزاحمت برای دیگران است. ذوق زدگی جرس و شیرین عبادی از اقدام اوباما سایت ضدانقلابی جرس که از مبدأ لندن و با کمک برخی فتنهگران مقیم داخل مدیریت میشود، در ارزیابی اقدام اوباما نوشت: برخی مخالفان 13 آبان سال گذشته فریاد زدند اوباما، یا با اونا یا با ما. اوباما آن زمان هنوز چشم امیدی به اثربخش بودن مذاکرات با ایران در رابطه با پرونده هسته ای داشت اما او اکنون سیر تازه ای در سیاست خارجی خود گشود.
موسوی را رها کنید؛ رهنورد را عشق است! «حسین-ب» در سایت ضد انقلابی ایران امروز و در نوشته ای با عنوان «زهرا رهنورد» ضمن اشاره به مصاحبه زهرا رهنورد با سایت خودنویس که طی آن به تخطئه روزگار حیات حضرت امام خمینی(ره) پرداخته و از منافقین تروریست حمایت کرده بود، نوشت: او نقشی بی نظیر در جنبش مخالفین داشته و به عنوان یک اصلاح طلب تابوهای متعددی را در نظر و عمل شکسته است. او تنها همسر یک سیاستمدار نیست بلکه خود داعیه دارد. خانم رهنورد اگر قرار بود نقشی در سطح همسر یک سیاستمدار ایفا کند قاعدتاً باید در چارچوب رفتار و کرداری که همسرش تعیین کرده، کار می کرد ولی او مرتب از این محدوده ها و تابوها فراتر رفته و مثلاً در نزدیک شدن به فعالان سکولار تردید به خود راه نداده است. اختصاصی/فتنهگری نهضت آزادی علیه یارانهها نهضت آزادی از عوامل خود خواسته تا برای سیاه نمایی علیه نظام در قضیه هدفمندی یارانه ها آماده باشند. یکی از سرکردگان نهضت غیرقانونی آزادی اخیراً در تماس با عناصر فعال این گروهک در شیراز از آنها خواسته است خود را برای سیاه نمایی علیه قانون هدفمند کردن یارانهها آماده کنند. این عضو گروهک نهضت آزادی از این افراد خواسته است با توجه به اجرای قریبالوقوع قانون هدفمند کردن یارانهها و تورم احتمالی ناشی از اجرای این قانون، تمام هم خود را صرف دامن زدن به مطالبات مردم و مخالفخوانی علیه این قانون صرف کنند. گفتنی است گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پیش از این در سلسله جلساتی با اعضای فرقه سبز، توافق کردهاند به هر شکل ممکن در اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها سنگاندازی کرده و با ایجاد نارضایتیهای کاذب مردمی، بار دیگر زمینه اغتشاشات و درگیریهای خیابانی را ایجاد کنند. بررسی پشت پرده حضور رهنورد و موسوی در آمریکا چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟ بررسی نقاط مبهم در سوابق میرحسین موسوی و همسرش زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد می تواند گره از بسیاری ابهامات عملکرد دو سال اخیر این افراد را باز کند.رضا گلپور محقق و نویسنده کتاب شنود اشباح در تحقیقی پیرامون همین موضوع نوشت: سایت حامی میرحسین به بهانه دفاع از استقلال حوزههای علمیه به بنیانگذار جمهوری اسلامی اهانت کرد. رسالت نوشت: سایت جرس که از سوی عناصر ورشکستهای مانند مهاجرانی، کدیور، سازگارا و افرادی از همین قماش به عنوان سخنگوی جنبش فتنه و حمایت تمام عیار از میرحسین و کروبی در لندن فعالیت میکند در مطلبی به قلم حسین منتظر حقیقی با تمجید از مجمع روحانیون مبارز که بر لزوم استقلال حوزههای علمیه تاکید کرده است سفیهانه مدعی شد اولین کسی که استقلال حوزه علمیه را زیر پا گذشت امام خمینی بود. نویسنده این مطلب که عکس وی با کراوات در حالی که پوزخند میزند در سایت حامی موسوی دیده میشود با تحریف تاریخ مدعی شد آقای سید کاظم شریعتمداری به خاطر مخالفت با قانون اساسی و اصل ولایت فقیه مورد بغض امام خمینی قرار گرفت و از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دستوری که امام خمینی به آن داده بود صلاحیت شریعتمداری برای مرجعیت زیر سئوال رفت. بر خلاف ادعای نویسنده سایت حامی موسوی، شریعتمداری نه به خاطر مخالفت با قانون اساسی بلکه به خاطر همراهی وعده دادن به کودتاچیان برای حمایت از ترور و قتل حضرت امام خمینی و اعتراف وی در صدا و سیما به این اقدام ناشایست از سوی جامعه مدرسین از سمت مرجعیت خلع شد.
چگونه در ضداسرائیلی ترین پدیده تاریخ صهیونیسم (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی)، سیّدی از اعضای شبکه مزدوران حقوقبگیر سفارت منحوسه صهیونیستی (با مهندسی افکار عمومی و حتی حمایت برخی خوبان و خواص ) به عرصه ی رقابت انتخاباتی و حتی به کلیدیترین پُست اجرایی جمهوری اسلامی رسانده میشود؟!
وی با اشاره به اینکه رستنگاه سیدابوالحسن بنیصدر از حیث اصول و التزام به آن با ولایت و روحانیت اصیل انقلاب، یکی نبود، افزود: بنده با نهایت احترام از باب ادای وظیفه خود، به عنوان یک شهروند ساده در نظام جمهوری اسلامی میخواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقای میرحسین موسوی و همسرش را خاطر نشان و مطرح نمایم . چرا که امکان نفوذ فرصت طلبان در آب نمک خوابانده شده را به وضوح می بینم .
آرزو دارم با بیان شفاف و عاقلانه ی آقای موسوی و یا همسرشان، حسنظن امثال اینجانب در عدم نقش آفرینی موسوی در سناریویی نظیر به قدرت رساندن بنی صدر ،تبدیل به یقین گردد.
...سؤال بسیار اساسی که ایشان باید هرچه سریعتر به آن پاسخ بگویند اینست که چگونه ایشان حدود 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام ستمشاهی، به همراهی همسرش سر از آمریکا درآورد؟
بنده هیچ سابقه ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکردهام. چرا درست پس از سفر ژنرال هایزر به تهران (که جهت برخی تدبیرهای وی در پذیرش سقوط ستمشاه و برنامه ریزی جهت ترور یا کودتا و یا انحراف در مسیر میلیونی طرفداران امام خمینی صورت پذیرفت) ، جناب میرحسین موسوی با همسرش سر از تهران در آوردهاند؟
...آنچه من امروز احساس وظیفه می کنم حتما در افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، یافتن پاسخ مناسب به این سوال است که به چه دلیل بعد از سی سال که از استقرار نظام جمهوری اسلامی میگذرد، باید خانمی که داعیه بانوی اول شدن را دارد، از بیان اسم و هویت واقعی خود طفره رفته و همچنان و همواره از یکی دو اسم مستعار استفاده کند؟!
... چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
... چه افرادی و در چه کشورهایی واسطه سفر این خانم، یعنی زهره کاظمیآزاد، با اسامی مستعار دیگر، مثل "زینب بروجردی" یا همان "زهرا رهنورد" به آمریکا بوده اند؟
این چه آریستوکراسی است که دو خواهر کاظمی ( زهرا با اسم مستعار ژاله و زهره با اسم مستعار زهرا رهنورد ) بعد از اخراج پدرشان از ارتش توسط معلوم الحالی مثل احمد شاملو کشف میگردند؛ که یکی سوگلی هویدا آخرین نخست وزیر جدی قبل از انقلاب در مصاحبه های تلویزیونی ؛ و دیگری همسر اولین نخست وزیر پابرجای بعد از انقلاب بوده اند.
چرا خواهر مرحومه ایشان، زهرا که تا سال 1383، که در واشنگتن دی.سی در گذشت از اسم مستعار "ژاله" استفاده میکرد؟
- آیا خانم زهره کاظمی آزاد (همسر میرحسین موسوی) میتوانند لیست مسافرت های قبل از انقلاب خود را بویژه به پایتختهای اروپایی و آمریکا به خاطر بیاورند؟
- ساختمان موسوم به پارک دوپرنس که توسط فرح پهلوی طراحی و در تقاطع شیخ بهایی و ملاصدرای تهران قرار داشته غیر از این دو خواهر، مأمن و مأوای چه خواهران مکشوفه ی دیگری بوده است؟
آیا احکامی که میرحسین موسوی یا سیدمحمد خاتمی با نام مستعار برای این خانم صادر کردند (حداقل در سطح ریاست دانشگاه الزهرا) یا مدارک تحصیلی او برای دریافت حقوق ، قانونی بوده است و حتی یک کپی از شناسنامه ی حقیقی ضمیمه داشته است؟...
خود جناب آقای میرحسین موسوی همانند بسیاری دیگر از عناصر مرتبط با جریانهای مبارزه مسلحانه قبل از پیروزی انقلاب دارای اسم مستعار (حداقل "حسین رهجو" ) میباشند که این هویت از مؤسسین به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بودهاست.
... نباید فراموش کرد که دو تن از کادرهای جوان حزب ایران یعنی "محمد نخشب" و "عبدالحسین راضی" در اوایل دهه 30 انشعاب کرده و حزب مردم ایران را تحت تأثیر به اصطلاح خداپرستان سوسیالیست تأسیس نمودند و با اعلام وفاداری کامل به "محمد مصدق السلطنه" خود را مترقیان مذهبی برمیشمردند. پس از قیام عاشورایی حضرت امام خمینی و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب، نام حزب مردم ایران را به جنبش آزادیبخش ملی ایران (جاما) تغییر داد.
در همین دوران بود که صادق قطبزاده به آمریکا رفته و در آنجا با حمایت و همکاری محمد نخشب و دیگر شخصیت های متعلق به جبهه ملی، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را راهاندازی کرده بود.
بعد از کنارهگیری "عبدالحسین راضی" از سیاست و مرگ نخشب در آمریکا در دههی 1350، دو نیروی کلیدی "جاما" و طرفدارانشان به مبارزه قهرآمیز و مسلحانه روی آوردند. جالب است که هر دو جریان خود را خداپرستان سوسیالیست میخواندند. این دو نفر کلیدی، یعنی "کاظم سامی کرمانی"، روانپزشک مقیم تهران (که قتل عجیب او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد) و "حبیبالله پیمان"، دندانپزشک مقیم تهران (پس از همراهی عناصری چون رسول رزق جوقناد، حسین زادعیسی، مصباح تلقینی و دیگران) در دهه پنجاه به آموزش تولید مواد منفجره و خرید سلاح و مهمات و مبارزه قهرآمیز مسلحانه روی آوردند.
سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامعالشرایط بوده است) داشتهاند؟
از آنجا که در خط مشی جاما همکاری های تاکتیکی با چریک های اکثریت فدایی خلق و نیز حزب توده کاملاً تعریف شده بوده است و هر دوی این دو جریان مستقیماً با سرویس های جاسوسی ابرقدرتها در تعامل مستقیم بودند، جناب میرحسین موسوی به عنوان عضو همراه این گروهک (جاما) تا چه اندازه درگیر این تعاملات بودهاست؟
چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامی مردم ایران با زیرکی و ظرافت تغییر نام داد؟
هزینه اقامت قریب به 2 سال میرحسین و همسرش از کجا و چگونه تأمین گردیده بود؟ ایشان در قبل از پیروزی انقلاب به مفهوم مبارزاتی (و نه فامیلی و نژادی) ارتباط با کدامیک از بزرگان حول امام خمینی را داشت؟
میرحسین 2 سال سپاهی دانش در شهرکرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دی.سی درآورده است. دفتر شرکت مشاوره معماری سمرقند با چه هدفی و با سرمایه چه مجموعهای توسط ایشان تأسیس و راهاندازی گردید؟
در سوابق رسمی ایشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبریز به تهران آمده، در مدارس "جامی" و "عنصری" تبریز و بعد از ورود به تهران دبیرستان "جعفری" و در سال آخر مدرسه "مروی"، در سال 1348 گویا کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری و شهرسازی گرفته و "حسن آلادپوش"، "عبدالعلی بازرگان"، "محمدعلی نجفی"، مهندس "حجت"، مهندس "نقرهکار"، مهندس "محمد بهشتی"، مهندس "انوار" طبق اعلام ایشان دوستان صمیمی او هستند.
خداپرستان سوسیالیست سه هدف عمده از تشکیل جاما را به این شرح تبلیغ میکنند: حمایت از مذهبیهای سازمان مجاهدین خلق، پشتیبانی از اندیشههای دکتر علی شریعتی، حمایت از جنبش تودهای مردم ایران؛ میرحسین موسوی در راستای تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادی تعامل داشته است؟
البته در بحث بعد از انقلاب ایشان هم که به شهید بهشتی و شهید رجایی وصل شدند، مطالب و اسناد بسیار مهمی از شهید آیت(ره) و هشدارهای این شهید گرانقدر به شهید بهشتی وجود دارد که در صورت لزوم ریز به ریز آنها باید طرح و بررسی گردد و به حول و قوهی الهی این کار را صورت خواهم داد.
بسیار جالب است که غالب کسانی که امروز محمود احمدی که آماج دشنام های احزاب گوناگون اعوجاج دار در تولی و تبرایشان میباشد، دارای این درد مشترک خانم کاظمی آزاد و آقای موسوی هستند، یعنی هویتهای دو یا چندگانهی مستعار داشته و دارند که بد نیست برای ماندن در حافظه عزیزان و مطالعه برخی را مرور کنیم :
- روحانی شهیر اردستانی "محمدحسین جعفری"، مشهور به "حسین شریعتی"، معروف به "شیخالشریعه"، با نام مستعار "شیخالرئیس".
- "سعید حجاریان کاشی"، مشهور به "سعید مظفری"، معروف به "جهانگیر صالحپور" یا "مستر بریدی".
- "حسین توکلی"، معروف به "حسین محمدی" (عماریون)
سپاه اگر در سیاست وارد نشود سپاه نیست سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. سیاست > چهره ها - سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. محمود عزیزی: دو ساعت و نیم طول کشید تا بالاخره بعد از اقامه نماز به امامت سردار توانستیم با حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسول الله گفت و گو کنیم. قبل از مصاحبه با «خبر» بازدید وزیر ارتباطات از نمایشگاه هفته دفاع مقدس و رایزنی با نماینده شهرداری درباره نظافت دهکده مقاومت- محل برگزاری نمایشگاه یادیاران- دلایلی بود که مصاحبه را به تاخیر انداخت. فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، معاون مرکز راهبردی سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و نیز جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج مسئولیت هایی بوده که همدانی پیش از این تجربه کرده است. آبان 1387 و به دنبال تغییرات ایجاد شده در ساختار سپاه و تشکیل سپاههای استانی، لشکر 27 محمد رسولالله(ص) و منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ در یکدیگر ادغام و به سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ تغییر نام یافت. بر خلاف تصور بعد از نماز سردار پیشنهاد کرد در همان مکانی که نماز خواندیم به گفت و گو بنشینیم و این گونه شد که مصاحبه 60 دقیقه ای با فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) در مقر دهکده مقاومت روی زمین برگزار شد تا بر خلاف همه مصاحبه ها خبری از میز و صندلی نباشد. **** سردار! به نظر شما اصلی ترین مساله ای که در شرایط حاضر کشور را تهدید می کند چیست؟از ابتدای انقلاب اسلامی ما یک تهدید بیشتر نداشتیم که تا الان هم همان باقی است و آن موضوع ارزش ها و باورها است. دستاورد وقوع انقلاب اسلامی بیداری ملتها بود، چیزی که آنها به شدت با آن مخالف بودند. برای همین بعد از پیروزی انقلاب دنبال ایجاد شکاف بودند؛ بعدا به این نتیجه رسیدند که با جنگ تحمیلی ضربه شست و پتک آهنی را وارد کنند و انقلاب تازه شکل گرفته را از بین ببرند. وقتی در جنگ به هدف خود نرسیدند دنبال تهی کردن و خالی کردن «باورها» رفتند؛ باورهایی که در میادین جنگ نتوانستند آن را تغییر دهند. آنها الان دهها مرکز تحقیقاتی و راهبری و مطالعاتی ایجاد کرده اند تا بفهمند چطور ایرانی ها 8 سال از جان خود گذشتند. لذا می بینید از دوران بعد از دفاع مقدس می آیند به باورهای مذهبی ما حمله می کنند. بنابراین تهدید امروز نظام جنگ نرم است و تهدید نظامی اولویت دوم است. برنامه های شما برای مقابله با این تهدید ها چه بوده است؟ما در دو بخش شکلی و محتوایی کار کردیم. امروز بر اساس همین تدبیر و نسخه به دنبال این هستیم که جمعیت 8 میلیون و500 هزار نفری تهران همگی بسیجی شوند.در این صورت ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت. این ایده ای واقعی است سردار؟واقعی است. از این منظر که اسلام می گوید ایده آل نگاه کنید. ما باید برای خودمان مدینه فاضله تعریف کنیم تا به آن برسیم. اگر قصدمان این باشد که ایرانی آباد داشته باشیم نباید به کشور خودمان محدود شویم. صحبت های شما از جنبه مدیریت استراتژیک درست است، منتها ما باید بستر واقعیت ها را هم ببینم. فکر می کنید نگاه به بسیج در شرایط حاضرهمان نگاه قبل از انتخابات سال 88 است؟نه، قطع و یقین نیست. ما سال گذشته احساس کردیم که بیش از این باید عمق بخشی داشته باشیم. ببین! تا قبل از این بد تفهیم شده است. ما می گویم همه مردم بسیجی هستند. ما بسیجی را بد تعریف کردیم. ما می گویم هر کس که دلش برای نظام و اسلام و ایران می ثپد، بسیجی است ولو اینکه مسلمان نباشد. ما اگر بسیجی را از آن محدوده تنگ پایگاه خارج کنیم و بگویم که بسیج اندیشه و فکر است، آن زمان دایره شمول ما فراتر از تعدادی از افراد است. آن وقت خانمی که در خانه فرزندانش را بزرگ می کند بسیجی است. معلمی که خوب درس می دهد، بسیجی است. هر راننده ای که خوب خدمت می کند این می شود بسیجی. ولی می پذیرید که این تعریف هیچ گاه طی سالهای گذشته عام نشده است.بله، شما اگر مریض شوید و به نسخه پزشک عمل نکنید، این موجب تشدید بیماری می شود. امام راحل برای ما نسخه پیچیده و دائم راهنمایی کرده است. امام دائم از ملت تشکر کرده است. در سالهای جنگ از جمعیت حدود 50 میلیونی ما یک میلیون در جبهه ها حضور یافتند. یک میلیونی از 36 میلیون جمعیت آغاز جنگ؟یک میلیون از 36 میلونی که بعدا به 50 میلیون رسید. ما 50 میلیون آخر جنگ جمعیت داشتیم. آن زمان یک میلیون نفر از مردم ما در جبهه ها حضور یافتند. پس بقیه چه می کردند؟ ما می گویم بقیه نقش پشتیبانی داشتند؛ ما این گونه تعریف می کنیم. ما می گویم کسانی که با جنگ هم موافق نبودند و حتی کمک مالی نکردند، اما مخالفت نداشتند و رزمنده ها را تضعیف نمی کردند، آنها هم در دفاع مقدس ما - ولو کم- سهم دارند. ما می گویم مردمی که 9 دی سال قبل آمدند در دفاع از ولایت، اینها بسیجی هستند. اینهاچند نفر هستند؟ شما می گوید با این تعریف آرمان ما درباره بسیج تحقق پیدا نمی کند؟! تفکیک ما تا پیش از این غلط بوده است؛ ما نسخه امام را عمل نکردیم. اشاره داشتید به واقعه9 دی. تجربه سال گذشته چه نقاط مثبت و منفی برای کشور داشت؟من از یک منظر دیگری به حوادث سال 88 نگاه می کنم. تاریخ انقلاب ها نشان داده هر انقلابی که خود را در مسیر حوادث صیقل ندهد، شکست می خورد. انسان هم همین طور است. بچه های که در ناز و نعمت بزرگ می شوند در مقابل یک سختی به بن بست می رسند. لذا من رخدادهای سال 88 را یکی از کمین های می دانم که بحمدالله کاروان انقلاب از آن عبور کرد. پیش بینی من این است که کمین های سخت تری در پیش داریم. انقلاب ما اگر می خواهد نامش انقلاب بماند حتما باید حوادث این چنینی را در مسیر خودش انتظار بکشد. من جواب سوالم را نگرفتم. تجربه های سال قبل نقاط مثبت و منفی اش چه بود؟درباره نقاط منفی سال گذشته ما این انتظار را داشتیم اما انتظار از برخی ها که ادعای انقلابی بودن را داشتند نداشتیم. منظوتان این است که انتظار حوادث سال گذشته را داشتید؟بله، انتظار حوادث فتنه را داشتیم، آن هم بر اساس برآورد اطلاعاتی نه تحلیل و تفسیر. برآورد اطلاعاتی ما می گفت که شبکه های جاسوسی دشمن و با توجه به اختصاص بودجه برای مقابله با انقلاب در کنگره آمریکا برنامه های دارند. ما انتظار داشتیم که حوادثی داشته باشیم. یکی از آنها بهانه انتخابات بود. بنابراین انتظار رخ دادن حوادثی را داشتیم، اما انتظار نداشتیم برخی ها خودشان را به اردوگاه مخالفین ببرند و بر علیه مردم حرکتی انجام دهند. منظوتان آقایانی است که در انتخابات کاندیدا بودند؟تنها بحث آنها نیست؛ ما بیشتر به عناصر پنهان می پردازیم. کسانی که تا دیروز ادعای دوستی و خط امامی بودن داشتند و در کاروان انقلاب بودند. ما خلاصه نمی کنم اینها را در دو یا سه نفر کاندیدا. درست است که آنها نمایان شدند اما آنهایی که پشت صحنه مدیریت کردند آنها مهم هستند. ما انتظار این را نداشتیم. تلخی سال گذشته این بود که خیلی خسارت به مردم وارد شد. خیلی خسارت به اعتبار بین المللی ما وارد شد. ما ادعا داریم امنیت ما در بین کشور های منطقه از همه بیشتر است. ادعا داریم که مردم ما یکپارچه و علاقمند به انقلاب هستند. با حوادث سال گذشته چهره بدی در عرصه بین المللی از ایران ثبت شد. این سوال را از این جهت پرسیدم که برخی معتقدند شاید در مقاطعی نیرویهایی که در حوزه امنیت مسئولیت داشتند دچار غفلت های در برخورد با فتنه شدند؛ یا اینکه بد عمل کردند و تصویری مخدوش از بسیج ارائه شد.برخی می گویند چرا سپاه و بسیج ما سال قبل بدعمل کرد؛ ما این چنین نمی بینیم. ما باید عمیق تر نگاه کنیم. اولا ما بسیج را برای چه زمانی می خواهیم؟ بسیج را برای بسیج می خواهیم یا انقلاب؟ اگر قرار باشد که نظام آسیب ببیند و بسیج آسیب نبیند، ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. آیا می پذیریم که نظام ما مورد حمله واقع شد؟ آیا می پذیریم که به مردم ما حمله وارد شد؟ امنیت از آنها گرفته شد؟ اگر این را بپذیریم بسیج فدایی است. یک جا در دفاع مقدس جانش را می دهد و یک جا از آبرویش هزینه می کند. سال گذشته خیلی ها این سوال شما را از من می پرسیدند، سوال جدیدی نیست. می گفتند چرا بسیج را می آورید در عرصه؟ ما می خواهیم بسیج را چه کارش کنیم؟ بگذاریم در قوطی کبریت بماند. شما ببینید سال قبل چقدر ویرانی درست کردند؛ تخریب را به حد اعلای خودشان رساندند که نمونه اش روز عاشورا است. بسیجی های در هیات داشتند سینه می زدند. گفتیم چه دارید سینه می زنید برای امام حسین، در میدان ولیعصر جسارت شده به تکیه امام؛ شما اینجا سینه می زنید؟ همین که گفتیم مسئول هیات، گفت عزاداری بس است. ما باور نمی کردیم که روز عاشورا جسارت را به حد اعلای خودش برسانند. فکر می کردیم اینها با دولت مخالفند، با برخی بخش های نظام مخالفند اما با امام حسین نباید اینها مخالف باشند. وقتی روز عاشورا چنین جسارتی می کنند بسیج سالم بماند؟ ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. ما بسیجی می خواهیم در زمان خطر آبرو، جان و همه سرمایه اش را به میدان بیاورد. ما از 22 بهمن سال قبل جانباز 70 درصدی داریم. ما با هیچکس درگیر نشدیم اما در شهرک غرب و میدان کاج از بالای ساختمان وسیله ای را پرتاب کردند که الان این برادر ما چهار، پنج عمل مغر انجام داده، اما بهبود پیدا نکرده است. سرش دچار آسیب بسیار جدی شده است. اخیرا که من از پزشک اش سوال کردم پزشکان خیلی امیدوار نیستند. ما گل را به کسی می دهیم که آمده اعتراض کرده، اما در مقابل کسی که قمه کشیده و دست بسیجی ما را قطع کرده ما نباید گل بدهیم. پیش بینی تان از رفتار های آتی کاندیدا های شکت خورده انتخابات چیست؟بنده تحلیل خودم این است که پرونده سران فتنه بسته شده است اما فتنه جدید در دستور کار است و به دنبال این هستند که کسانی را با بهانه های دیگری وارد کنند. با توجه به اینکه مواردی از قانون اساسی - مثل اصل 44 - اجرایی نشده آنها به دنبال پیاده شدن این اصل دنبال ایجاد نارضایتی در مردم هستند و می خواهند بر این موج سوار شوند و مردم را بر علیه نظام بشورانند. این تحلیل است یا برآورد اطلاعاتی؟تحلیل سیاست جذب حداکثری موضوعی بوده که در یک سال اخیر رهبر انقلاب بر آن تاکید کردند. اخیرا هم در دیدار اعضای مجلس خبرگان به این موضوع اشاره کردند. برخی سیاسیون معتقدند منظور ایشان اصلاح طلبان بودند. تحیلل شما از سیاست جذب حداکثری چیست؟ما در سال گذشته بعد از فرمایشات رهبر انقلاب درباره جذب حداکثری به دنبال روشنگری بودیم. به افرادی که در زندانها بازداشت بودند مراجعه می کردیم؛ در مواجه با برخی از اینها می دیدم اتاق اینها پر از عکس شهدای انقلاب بود. لذا فهم ما از جذب حداکثری این بود که روشنگری کنیم. یک نهضت روشنگری راه انداختیم با چهار هزار نفر از اساتید، محققیین و روحانیون و برخی دانشجویان بسیجی که در تمام مدارس، مساجد و دانشگاه ها کار روشنگری انجام دادند. کار سختی بود. در جلسات اول با همین سوالات تند مواجه می شدیم که چرا با مردم برخورد شد. وقتی بر اساس منابع اطلاعاتی و با اسناد و مدارک توضیح داده شد با زمینه ای که جوانان ما داشتند آنقدر ریزش از آن طرف انجام شد که ما فکر هم نمی کردیم و شما دیدید در 22 بهمن کمترین تنش را داشتیم. حتی در سال 89 در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و روزهایی که رسانه های بیگانه اعلام کردند که مردم بیایند در خیابان ها، دیگر این حوادث را نداشتیم. حتی شبکه های اینها اخیرا آن قدر فعال شدند و مردم را به تکبیر گفتن دعوت کردند. در همین امسال در هفته گذشته گسترده تبلیغ کردند، اما شما دیدید که به جز دو سه نقطه مشخص در شهر تهران چیزی دیگری نداشتیم. شعار نویسی که سال گذشته بود الان دیگر خبری نیست. بعضی در بازداشتگاه بودند بعد که بیرون آمدند با رفتاری که ما با اینها داشتیم الان جزو کسانی هستند که آمدند در بسیج و به ما کمک می کنند. سوال من درباره سیاست جذب حداکثری ناظر به اصلاح طلبانی بود که در عرصه سیاسی حضور دارند.ما اعتقاد داریم بر اساس تحلیلی که رهبری دادند جذب حداکثری یعنی هیچ کس ازدایره ما خارج نمی شود، مگر اینکه خودش از اردوگاه خارج شود. در سپاه تهران در بخش افرادی که در راس هستند، مسئولیتی نداریم. آن بخش به جای دیگری واگذار شده است، اما در بخش دیگر کسانی که لیدر بودند اینها کسانی بودند که در نهضت روشنگری با ما همکاری کردند. یک کسی که چهره بسیار شاخص ستاد آقای میرحسین بوده بعدا آمد به همکاری ما و رفت در مدارس بالا شهر سخنرانی کرد و بسیار هم اثر گذار بود. می شود نام ببرید؟نه! خودش گفته من را رسانه ای نکنید و بگذارید کارم را بکنم. یا فرزند شهیدی در ستاد آنها بوده که وقتی من دو سه ساعت با او صحبت کردم ایشان اظهار ندامت می کرد و برای جبران کار خودش با ما می گفت من چه کاری می توانم انجام بدهم؟ الان دارد در حوزه جنگ سایبری ما کمک می کند و یک متخصص است. ما هیچ کس را از دایره خارج نمی کنیم. چون آموزه های دینی این را به ما می گوید. من اگر مجاز بودم می رفتم با برخی از این سران فتنه می نشستم و حرف می زدم. چون تکلیف دارم این کار را هم کردم. من با برخی که بازداشت بودند ومی شناختم رفتم نشستم صحبت کردم و دیدم که چه چیزی های در ذهنشان است. دو سه شب بعد از اینکه از مسجد الهادی سلاح کشف شد وقتی آقای غفاری را دیدیم ایشان گفت که «بازهم کار خودتان را کردید. رفتید اسلحه را گذاشتید در مسجد و بعد هم خودتان رفتید گرفتید»؟! من چون آقای غفاری را از قبل می شناسم، می دانم روحیه تندی دارد و این حرکت های ایشان طبیعی است. به همین خاطر قوه قضائیه خیلی برخورد تندی با ایشان نکرد. آقایی بعدا به این موضوع اعتراض می کرد، وقتی توضیح دادم گفتم:«شما مطمئن باشد کار ما نبوده چون 7 سال در آن مسجد پایگاه بسیج نداشتیم» باز هم قبول نکرد و بعد از حرف من هم تحقیق کرد دید حرف ما درست است. یک اتفاقی که اخیرا بسیار جنجال به پا کرد تجمعات مقابل منزل آقای کروبی بود که سپاه محمد رسول الله(ص) در بیانیه ای آن را کار افراد «خودسر» اعلام کرد، اما با این حال این بیانیه هم نتوانست کسی را اقناع کند و موضوع همچنان محل ابهام است. شما فکر می کنید با این گونه افراد چگونه باید مواجه شد؟این مظلومیت بسیج است که هر اتفاقی می افتد و سازمان های رسمی مسئولیت نمی پذیرند، به بسیج و سپاه برمی گردانند. مردمی که فداکاری می کنند ،این قدر به آنها تهمت می زنند.یک ماه قبل بی بی سی فارسی میزگرد گذاشت - من خودم نگاه می کردم- می گفت «ما باید برای سپاه و بسیج فکری بکنیم. آنها از موانع بزرگ سر راه ما هستند» احساس کردند این بسیج و این مردم مانع آنها هستند. بنابراین ممکن است هر اتفاقی را که به بسیج آسیب می رساند به نام آن انجام دهند. شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. اصلا نباید بیانیه می دادیم. کار ما نبود و هیچ بحثی هم درباره آن نیست ولی وقتی می بینیم آنها شروع می کنند مجبور می شویم اعلام کنیم.خود آنها هم بهتر از ما می دانند که سپاه و بسیج آن قدر شجاعت دارد که هر کاری که انجام می دهد اعلام کند و بگوید ما انجام دادیم. اما آقای کروبی در عین حال باز هم اعتراض کرد.ما نماینده فرستادیم آنجا. منزل آقای کروبی؟بله، آقایان هم متوجه شدند اینها از طرف سپاه و بسیج نیستند. منتها برخی مواقع می بینند که به قول معروف تیغشان برنده نیست برای مشخص شدن می گویند بگویم بسیج تا بعدا خود آنها اعلام کند اینها چه کسانی هستند. لذا ما چنین حرکتی را خلاف تدبیر رهبری می دانیم. ما معتقدیم اگر قرار است هر کسی را محاکمه کنند باید بر اساس قانون باشد. ما پارسال هم اعلام کردیم که هر بسیجی ما که بدون مجوز اقدامی بکند ما درخواست اشد مجازات را می کنیم. ممکن است یک برادری یا خواهری با بسیج بوده اما حالا سالها است که با ما نیست، بعد حرکتی انجام داده است اینکه به حساب ما نمی شود. بسیج همه مردم هستند. ما می گویم آن بخش از مردمی که سازماندهی کردیم و برای انجام ماموریت وارد می کنیم همه مسئولیتشان را می پذیریم. چه جلوی منزل آقای کروبی باشد و چه جای دیگر. چرا پس با این افراد هنوزبرخورد نشده است؟این را من نباید پاسخ بدهم. ما که متولی همه کارها نیستیم. مسئول امنیت نیروی انتظامی است و آنها باید پاسخ بدهند. سردار! فکر می کنید استمرار این حرکت ها ممکن است چه هزینه ها و تبعاتی برای کشور داشته باشد؟ قاعدتا تبعات منفی دارد و ما برخی از آسیب هایش را داریم می ببینیم. به ناچار باید اطلاعیه بدهیم و از خودمان دفاع کنیم. ما از مراجع قانونی پیگیری کردیم و یک دوره ای را مشخص کردیم که اگر چنین حرکت هایی که انجام می شود و به بسیج تهمت می زنند اگراز مسیر قانونی به نتیجه نرسید افشا خواهیم کرد. برخی سیاسیون اصلاح طلب معتقدند دولت نهم و دهم وامدار سپاه است. به نظر می رسد دولت نهم به آرمانهای سپاه نزدیک بوده است. در دولت دهم برخی موضع گیری های اطرافیان رئیس جمهور و خودشان ظاهرا اصولگرایان را نگران کرده است...اولا سپاه و بسیج در همه دولتها -هر انتخاباتی انجام شده- برای مشارکت عمومی ایفای نقش کرده اند. بالاخره این واضح است که گرایش به این دولت در سپاه بیشتر است. اجازه دهید! اینکه بگوییم همه بسیجیان ما به فردی رای بدهند-اگر ما هم چنین حرفی را بزنیم- مردم تابع ما نیستند. کار ما روشنگری است و بس. ولی قابل انکار نیست که در مقایسه دو دولت رابطه شما با آقای خاتمی صمیمی نبود.صمیمی بودنش را بعدا می خواهم بگویم. سوال شما چیز دیگری بود. ما در هر انتخاباتی برای افزایش مشارکت کار کردیم. سپاه در دورانی که آقای بنی صدر کاندیدا شد نقش مهمی داشت. من خودم جزو کسانی بودم که تبلیغ می کردم. برای بنی صدر؟بله، برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعا کاندیدایش آقای بنی صدر بود. از این حرف می خواهم به شرایط زمانی اشاره کنم. اینکه می گویند سپاه سیاسی شده درست نیست. اصلا سپاه از روز اول که تشکیل شد، سیاسی بوده است. سپاه اگر وارد عرصه سیاسی نشود اصلا سپاه نیست؛ بسیج نیست. مگر می شود یک بسیجی، فهم و بینش سیاسی نداشته باشد. در آن صورت می شود سربازان امام حسن مجتبی(ع) که به جای اینکه با معاویه بجنگد با امام معصوم جنگ می کند. بنابراین در همه دوره های گذشته جزو وظایف ما بوده که برای مشارکت مردم تلاش کنیم. این رسالت ما است. انجام داده و انجام می دهیم، اما هر رئیس جمهوری را مردم انتخاب کردند ما موظف هستیم که حمایت کنیم. تا چه مرزی؟ چه آقای هاشمی باشد چه آقای خاتمی و چه احمدی نژاد یک خط قرمز داریم. آن خط قرمز چیست؟ارزش ها. ما ارزیابی می کنیم که دولت کجا نقاط قوت دارد و کجا نقاط ضعف. کجا باید اعتراض کنیم و کجا عبور کنیم.شما نگاه کنید! این بی انصافی نسبت به سپاه است. ما در دوره آقای خاتمی بیشترین دعوت را از ایشان برای شرکت در برنامه های سپاه داشتیم که نسبت به دوره آقای هاشمی بیشتر بوده است. نسبت به آقای احمدی نژاد هم بیشتر بوده است. اینها مشخص است. دائم تمام برنامه های ما را می آمدند. حتی آقای خاتمی در برنامه های هفته بسیج ما صحبت کرده است. برنامه های اردوهای ما را آمدند صحبت کردند. چون اعتقاد داشتیم مردم رای داند ولو اینکه ما مخالف بودیم. در دولت فعلی هم اشکالاتی می بینیم و همه دلسوران نظام توصیه، تذکر می دهند. ما با هیچ کس نه آقای احمدی نژاد نه هاشمی معامله نکردیم و معامله هم نخواهیم کرد. تعهدی که بین ما و آنها هست این است که به قسمی که یاد کردند که از نظام و ارزش ها پاسداری کنند وفادار باشند. این خط قرمز ما است. ما هر جا احساس کنیم لازم است اعتراض کنیم اعتراض می کنیم. ما با منشورکوروش به شدت مخالفیم و این را مخالف سیره امام و آقا می دانیم؛ حالا هر کس می خواهد از منشور کورش بگوید. منتها ما نباید وقتی دولتمردی یک جایی اشتباه کرد همه بر علیه او بسیج شویم. دستور دینی ما می گوید که به طور جمعی نصیحت کنیم. اما آنچه مهم است این است که ما الان در معرض یک تهدید نظامی جدی قرار گرفتیم. البته اعتقادمان است که هنوز اولویت دوم است. وقتی می بینیم دشمنان ما شاخ و شانه می کشند و بعد هم شاهد تحولاتی مثل نقل و انتقالات نظامی و تخلیه کردن برخی قوای آنها و مانور های مشترک هستیم، خوب اینها نشانه است. لذا امروز عقل سلیم حکم می کند ولو اینکه شما مطالبه از دولت دارید به خاطر آن خطر از این موضوع ها عبور کنیم. ولو اینکه اگر به جای آقای احمدی نژاد بنی صدر هم بود حکم می کرد که ما شرایط را بررسی کنیم و به نفع منافع ملی و مردم فعلا درگیری داخلی خود را متوقف کنیم. لذا می بینید که بعد از حوادث سال گذشته ما تنش داخلی نداریم. شاید عبارت «کم شده است» واژه دقیق تری باشد.نداریم! نگویید کم شد. در هر کشوری در بهترین شرایط هم اختلاف نظر هست. شما کدام کشور را می شناسید که مردمش همه موافق باشند. اعتراض نکنند. سردار رشید چندی پیش در اظهار نظری اعلام کردند در آستانه یک جنگ محتمل هستیم آیا این نبرد جدی است؟دستور حمله نظامی روی میز اوباما موجود است اما آنها شرایط را می بینند. اگر دشمن احساس کند وحدت بین ما نیست، حمله نظامی قطعی است. اما اینکه مثل عراق از زمین هجوم بیاورند نیست. اینها حمله های هوایی خواهند داشت. به خاطر اینکه مردم ما را بترسانند که بحمدالله پیش بینی همه اینها هم شده است. یکی از اشکالات که ما به دولت داشتیم همین بود. دولت می گفت حمله نظامی نیست. در حالی که فرماندهان نظامی ما بر اساس اطلاعات و براوردها می گویند حمله جدی است. لذا نیاز به وحدت داریم. یادم با شد
پخش شبنامه به سبک گروههای میلیشیایی بین مردم راستاپنجمین نسخه از نشریه " کلمه " به صورت غیرقانونی به چاپ رسیده و میان مردم توزیع شد. این نشریه یک صفحهای بوده (جهت چسباندن بر روی دیوار) و اخبار و مسایل مهم روز را به صورت کوتاه چاپ میکند. همچنین در نشریه مذکور آمده است: " مردم رسانه ندارند. لطفا پس از خواندن خبرنامه، آن را به دوستان خود بدهید و یا در مکان عمومی جا بگذارید " و با این عنوان از خوانندگان خواستهاند اطلاعرسانی کنند. گفته می شود این اقدم جهت شبیه سازی مبارزات مردم علیه نظام شاهنشاهی انجام گرفته که مردم در آن زمان سخنان امام خمینی (ره) را منتشر و پخش می نمودند البته با تفاوت که مردم در انتشار این ویژه نامه فتنه نقشی ندارند و برخی گروه های سازمان یافته وابسته به یکی از سران فتنه اقدام به انتشار این نشریه غیرقانونی نموده و آن را منتشر می نمایند. برخورد عاجل با فتنهگران مطالبه مردمی است باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت میگرفت. سخنان آیتالله لاریجانی مبنی بر برخورد قضایی با قافلهسالاران نفاق در کنار آنکه امیدبخش و رضایتبخش قلمداد میشود، نشاندهنده اعتدال قاطعیت نظام در برخورد با معاندان درونی است. آنچه در این میان هویداست مطالبات مردمی در این جهت فشار قابلتوجهی را به قوه قضائیه وارد کرد، چرا که عموم جامعه با بصیرت قابل توجهی تمام اعمال مجرمانه و خیانتمحورانه افرد را رصد میکردند و الان هم در انتظار برخورد مقتدرانه و بیتعارف نظام با سرکردگان آشوب نشستهاند. شبیب جویجری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از چگونگی برخورد عاجلانه با سران فتنه به «جوان» میگوید. آیتالله لاریجانی چهارشنبه گذشته خبر از برخورد دستگاه قضایی با سران فتنه داد، نظرتان در این رابطه چیست؟ با توجه به آنکه اشخاص و گروههایی در سال گذشته فضای جامعه را به سمت التهاب و اضطراب کشاندند و امنیت جامعه را مختل کردند و خون دهها نفر را به ناحق بر زمین ریختند باید با آنها برخورد میشد. مواضع آیتالله لاریجانی بسیار منطقی و قانونی بیان شد چرا که مستندات بسیار زیادی از این اشخاص و گروهها مبنی بر خیانت به نظام و ضربه زدن به منافع عمومی در دست است. زمان کنونی برای رسیدگی به تخلفات اصحاب نفاق از دید شما زمان مناسبی است؟ بنده اعتقاد دارم با توجه به اعمال مجرمانه و خیانتکارانه اصحاب فتنه در طول ماههای گذشته باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت میگرفت. هرچند با توجه به سخنان رئیس دستگاه قضایی باز هم دیر نشده است و هرچه سریعتر با توجه به اعمال مجرمانه و منافقانه آنها رأی محکم و غیرقابل برگشتی صادر شود. قاطعیت رئیس قوه قضائیه در مباحث فوق نشانه چیست؟ نشاندهنده اشراف کامل دستگاههای اطلاعاتی و قضایی کشور از ابعاد مختلف جریان فتنه است. همچنین مدارا و مصلحت نظام باعث شده است که قوه قضائیه با توجه به سیل مدارک و مستندات تا الان برخوردی صورت ندهد. تأثیر مطالبات مردمی در اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی دستگاه قضایی چه میزان ارزیابی میشود؟ یقیناً فشار افکار عمومی و مطالبات مردمی در جهت مجازات سرکردگان نفاق تأثیر بهینهای در تصمیمگیری دستگاه قضایی در این زمینه داشته است.