آخرین منجی

مروری بر تفکرات و تاریخچه سازمان منافقین

گره خوردن متقابل سرنوشت بنی‌صدر و منافقین

نزدیکی تشکیلاتی بنی صدر و منافقین روز به روز بیشتر می شد؛ به نحوی که آنها سرنوشت خود را گره خورده به هم می دیدند. یکی از نقاط اوج این تلاقی و تقابل هماهنگ آنها با انقلاب، مراسم 14 اسفند 59 دانشگاه تهران بود که طی آن و پس از آن (در بخشی از ماجرا با آمریت شخص بنی صدر از پشت تریبون مراسم) درگیری شدیدی بین نیروهای حزب اللهی و طرفداران منافقین به وقوع پیوست. این ماجرا نقش مهمی در آشکار شدن چهره بنی صدر و منافقین برای مردم داشت.

  

سیر خرابکاری های منافقین و اعمال خلاف قانون آنها (که انبار کردن اسلحه و پس ندادن آنها تنها یک نمونه اش بود) به موازات حرکات ساختارشکنانه بنی صدر نهایتاً نظام را به لزوم برخورد قانونی با آنها رساند، لذا مجلس شورای اسلامی در روزهای 30 و 31 خرداد 1360 طرح بررسی عدم کفایت سیاسی بنی صدر را در دستور کار قرار داد و نهایتاً آن را تصویب نمود.

 

از چند روز پیش از آن، بنی‌صدر متواری شده و در خانه های تیمی منافقین پنهان شده بود و منافقین هم مرتباً به نفع او بیانیه صادر می کردند. آنها در یکی از این بیانیه‌ها در 27 خرداد 60، با کودتا قلمداد کردن عمل قانونی مجلس، درخواستی که کاریکاتوری از وقایع انقلاب اسلامی بود از مردم نموده بودند که شب‌ها در حمایت از بنی‌صدر بر روی بام‌ها الله اکبر بگویند! (سازمان مجاهدین خلق، کتاب پیدایی تا فرجام، جلد 2، صفحات 559 و560)

اعلام جنگ مسلحانه منافقین علیه نظام


در هر حال وقتی سازمان برایش مسجل شد که از این طرق نمی تواند اهداف خود را محقق کند و متحد خود را در قدرت حفظ نماید، با تحلیلی کاملاً‌ مضحک و بر گرفته از همان مبانی التقاطی اش به اصطلاح وارد فاز نظامی شد و رسماً علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه نمود.


نقطه بروز این عمل جنون آمیز هم تظاهرات گسترده و مسلحانه اعضا و میلیشیای منافقین در 30 خرداد 60 بود که در آن با انواع اسلحه سرد و گرم به مردم حزب اللهی هجوم برده و تعداد فراوانی را به شکلی بسیار فجیع زخمی و شهید نمودند. ولی این اعمال خشن و تلاش‌شان برای قدرت نمایی و ایجاد جو رعب و وحشت، با حضور خودجوش و فوق العاده گسترده مردم در صحنه، تا غروب همان روز جمع شد و اعضای دستگیر نشده سازمان از خیابان ها به خانه های تیمی گریختند.

 

پس از آنکه امام نیز در یک تیر 60 و بنا به رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی بنی صدر او را از ریاست جمهوری عزل نمودند، ‌مسعود رجوی و بنی صدر در مرداد 60 و با هواپیمایی که خلبانی آن را سرهنگ معزی بر عهده داشت به فرانسه گریختند. معزی همان خلبانی که در 26دی 1357 شاه را نیز از ایران خارج کرده بود (ر.ک به: پرواز در خاطره ها،‌ خاطرات سرهنگ خلبان بهزاد معزی، انتشارات نشر ندا- وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران).

تروریسم کور منافقین و فجایع حاصل از آن


از این زمان دوره ای در حیات جمهوری اسلامی آغاز شد که مخالفان نظام، بی محابا دست به قتل و ترور و انفجار می زدند. جالب آنکه نشریه مجاهد (ارگان رسمی این سازمان) در هر شماره آمار انفجارها و ترورها و قتل های صورت گرفته توسط اعضایش را با افتخار رسماً اعلام می‌کرد و مسئولیت آن را بر عهده می گرفت. طبق مندرجات این نشریه، بیش از 16000 (شانزده هزار) نفر از مردم ایران طی سال‌های 60 تا 68 توسط منافقین به شهادت رسیده اند (آمار دقیق و حتی اسامی کامل این شهدا در پایگاه اینترنتی هابیلیان قابل مشاهده است)


اما تروریسم سازمان را باید به دو گونه تقسیم کرد. قسمت اول بر می گردد به بخشی که آنها (باز هم طبق همان تحلیل های کپی برداری شده از دیگر کشورها که از همان ایدئولوژی التقاطی‌شان سرچشمه می گرفت) دست به ترور گسترده مسئولین و افراد بلندپایه فکری و عملی جمهوری اسلامی زدند. در همین مرحله آیت‌الله خامنه‌ای ترور شد و شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر و مدنی و دستغیب و صدوقی و اشرفی اصفهانی و هاشمی نژاد و قدوسی و ... به شهادت رسیدند.

 

طبق پیش بینی سازمان (با توجه به علم مبارزه!) با این ترورها باید نظام سقوط می کرد؛ ولی از آنجا که دیدند نظام سقوط نکرد، خود را از تک و تاب نینداخته و ضمن ادامه این کشتارهای خود مدعی شدند نظام اگرچه به سرعت سقوط نکرده، ولی «بی آینده» شده است؛ یعنی (به زعم آنها) تمام کسانی که می توانستند در آینده و در بحران‌ها کشور را اداره کرده و نجات دهند، حذف شده اند و نظام چند سال بعد سقوط خواهد کرد!


در همین حال سازمان نوع دیگری از تروریسم را هم عملی می نمود. این نوع تروریسم تحت عنوان «قطع سرانگشتان ارتجاع و اختناق» عملی می شد. طبق این نظر، ارتجاع و اختناق (یعنی نظام حاکم بر جمهوری اسلامی!) به منزله قلب و مغز بود و عمل و نیت آن مستقیماً‌ توسط خودش انجام نمی شد بلکه سایر اندام هایی که بدان متصل بودند آن کارها را عملی می کردند و خود آن اندام ها (مثلاً بازوها) هم اعمال خود را به وسیله سرانگشتان انجام می دادند؛ لذا لازم بود برای ضربه زدن به آن مغز و قلب و بازوها و برای جلوگیری از عملی شدن خواست آنها، این سرانگشتان را قطع نمود.

 

منافقین این نظر خود را به آیه شریفه «واضربوا منهم بکل بنان» مستند می کردند. از نظر آنان کسانی که در سطح جامعه موجب دلبستگی و جذب مردم به نظام می شدند، یا در نهادهای انقلابی (نظیر بسیج) فعال بودند، یا منافقین را در صورت شناسایی به مسئولین معرفی می کردند، یا موجب انگیزش مردم جهت رفتن به جبهه می شدند یا حتی اگر ظاهری حزب اللهی داشته و یا عکس مسئولان را در محل کار خود نصب کرده بودند، همه جزو سرانگشتان ارتجاع و اختناق محسوب می شدند و خونشان هدر بود و قتل‌شان واجب!


بدین ترتیب بود که آمار وحشتناک 16000 (شانزده هزار) شهید توسط منافقین در عرض چند سال به وجود آمد که عموماً کاسب و پیشه ور و... بودند و جرم‌شان یکی از موارد فوق بود (از قبیل صرفاً داشتن ظاهر حزب‌اللهی یا نصب عکس امام در مغازه). جالب بود که سازمان در هر شماره نشریه مجاهد، ‌ستونی با همان عنوان «سرانگشتان رژیم را در هرکجا قطع کنید» داشت و اسامی و مشخصات کشته شدگان را اعلام می کرد و مسئولیت آن را می پذیرفت و لذا هم اکنون هم به رغم ژستهای حقوق بشری‌اش نمی‌تواند آنها را کتمان نماید.

جاسوسی برای صدام و دریوزگی برای پول و سلاح


چندی پس از فرار رجوی از ایران،‌ محل استقرار منافقین از فرانسه به عراق تغییر یافت و از سال 65 این سازمان رسماً در عراق و در پادگان اشرف مستقر شد و با کمک های اعطایی صدام دست به تشکیل «ارتش آزادی بخش ایران» زد. طبق اسناد و فیلم‌هایی که پس از سقوط صدام از مراکز امنیتی عراق به دست آمد (و خوشبختانه بخش های جالبی از این فیلم‌های مخفی در مجموعه‌ای به نام گرگ ها منتشر هم شده است) رابطه منافقین با صدام به سال 59 (یعنی حتی قبل از ورود رسمی به فاز نظامی) بر می گردد.

 

اما به موازات خروج و فرار سازمان از ایران و شروع جنگ مسلحانه آنها علیه نظام، ‌این سازمان به طور رسمی به عامل جاسوسی برای صدام بدل شد و حاصل آن جاسوسی‌ها را طی جلساتی منظم به اطلاع مقامات امنیتی و نظامی عراق می رساند و در قبال آن، پول و اسلحه و امکانات دریافت می‌کرد.

 

حتی کار رذالت منافقین بدانجا کشیده بود که رسماً درباره میزان تلفات بمب‌های شیمیایی صدام برروی رزمندگان تحقیق می کرد و به بعثی‌ها گزارش می داد تا آنها در بمباران های شیمیایی بعدی از حاصل آن گزارش ها استفاده کنند و ضمناً همنوا با صدام (که به کاربردن بمب‌های شیمیایی را تکذیب می‌کرد) سازمان منافقین هم وجود و کاربرد این بمب ها از سوی صدام را تکذیب می‌کرد و آن را دروغ رژیم ایران می خواند. در یکی از همان جلسات (که فیلم مخفی آن در مستند گرگ ها منتشر شده است) نماینده سازمان در عین ارائه آماری از میزان شهدا و جانبازان و دیگر اثرات یکی از بمباران های شیمیایی صدام، همین مطلب را علناً متذکر می‌شود که سازمان هم طی موضعگیری‌هایش وجود این بمباران‌های شیمیایی را تکذیب کرده است!


طنز کار در اینجاست که منافقین گرچه درقبال این خیانت ها از صدام پول و سلاح و امکانات می گرفتند ولی نه تنها تمام آن جلسات بلکه حتی مراحل تحویل سلاح و پول به منافقین هم با دوربین مخفی ضبط می شد.جالب آنکه بعثی ها هرگز حاضر نشدند آن پول ها را از طریق ساده حواله یا چک به حساب سازمان واریز کنند (زیرا امکان داشتن حساب‌های فرعی جهت رد گم کردن و پولشویی از طرف سازمان وجود داشت) بلکه در تمام آن سال‌ها آن میزان هنگفت پول را همیشه نقداً و جلوی دوربین مخفی به نمایندگان سازمان تحویل می دادند تا سند محکمی از این موضوع برای روز مبادایشان در دست داشته باشند و الحمدلله امروز فیلم این دریوزگی منافقین در دست ملت ماست.

جنگ کلاسیک منافقین علیه نظام و عملیات سرنوشت ساز «فروغ جاویدان»


البته سازمان منافقین به موازات جاسوسی‌های گسترده برای صدام، پس از تشکیل «ارتش آزادیبخش ایران» جنایات خود را از سطح عملیات ترور و خرابکاری، به سطح جنگ کلاسیک گسترش داد و از میانه جنگ، رسماً وارد عملیات‌هایی (هرچند محدود، ولی کلاسیک) علیه نیروهای رزمنده ایران شد. اما اوج این کارها در انتهای جنگ بود. سازمان طبق تحلیل هایی برگرفته از همان مبانی التقاطی‌اش معتقد بود که سرنوشت جنگ و نظام به هم گره خورده است و نظام بردو پایه جنگ و اختناق استوار است و تنها وقتی با پایان جنگ (یعنی با نابود کردن یکی از پایه‌های استواری خودش) موافقت می‌کند که واقعاً‌ به نازلترین مرتبه اقتصادی سیاسی و نظامی رسیده باشد.


با قبول قطعنامه 598 از سوی امام(ره)، سازمان چنین تحلیل کرد که جمهوری اسلامی در حضیض قدرت خود است که قطعنامه را قبول کرده و ضمناً از پایه های سرپا ماندن نظام، یکی از بین‌رفته و تنها پایه اختناق باقی مانده است لذا اگر یک حمله نظامی توسط ارتش آزادیبخش صورت بگیرد، ‌اولاً نظام توان مقابله نخواهد داشت و ثانیاً جو اختناق شکسته شده و مردم دسته دسته به سازمان خواهند پیوست و نظام به سرعت سقوط خواهد کرد.

 

لذا سازمان تصمیم به انجام عملیاتی با عنوان «فروغ جاویدان» گرفت و قصد کرد با یک عملیات سریع و به سرعت کشور را فتح کرده و به تهران برسد و شعار خود را «امروز مهران، فردا تهران» قرار داد. مسعود رجوی در سخنانی که در جمع نیروهای سازمان (کمتر از یک هفته قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان) در تاریخ عصر جمعه 31تیر 67 ایراد می کرد و در حقیقت حکم جمع‌بندی نهایی پیش از عملیات را داشت در همین مورد ابراز داشت: «کارهای بزرگی در پیش داریم. مگر ما نگفته بودیم که «اول مهران، بعداً تهران؟» [دست زدن حضار همراه با شعار «امروز مهران، فردا تهران»] ... اگر ما به تحلیل‌هایی که در مورد رژیم داشته ایم معتقد هستیم زمان مناسبی برای ما به وجود آمده است. ما در تحلیل از جنگ گفتیم که رژیم در منتهای ضعف حاضر به توقف جنگ می شود و دلیل قبول قطعنامه از طرف آنها هم همین است. ما نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهیم. باید حمله کنیم و کارش را یکسره کنیم.

 

رژیم دیگر نیروی جنگی لازم را ندارد و نمی تواند نیروی جبهه را تأمین کند. ... در این عملیات مردم به حمایت از ما برمی خیزند. کسانی [از مردم] که حاضرند با ما بیایند را از پادگان‌ها و مراکز سپاه [پس از فتح آنها] مسلح کنید و هرچه خواستند تا تهران بیایند آنها را با خودتان ببرید. در این عملیات نیروهای زیادی به ما کمک خواهند کرد. ازطرفی در زندانها که باز شود آنها [یعنی زندانیان سیاسی] هم با ما هستند و با ما خواهند آمد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند.» (سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، جلد 3، صفحات305 تا 312، پیاده شده از فیلم سخنان رجوی)

عملیات «مرصاد» و «فسیل» شدن منافقین


پس از شروع این عملیات، ابتدا نیروهای منافقین با توجه به غافلگیری نیروهای ایرانی و با پشتیبانی گسترده ارتش صدام توانستند پیشروی‌هایی داشته باشند ولی با اطلاع یافتن مردم و هجوم سیل آسای آنان به جبهه برای مقابله با منافقین و با درایت شهید سرافراز سپهبد صیاد شیرازی عملیاتی به نام مرصاد در تقابل با منافقین صورت گرفت و اکثر نیروهای منافقین در 5 مرداد 67 کشته یا اسیر شدند و سازمان در حقیقت نابود شد و پس از آن بود که برای سرپوش گذاشتن بر این شکست ها و روند رو به نابودی اش، سازمان روز به روز بیشتر به سمت «فرقه» شدن حرکت کرد.

 

در همان نشست 31 تیر 67 رجوی با منافقین پیش از عملیات فروغ جاویدان، ‌مسعود رجوی سخنی گفت که چند روز بعد به حقیقت پیوست و هم اکنون هم آن حقیقت ساری و جاری است: «بایستی آخرین تلاش خودمان را هم بکنیم ویک بار دیگر کل سازمان را به صحنه بفرستیم... تصمیمی که ما گرفتیم تصمیم بسیار حساس و مشکلی بود و ما چاره ای جز عمل نداریم و اگر الآن اقدام نکنیم فرصت از دست خواهد رفت. زیرا بعد از اینکه بین ایران و عراق صلح شود ما در اینجا قفل می شویم و دیگر نمی توانیم کاری انجام بدهیم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می شویم.» (سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، جلد 3، صفحه 305)


و این چنین بود روند تبدیل شدن این گروهک به یک «فسیل سیاسی» که تلاش‌های مذبوحانه امروزی این فسیل در ضدیت با نظام اسلامی و در همراهی با امریکایی که قبلاً آن را امپریالیسم و مانع تکامل بشریت می خواند، دیگر حتی ارزش سخن گفتن هم ندارد.

منبع: 
www.iran-newspaper.com

 

ارسال شده در توسط منتظر منجی


آیا هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری برکنار می شود؟ 



طی چند روز گذشته تلاش چهره های تاثیر گذار اصولگرا برای برکناری اکبر هاشمی رفسجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری شدت گرفته است به طوریکه حتی از گزینه مورد نظر خود یعنی حضرت آیت الله مهدوی کنی نیز حمایت کرده اند.


اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز واقعه‌ی ?? دی‌ماه سال ???? بیانیه‌ای منتشر کرد که دستمایه‌ی موجی از شدیدترین‌ انتقادات  به او در یک سال و نیم گذشته شده است. واقعه‌ی ?? دی‌ماه که از آن به عنوان "قیام خونین مردم قم" یاد می‌شود در اعتراض به انتشار مقاله‌ای در روزنامه‌ی اطلاعات اتفاق افتاد که معترضان محتوای آن را توهین به امام (ره) تعبیر می‌کنند.


"توهین و تهمت به علما"


رفسنجانی در بخشی از بیانیه‌ی خود ادعا می کند که امروز نیز کسانی که او "بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی" می‌خواند «پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ?? سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»


کیهان: بیانیه نوشته رفسنجانی نیست!


روزنامه‌ی کیهان  در شماره‌ی  (پنجشنبه ?? دی‌ماه) از قول عبدالنبی نمازی نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب  در کاشان نوشت «رویکرد کنونی آقای هاشمی به جایگاه او آسیب وارد کرده است.» نمازی ضمن انتقاد به عدم موضع‌گیری صریح رفسنجانی در مقابل حوادث پس از انتخابات سال ?? که طرفداران حکومت "فتنه" می‌خوانند، او را به اتخاذ مواضع مبهم متهم می‌کند.


شریعتمداری ?? دی‌ماه با انتشار یادداشتی از رفسنجانی می‌پرسد چرا در ?? سال گذشته بیانیه‌ای به مناسبت ?? دی منتشر نکرده است. شریعتمداری در یادداشت خود متن بیانیه را از نظر محتوایی مخدوش و از نظر استدلال ابتدایی خوانده و نتیجه می‌گیرد "رفسنجانی نمی‌تواند نویسنده بیانیه یاد شده باشد." مدیر مسئول کیهان احتمال می‌دهد «کسانی که در جریان فتنه ?? پشت شخصیت و جایگاه آقای رفسنجانی سنگر گرفته بودند، هنوز ایشان را رها نکرده‌اند و بیانیه یاد شده را برای خروج هرچند، موقت رسانه‌های فتنه از خمودگی و درهم ریختگی ناشی از شکست تدارک دیده‌اند.»


نامه‌ی انتقادی اصولگرایان به رفسنجانی


واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی در روزهای نخست، مانند یادداشت کیهان، لحنی نسبتا ملایم‌تر داشت. در روزهای گذشته بر شدت و وسعت این انتقادها افزوده شده است.

حسین ابراهیمی رئیس هیات داوری اصولگرایان مجلس ?? دی‌ماه از نگارش نامه‌ای توسط اعضای این هیات خطاب به رفسنجانی خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس ابرهیمی گفت «در این نامه خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی خواهیم نوشت که در دوران موسوم به اصلاحات، اصلاح‌طلبان به صراحت به روحانیت اهانت می‌کردند اما شما موضع‌گیری نمی‌کردید.»


در آستانه‌ی نشست مجلس خبرگان


روز چهارشنبه نیر کاظم صدیقی که از تابستان ?? به حکم رهبرمعظم انقلاب  امام جمعه موقت تهران شد بیانیه‌ی ?? دی را نشانه‌ی "مهجور بودن" رئیس مجلس خبرگان با واقعیت‌های جامعه عنوان کرد. اندکی پیش از آن نیز محمدعلی رامین، یکی از نزدیکان و مشاوران احمدی‌نژاد رفسنجانی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را به مشارکت در "جنجال‌آفرینی برای القای تقلب در انتخابات سال ??" متهم کرد.


در همین حال برخی از ناظران اوج گرفتن و تندتر شدن انتقادات  به رفسنجانی را بی‌ارتباط با اجلاس مجلس خبرگان و زمینه چینی احتمالی برای کنار گذاشتن او از ریاست این نهاد نمی‌دانند. نشست آینده‌ی خبرگان در روزهای ?? و ?? اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود و انتخاب هیات رئیسه‌ی جدید یکی از برنامه‌های این نشست خواهد بود.


نارضایتی از سکوت رفسنجانی


به نوشته‌ی روزنامه‌ی کیهان عبدالنبی نمازی گفته است «انتظار اکثریت اعضای مجلس خبرگان رهبری، ملت، بسیجیان و روحانیت متعهد که در درون نظام و پیرو ولایت هستند، این است که آقای هاشمی رفسنجانی به سکوت خود پایان دهد.» نمازی در ادامه با اشاره به سکوت طولانی رفسنجانی که به زعم او به جایگاهش آسیب رسانده، تاکید می‌کند «این موضع گیری در حال حاضر و در شرایط کنونی موضعی دیرهنگام است.»


از سوی دیگر حمید رسایی، عضو  فراکسیون اصولگرایان می گوید: رفسنجانی در بیانیه‌ی اخیر خود "به مجموعه‌هایی که به دنبال خط‌گیری از او هستند پیام‌هایی داده است." به گزارش خبرگزاری فارس رسایی اول بهمن ماه اظهار داشت «هدف عمده دیگر هاشمی از این بیانیه که بسیار مهم است ارتباط این بیانیه با انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در اسفند ‌ماه سال جاری است.»


ردپای رفسنجانی در تمام "فتنه‌ها"


خبرگزاری فارس از قول رسایی نوشت «در سال‌های اخیر هر زمان که جلسات مجمع عمومی خبرگان برقرار بوده، هاشمی به‌نوعی موضع‌گیری کرده‌ تا انتقادات نسبت به خود و اقدامات فرزندانش را توجیه کند، حتی با این کار درصدد به دست آوردن قلوب علمایی بوده که در خبرگان منتقد وی محسوب می‌شدند.»


در نظر تحلیلگران آنچه در روزهای گذشته و در واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی بسیار جلب توجه می‌کند افزایش  انتقادها از سوی چهره های موثر اصولگرایی به هاشمی رفسنجانی است.

محمدعلی رامین در تازه‌ترین سخنرانی خود گفت «آخرین بروز و ظهور فتنه‌های از اول انقلاب تاکنون فتنه سال ?? بود.» رامین در تحلیل خود  با اشاره‌های صریح تاکید می‌کند رد پای برخی خواص در تمام حوادثی که فتنه خوانده می‌شود می‌توان یافت.

با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که آیا اکبر هاشمی رفسنجانی با ریاست مجلس خبرگان رهبری وداع می کند و جای خود را به حضرت آیت الله مهدوی کنی می دهد؟


 




ارسال شده در توسط منتظر منجی
در احوالات مجمع تشخیص

بازخوانی معضل دولت ها و برخورد مجمع با آن/ کمک به موسوی و هاشمی و عناد با احمدی نژاد + سند

پس از عدم تمکیل مجلس شورای اسلامی به قانون اساسی و شورای نگهبان ماده 80 لایحه پنجم توسعه با اصرار مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع گردید و مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از شور و نظر در خصوص نحوه انتخاب رئیس کل بانک مرکزی به نظر سومی که همان انتخاب رئیس کل بانک مرکزی از طریق رای دو نفر از روسای سه قوا بود رسید . پس از این تصمیم مجمع، رهبر معظم انقلاب طی دستوری بررسی این ماده را به عنوان معضل و به صورت جداگانه بررسی آن را توسط مجمع خواستار گردید.

به گزارش صراط نیوز به نقل از پایگاه 598، بازخوانی تاریخ و دقت در نحوه تعامل مجمع تشخیص مصلحت با دولت های پیشین خود گویای همکاری مناسب مجمع تشحیص مصلحت با دولت های گذشته را دارد. حال با نگاهی بر نحوه رسیدگی و برخورد مجمع تشخیص مصلحت نظام با دولت فعلی خود نشان از غرض ورزی و سنگ اندازی های گردانندگان مجمع فعلی بر سر راه دولت دهم را دارد.

در ادامه شاهد بازخوانی معضل دولت ها و برخورد مجمع با آن هستیم.

1- درخواست میرحسین موسوی در روزهای پایانی نخست وزیری از مجمع تشخیص مصلحت نظام که پس از بررسی با درخواست ایشان موافقت می گردد.

  


 

شماره: 13032
تاریخ: 29/1/1368

برادر گرامی حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی خامنه‎ای
ریاست محترم جمهوری و ریاست شورای تشخیص مصلحت

همانگونه که استحضار دارید بدنبال بحث مربوط به نحوه اجرای تعزیرات در جلسه شورای محترم تشخیص مصلحت، اینجانب در مورد عدم تکافوی ارز تخصیص یافته برای کالای اساسی گزارشی به شورا ارائه نمودم. شورای محترم با توجه به بحثهایی که صورت گرفت تصویب نمود که در صورت تأیید حضرت امام مدظله العالی مبلغ 500 میلیون دلار (علاوه بر ارز پیش بینی شده در بودجه سال 68) برای کالای اساسی و حساس و ضروری تخصیص یابد و در اختیار نخست وزیر گذاشته شود. در این چهارچوب مقرر شد عین مصوبه مذکور به محضر مبارک رهبر انقلاب فرستاده شود تا اعلام نظر فرمایند. خواهشمند است در جهت حل مشکل عنوان شده اقدام لازم معمول فرمایید.

میرحسین موسوی

نخست وزیر (28/1/1368)

جناب حجت الاسلام آقای حاج سیداحمد خمینی
همانطور که آقای نخست وزیر نوشته اند مجمع تشخیص مصلحت به دنبال درخواست ایشان تصویب کرده است که در صورت اجازة امام، مبلغ 500 میلیون دلار از اضافه درآمد یا از سرجمع بخش های دیگر، به تأمین کالاهای اساسی و حساس و ضروری تخصیص یابد. خواهشمند است نظر شریف امام را در اینمورد استفسار نمایید.

سیدعلی خامنه‎ای (1/2/1368)

بسمه تعالی

موافقت می شود

روح ا… الموسوی الخمینی

2- درخواست اکبر هاشمی رئیس جمهور وقت در ماه های آغازین ریاست جمهوری از مجمع تشخیص مصلحت در فاصله کمتر از 3 ماه نسبت به درخواست میرحسین موسوی . (علاوه بر ارز پیش بینی شده در بودجه سال 68)

 

مصوبه مجمع در خصوص تخصیص یک میلیارد دلار ارز برای کالاهای اساسی (معضل).(تاریخ تصویب 13/4/1368)

مصوبة مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی

بحث پیرامون موضوع «تعزیرات حکومتی» در جلسة مورخ 13/4/68 مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی ادامه یافت و در خصوص موضوع «تخصیص یک میلیارد دلار ارز برای کالاهای اساسی» ماده واحدة ذیل به تصویب رسید:

ماده واحده: در صورت موافقت مقام معظم رهبری مبلغ یک میلیارد دلار از اضافه درآمد سال 1368 علاوه بر مبالغ پیش بینی شده به تأمین کالاهای اساسی اختصاص می یابد.

بسمه تعالی

با توجه به نظر و تشخیص مجمع محترم موافقت می شود.

سیدعلی خامنه‎ای


3- اما در دولت دهم
پس از آن که شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره ماده ?? قانون برنامه پنجم توسعه را که به ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی و نحوه انتخاب رئیس کل آن مربوط می‌شود، مغایر با قانون اساسی دانست، مجلس با اصرار بر تصمیم خود این مصوبه را برای نهایی شدن به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد.

در این زمینه، غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون ویژه مجلس، روز چهارشنبه 89/10/28 به خبرگزاری مهر گفت: مجمع تشخیص مصلحت در بررسی این ماده ابتدا تصمیم مجمع تشخیص مصلحت بر این بود که «عزل رئیس بانک مرکزی با موفقت سران سه قوه باشد و پس از آن برگشتی در این تصمیم صورت گرفت و مقرر شد که نصب رئیس بانک مرکزی هم بر اساس رای سران سه قوه باشد.»

حال باید منتظر ماند و دید که اعضای تشخیص مصلحت نظام پس از دستور رهبر معظم انقلاب مبنی برارجاع این موضوع به تشخیص مصلحت به عنوان یک «معضل» و برسی آن به صورت مستقل، درمورد معضل دولت احمدی نژاد چه مصلحتی می نمایند.

 

ارسال شده در توسط منتظر منجی
حامددهخدا

خیلی نازنین...‏

"اِوا"... مردمی، خیلی نازنین و ریزه میزه.‏


رسانه‌ها، قدر مطلق تفاوت‌ها را افزایش و بال و پر می‌دهند.‏


ولی، این تفاوت‌ها، از جنس تفاوت‌های "سرنوشت‌ساز" نیستند، بلکه سرپوشی بر تفاوت‌های "سرنوشت‌ساز" می‌گذارد.‏


بیشتر، سرگرم‌کننده‌اند. افراد را به تفاوت در سبک‌ها و عادت‌واره‌ها مشغول می‌کنند. همه چیز را به باریکی و ظرافت می‌کشند و از جدیت می‌اندازند.‏


این مردم، شبیه مردم انقلابی نیستند. جهادگر نیستند. سرگرم به کم‌اهمیت‌ها هستند.‏


مردمی که تنها "ناز" به دنیا نگاه می‌کنند، می‌توانند گریبان یک انقلاب و جهاد راستین را بفشارند.‏


این سبک و نسق هویت‌سازی، کار را به جایی می‌رسانند که دیگر تعجبی ندارد که کسی در یک گفتار "بسیار مهم"، بگوید من "عاشق سیبی هستم که وقتی گازش می‌زنی صدا بدهد". یا "عاشق انگوری که تا روی زبانت انداختی فرو برود".‏


رسانه‌ها، ساز و برگی به دست افراد می‌دهند که با ریزبینی، به مسائل کم‌اهمیت اهتمام ورزند و با این توجهات، برای خود یک شخصیت منحصر به فرد بسازند و به آن بنازند.‏


موضوع ساختن یک شخصیت منحصر به فرد که خود را در اموری مانند مد، عادت‌های خاص، حساسیت‌های ویژه و... نشان‏ می‌دهند، از تبعات فراهمی مصالح متنوعی است که رسانه‌ها در اختیار ما می‌گذارند.‏


با رسانه، افراد "فرصت" می‌یابند تا در مورد جنبه‌های ریز و واقعاً کم‌اهمیت زندگی زیادی فکر کنند. خوردن سیب، در چه وجهی خیلی کیف دارد؟! فرایند شکل‌دادن به خود، بازتابی‌تر و بازتر‏ می‌شود، بدین معنا که افراد برای ساختن هویت منسجم و منحصر به فرد برای خود، بیش از پیش به منابع متفاوتی دسترسی پیدا کرده‌اند که خودشان می‌توانند هر جور خواستند تلفیق کنند.‏


هر چند که هر یک از ما می‌توانیم با تلفیق ترجیح خوردن سیب سفت و انگور نرم و پنیر یه ذره شور و کره مارک فلان و چای دیر دم و... برای خود هویت آزاد و مستقل و جدا از دیگران بسازیم، ولی تکثیر این فرایند، با مواد رسانه‌ای تغذیه می‌شود. نوعی وابستگی بین ما و رسانه‌ها پدید آورده است.‏


به همین نسبت، هر قدر که هویت ما به رسانه وابسته می‌شود، از موقعیت‌های محلی و مأنوس منفک می‌گردد.‏


جوانانی پدید می‌آیند که اقل شباهت خانوادگی و وابستگی ملی و دینی و... را با خود حمل می‌کنند و در عوض، تلاش می‌کنند با تمسک به سلایق فرامنطقه‌ای که در رسانه روایت می‌شوند، تا حد امکان برای خود تشخصی فراهم کنند.‏


این رابطه، تا آنجا که برای افراد اطلاعات و ارتباطی که از منابع دور نشأت می‌گیرد را فراهم می‌نماید، آزادی از تقید است. ‏


جوان، "احساس" آزادی می‌کند.


توضیح نظری مطلب اینکه...‏


توسعه رسانه‌های حامل ارتباطات گسترده و عظیم، همان طور که شیوه‌های جدیدی برای گسترش‏ پیام، برای فرستندگان فراهم آورده است، شیوه‌های تازه‌ای برای "تأمل" گیرندگان را هم فراهم آورده است، و اوضاع را به نحو روزافزونی به پیچیدگی کشانده‌اند.‏
تأملات در زمینه‌های بسیار دور، با استقلال نسبی از "برخی" فرستندگان، طوری به وقوع می‌پیوندند، که زمین و زمان را تکان می‌دهند.‏


از جمله چیزهایی که در مورد رفتارهای گیرندگان رخ می‌دهند، بی‌نظیر و منحصر به فرد محسوب می‌شود، یکی این است که بافت زمانی-فضایی دریافت پیام، با بافت زمانی-فضایی ساخت، اشتراک چندانی ندارند. از این گذشته، دریافت پیام نیز در بافت‌های مختلفی صورت می‌گیرد و مآلاً، تفسیر، به انحای مختلفی صورت می‌گیرد.‏


از این قرار، رسانه می‌تواند آزادی‌بخش و عدالت‌پیشه تصور شود.‏ افراد، با خصایل و صفات اجتماعی متفاوت، این امکان را می‌یابند تا تفاسیر متفاوتی در مورد پیام بسازند.

  

از آنجا که شبه رفتار رسانه‌ای پیام‌ها را برای گستره نامعینی از گیرندگان دور قابل دسترسی می‌سازد، گوناگونی خصایل و صفات اجتماعی که افراد با خود به همراه می‌آورند تا آن را با فرایند دریافت ارتباط دهند، به مراتب بیش از گوناگونی موجود در رفتار روزمره و رودر روست. از این قرار اغلب تفاسیر این ظرفیت را دارند تا از کنترل خارج شوند. اقلاً کنترل تفاسیر احتیاج به میزان بالایی از حساب و کتاب و سرمایه‌گذاری و توان دارد.‏


تفاوت‌های اجتماعی در میان گیرندگان، به طور عمده بر شیوه‌هایی که آنها با پیام‌های دریافتی ارتباط می‌یابند و نحوه درک، ارزشیابی، بحث و بررسی و یکپارچه سازی آن پیام‌ها در زندگی‌شان تأثیر می‌گذارد. از این طریق، رسانه‌ها نیز به نوبه خود، به تعمیق تفاوت‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارند. رسانه‌ها به این تفاوت‌ها بال و پر می‌دهند.‏


پس، قدر مطلق تفاوت‌های اجتماعی با حضور رسانه‌ها افزایش یافته است. ‏


هر چند که سازندگان پیام‌ها در موضعی نیستند که به طور مستقیم، واکنش‌های گیرندگان را بازنگری کنند و کنش‌های خود را در پرتو این بازخوردها تعدیل نمایند، اما فرستندگان پیام، می‌توانند گستره‌ای از تدابیر و شگردهای نمادین را با هدف ایجاد هماهنگی در تفاسیر مخاطبان به کار گیرند که هر روز پیچیده‌تر و به قدر زیادی انحصاری‌تر می‌شود.‏


این مباحث ادامه دارند.


ارسال شده در توسط منتظر منجی
واکنش عضوخبرگان به مواضع هاشمی

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت: با وجود اینکه آقای هاشمی معتقد است در جریان فتنه 88 سکوت نکرده اما متاسفانه سخن گفتن وی به نفع نظام و انقلاب تمام نشده بلکه موجب سوءاستفاده دیگران شده است.


به گزارش صراط نیوز، آیت الله محسن حیدری آل کثیری، عضو مجلس خبرگان رهبری، در گفت وگو با شبکه ایران با اشاره به اهمیت روشنگری خواص در زمان وقوع فتنه ها، گفت: اکثر خواص کشورمان بصیرت لازم را دارند و در همه مسائل سیاسی و اجتماعی و فتنه هایی که از ابتدای انقلاب واقع شده، به جا و به موقع موضع گیری کرده اند. از جمله در فتنه 88 هم که پیچیده ترین فتنه از سوی استکبار بود و با عملگی افرادی که مردم آنها را سران فتنه نامیدند رخ داد.


به گفته عضو مجلس خبرگان رهبری "این گروه از خواص بصیر پا به پای رهبر معظم انقلاب و پشت سر ولایت موضع گیری های به جایی داشتند."


آیت الله حیدری ادامه داد: خواص بصیر در هر پستی بودند از جمله نماینده مجلس، عضو مجلس خبرگان، در دولت و یا رسانه ها انصافا موضعگیری به جا و روشنگری لازم را از طریق تریبون هایی که در اختیار داشتند انجام دادند.


فتنه 88 را رهبر انقلاب از خیابان ها جمع کردند


نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه این گروه از خواص به فرمان رهبر انقلاب لبیک گفتند، تصریح کرد: حتی در حوادثی که در صدر اسلام اتفاق افتاد مانند جریان حکمیت و ماجرای صفین و خوارج، رفتار بخشی از خواص به گونه ای بود که حضرت علی (ع) نیز احساس تنهایی کرد.


وی خاطر نشان کرد: در فتنه 88 رهبر معظم انقلاب پس از چند ماه از آغاز فتنه 88 به برکت حضور به موقع مردم بصیر فتنه را از خیابان ها جمع کردند. البته به این معنا نیست که فتنه ها تمام شده و طبیعی است که ادامه داشته باشد.


وابستگی به اولاد، علت مردود شدن برخی خواص


عضو مجلس خبرگان رهبری با ابراز تاسف از اینکه در فتنه 88 خواص بی بصیرتی نیز داشتیم که رهبر انقلاب از آنها به عنوان خواص مردود نام برده اند، گفت: این خواص با اینکه در مورد جریان فتنه اطلاعات کافی داشتند اما به خاطر هوا پرستی و وابستگی به اولاد و احزاب نتوانستند به موقع موضع گیری کنند.


نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: حتی یک بارهم از این گونه خواص شنیده نشده که به فتنه گران اصطلاح "فتنه" را بگویند در حالیکه آنها به راحتی نسبت به روزنامه ها و خبرنگارانی که افشاگری کردند عنوان فتنه گر دادند.


به گفته آیت الله حیدری "این گونه رفتار خواص به دلیل عدم آگاهی آنها نبود بلکه آنها دچار هوا پرستی شده اند."


هم ادعای ولایتمداری هم همراهی با فتنه گران


عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب بارها به این دسته از خواص هشدارهای لازم را داده اند، تصریح کرد: با این وجود برخی خواص همچنان به صورت دو پهلو حرف زدند. آنان خود را طرفدار ولایت می نامیدند اما در عمل آب به آسیاب دشمن ریختند و حتی خانواده و وابستگان آنها در خط فتنه بودند.


آیت الله حیدری ابراز امیدواری کرد که "این دسته از خواص با موضع گیری شفاف و صریح گذشته خود را جبران کنند."


نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت: صرف اینکه فردی سوابق خوب داشته باشد اما امروز نتواند موضع گیری مناسبی داشته باشد موجب موجه شدن وی نخواهد بود.


مواضع هاشمی به نفع فتنه گران بود


آیت الله حیدری با اشاره به سکوت آقای هاشمی در جریان فتنه 88 گفت: با وجود اینکه آقای هاشمی معتقد است سکوت نکرده اما متاسفانه سخن گفتن وی به نفع نظام و انقلاب تمام نشده بلکه موجب سوءاستفاده دیگران شده است.


عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه افراد دلسوز نصایح و توصیه های لازم را به آقای هاشمی کرده اند، ابراز امیدواری کرد "آقای هاشمی و سایر خواص همسو بتوانند به وظیفه تاریخی خود عمل کنند."

  

ارسال شده در توسط منتظر منجی
اشتون: ایران برای ما شرط گذاشت

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سایت ایران هسته‌ای، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که ریاست مذاکرات 1+5 را در استانبول عهده‌دار بود، پس از پایان مذاکرات در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: «کشورهایی که من نماینده انها هستم در خصوص دنبال کردن برطرف شدن نگرانی‌های جامعه بین‌المللی در مورد برنامه هسته‌ای ایران بر اساس قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متحد هستند. این موضوع هدف اصلی این مذاکرات باقی می‌ماند».


اشتون نگفت که این موضوع هیچ ربطی به دستور کار توافق شده در ژنو ندارد.


وی افزود: «در ژنو توافق کردیم مذاکرات استانبول بر ایده‌های عملی و راههای همکاری برای برطرف شدن نگرانی ما درباره بخش اصلی مسئله هسته‌ای استوار باشد».این عبارت اشتون تحریف صریح توافق ژنو است که فقط «گفت وگو برای همکاری حول نقاط مشترک» را به عنوان دستور کار مذاکرات استانبول معین کرد.


اشتون اضافه کرد: «ما با پیشنهادات علمی و ویژه‌ای به استانبول برای اعتماد سازی آمدیم. ما در این مذاکرات ایده‌های دقیق و جامع و نسخه جدیدی در خصوص تدارکات تبادل سوخت و شیوه‌های بهبود شفاف سازی از طریق تدابیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مورد قبول جامعه بین المللی ارائه کردیم.

  

ما در این مذاکرات بدون پیش شرط حاضر شدیم و همه تلاش‌های خود را برای کسب توافق به عمل آوردیم. ما در استانبول چند جلسه مذاکره با ایران برگزار کردیم از جمله جلسه جداگانه شامل کشورهای عضو گروه وین».


اشتون ادعا کرد: « ما امیدوار بودیم مذاکرات سازنده و دقیقی در خصوص این ایده ها برگزار کنیم اما مشخص شد طرف ایرانی برای چنین مذاکراتی آماده نیست. مگر آنکه ما با پیش شروطی در خصوص غنی سازی و تحریم‌ها موافقت کنیم.


وی گفت: این دو پیش شرط شیوه‌ای برای دنبال کردن مذاکرات نیست».


کاترین اشتون گفت: در خصوص سیکل سوخت ما بارها از جمله در مذاکرات امروز گفته‌ایم ما حق ایران را برای برخورداری از برنامه غیرنظامی انرژی هسته‌ای به رسمیت می‌شناسیم.

 

اشتون افزود: این ضروری است که ایران نشان دهد برنامه هسته‌ای‌اش بطور انحصاری اهداف صلح آمیز را دنبال می‌کند اما تاکنون آژانس نتوانسته است ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تایید کند، در عین حال گزارش‌ها همکاری غیرکافی ایران را نشان می‌دهد».


الجزیره نوشته است که اشتون وقتی این مطالب را بیان می‌کرد کاملا عصبانی بود.


ارسال شده در توسط منتظر منجی


براندازی نظام هدف مشترک فتنه‌های سال‌های 60 و 88


معاون ستاد کل نیروهای مسلح با مقایسه فتنه‌های سال 60 با فتنه سال 88 و تبیین نقاط اشتراک آنها تاکید کرد: براندازی نظام و فراهم‌سازی شرایط برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات کشور و ملت ایران از هدف‌های مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی به شمار می‌رود.


سردار سیدمسعود جزایری معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، با گرامیداشت سالروز حماسه مردم آمل در 6 بهمن سال 1360 گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضمن سقوط رژیم شاه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، پیامدهای شگرف و نگران‌کننده‌ای در حوزه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای ابرقدرت‌های زمان بویژه آمریکا به همراه داشت و آنان را وادار کرد صف‌آرائی تمام عیاری را علیه ملت ایران تدارک و در اشکال مختلف آن را عملیاتی کنند.


وی افزود: استکبار جهانی از فردای پیروزی انقلاب تدریجا در پهنه ایران اسلامی، سه جبهه جنگ و جدال را برابر ملت ما گشودند. آنها ابتدا با سوء‌استفاده از وضعیت خاص روزها و ماه‌های اولیه استقرار نظام در کردستان، گنبد، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ضد انقلاب و مزدوران و بقایای رژیم پهلوی را به غائله‌آفرینی فرا خواندند و سپس جبهه گسترده‌تری بنام جنگ تحمیلی را برای جلوگیری از ثبات و استحکام نظام نوپا ایجاد کردند تا با مشغول ساختن نیروهای انقلاب در میدان‌های مقابله با اشغالگران بعثی، زمینه‌های براندازی نظام و شکست انقلاب و تسلیم ملت ایران را فراهم آورند.

جزایری در ادامه با اشاره به تحولات و وقایع سال 60 و فرار بنی‌صدر و رجوی و علنی شدن مشی مسلحانه ضدانقلاب و منافقین و کلید خوردن سناریوی ترور و ناامنی‌ها، خاطرنشان کرد: پس از جنایات 30 تیرماه سال 60 در تهران و افزایش اقدامات تروریستی برای حذف برجستگان و شخصیت‌های ممتاز انقلاب، که متعاقبا ضد انقلاب برای جلوگیری از گرفتار آمدن در تور دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و ایجاد تحرکات جدید، به جنگل‌های شمار گریختند تا به زعم خود «جبهه سوم» را مقابل ایران اسلامی بگشایند.

معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح افزود: گروهک ضد انقلاب موسوم به «اتحادیه کمونیست‌های ایران» با تهیه طرحی مبتنی بر الگوهای کمونیستی، درصدد تسلط بر روستاهای موجود در جغرافیای جنگل و به اصطلاح ایجاد اتصال و یکپارچگی بین آن‌ها برای ورود به صحنه تهدید و تصرف شهرها برآمدند.

وی با ذکر توهم سران اتحادیه کمونیست‌ها و نادیده انگاشتن ظرفیت‌های دینی و مذهبی مردم منطقه و توسل به شیوه‌های تجربه شده و شبیه‌سازی فریبنده در طراحی و اجرای اقدام خیانت‌بار خود گفت: کمونیست‌های بی خرد و ضد انقلاب با سازماندهی حدود 100 تن از اعضای خود و دیگر عوامل مزدور به خیال باطل قصد داشتند شهر آمل را به تصرف درآورند.

جزایری ادامه داد: آنها در شب ششم بهمن ماه سال 60 همزمان با سالروز به اصطلاح انقلاب سفید شاه با ورود به شهر آمل، حمله به مردم و مراکز و مقرهای استقرار نیروهای انقلاب و بطور مشخص سپاه، بسیج و فرمانداری را آغاز کردند.

رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور افزود: با تمهیداتی که توسط سپاه و مدافعان انقلاب اندیشیده شده بود تا صبح برابر حملات مهاجمان، مقاومت و پایداری در دستور کار قرار گرفت، اما با روشن شدن هوا و حضور فداکارانه و بی‌محابای مردم در سنگرهای دفاع از شهر، ابتکار عمل بدست گرفته شد و با یک طرح‌ریزی هوشمندانه و حملات کوبنده و برق‌آسا، بساط ضد انقلاب و جنایتکاران برچیده شد و با هلاکت و زخمی‌ شدن حدود 90 نفر و دستگیری مابقی مهاجمان، مردم آمل دمار از روزگار آنان در آوردند.

جزایری، اراده، مشارکت و فداکاری مردم متدین و ولایت‌مدار آمل در همراهی با پاسداران انقلاب و مدافعان شهر و سرانجام خنثی سازی توطئه ضد انقلاب را حیرت‌انگیز توصیف و تصریح کرد: مردم در این صحنه نقش آفرین اصلی بودند به گونه‌ای که می‌توان گفت حماسه‌ساز واقعی این معرکه مردمان غیوری بودند که دل در گروه انقلاب و لی فقیه زمان خود، حضرت امام عزیز داشتند، زنان و مردان شجاعی که برای دفاع از آمل به مثابه تمامیت انقلاب به پا خاستند و سنگرهای دفاعی فراوانی را برابر محاربان ایجاد کردند.

رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور در ادامه خاطرنشان کرد: این عظمت و درخشندگی آن‌چنان خیره‌کننده بود که حضرت امام خمینی(ره) در وصیت‌نامه سیاسی-الهی خویش از حماسه‌ فداکاری و بیداری مردم آمل یاد کرده است.

وی اوج مقاومت و حضور مردمی را از ویژگی‌‌ها و نکات برجسته و الهام‌بخش این حادثه بزرگ دانست و اظهار داشت: از خطاهایی که می‌تواند باعث نادیده گرفتن این حماسه‌های تاریخ‌ساز و نیز محروم کردن نسل‌های تشنه آگاهی و عبرت از گذشته تاریخی و پر افتخار این کشور گردد، غفلت از یادآوری دائمی و تبین مستمر این حوادث آموزنده است.

جزایری افزود: حماسه سال 60 آمل سند افتخار مردم انقلابی و ولایی استان مازندران است و ضرورت ماندگارسازی آن می‌طلبد تا رسانه‌ها با توجه به ظرفیت فوق‌العاده این واقعه به تولیداتی درباره آن مبادرت ورزند.

وی با مقایسه فتنه‌های سال 60 با فتنه سال 88 و تبیین نقاط اشتراک و مشابهت‌های آنها تاکید کرد: براندازی نظام، به شکست کشاندن انقلاب و فراهم‌سازی شرایط برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات کشور و ملت ایران و حاکم کردن حکومتی سکولار و غیر دینی از هدف‌های مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی به شمار می‌رود که بحمدلله با الطاف الهی، هوشمندی و درایت رهبری و بصیرت و هوشیاری مدافعان انقلاب و مردم عزیز به شکست انجامید.

معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در پایان اظهار داشت: محاسبه و تحلیل غلط ضد انقلاب از ملت ایران و پایبندی و اعتقاد مردم به آرمان‌های دینی و انقلابی و نیز عدم درک صحیح ضد انقلاب از حمایت و اطاعت همه جانبه ایرانیان مسلمان و انقلابی از ولایت و رهبری معظم انقلاب، اشتباه استراتژیکی است که همواره آن را مرتکب و ناکامی خود را در پروسه دشمنی با ایران اسلامی سبب شده‌اند.


 



ارسال شده در توسط منتظر منجی


زنان کارتن خواب در کنار خیابان های تهران


مرتضی طلایی اظهار کرد: اگر تاکنون فقط می دانستیم که تعداد زنان معتاد قابل توجه است، حال این نگرانی را داریم که این زنان معتاد که شرایط نامساعدی را دارند، در سطح جامعه بیش از قبل به چشم می خورند و همه این موارد نشان می دهد که خانواده در جامعه ما دچار تزلزل شده است.


مردمسالاری نوشت:رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران عنوان کرد: متاسفانه شرایط خانواده و بنیاد اجتماعی آن در جامعه دچار مشکلات عدیده ای شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتن خواب و معتاد را به همراه دارد. طلایی تاکید کرد: قطعا حذف و نگهداری زنان کارتن خواب معتاد و یا غیرمعتاد بسیار مهمتر و واجب تر از مردان کارتن خواب است، چرا که عادی شدن حضور آن ها در کنار خیابان زنگ خطری برای جامعه خواهد بود.



 


 



ارسال شده در توسط منتظر منجی


کاریکاتور/ گشت‌زنی هوایی دو آقازاده


طرح : مازیار بیژنی/ جوان



 



ارسال شده در توسط منتظر منجی
کشف "اوریم " گوش رژیم صهیونیستی، مرکز رصد اطلاعاتی خاورمیانه

مرکز جاسوسی عظیم اسرائیل بر ملا شد

بولتن نیوز: مرکز جاسوسی عظیم در اسرائیل که به آن عنوان گوش های بزرگ اسرائیل داده اند،  تاسیسات بزرگی است که ادعا می شود در آنجا ارتباطات تلفنی و ایمیلی در سراسر خاورمیانه و نقاط دیگر جهان، رصد اطلاعاتی می شود.


 این مرکز، برای دهه ها پنهان از نگاه های کنجکاو،  در یک منطقه کویری مورد توجه خبرنگاران محقق قرار گرفته بود اما کسی نمی دانست که کار این مرکز چیست.


 بسیاری از اسرائیلی ها حتما از کنار آن رد شده اند ولی توجهی به آن نکرده اند. چند دیش بزرگ ماهواره در خارج از شهری گمنام در صحرای نگو قابل مشاهده است، که چیزی را نشان نمی دهد و نام ونشانی ندارد.


 اما این  مرکزیک پایگاه معمولی نظامی نیست وباید به کاری مشغول باشد که دیگران از آن اطلاع ندارند. 


نیکی هگر، خبرنگار و نویسنده اهل زولاند نو می گوید: " این مرکز بزرگترین مرکز جاسوسی  است  و همتراز  بزرگترین مرکزی است که تاکنون در روی زمین دیده ام 


هگر حد اقل 25 سال است که در مورد اطلاعات سیگنالی یا همان جاسوسی الکترونیکی مطالعه می کند و یک اشاره پنهانی وی باعث دسترسی هگر به کسانی در درون  این مرکز اسرائیلی شد 


هگر می گوید: هیچکس درمورد عملکرد این مرکز صحبت نکرده بود یا نفهمیده بود که چنین تشکیلاتی با این اندازه در اسرائیل وجود دارد و روی هیچ نقشه ای نمایش داده نشده بود، یا دیده نشده بود


اما اکنون در تمامی تصاویر ماهواره ای دیده می شود. این مرکز30 آنتن شنود  دارد که بالاتر از خط استوا قرار گرفته اند و هرکدام از آنها  ماهواره ای را در آسمان هدف گرفته اند.


خبرنگار محقق مقیم انگلستان، دانکن کمپبل نیز می گوید: این آنتن ها هرچیزی که در ماهواره ها  رد و بدل می شود را دریافت می کنند. این سیستم چیزی را از قلم نمی اندازد و هر نوع ارتباطی را شنود می کنند که شامل میلیون ها شنود می شود..


به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: شما ساختمان های بدون پنجره ای شبیه به انبارهای صنایع، اما با امنیت بسیار بالا را می توانید ببینید. من در سراسر آمریکا مکان های مشابه  بسیاری دیده ام و صدها نفر هر روز صبح در این مراکز حاضر می شوند، از جلوی چشم شما عبور می کنند، ایمیل ها را کنترل می کنند، به مکالمات تلفنی گوش می دهند و....


اما در داخل اسرائیل کسی در مورد این مرکز چیزی نمی گوید و رفت وآمد ها و کار این مرکز و کارکنان آن مشخص نیست. دلیلش این است که آن چه در این مرکز شنود می شود در جای دیگری ارزیابی و شنیده می شود. یعنی در جایی در شمال تل آویو.


از این مرکز همه مکالمات تلفنی، همه ایمیل ها را می توان رصد کرد. به گفته دانکن کمپبل، در جایی در خط  ساحلی شمال تل آویو عده زیادی از اشخاص، مشغول گوش دادن  ودیدن این تلفن ها و ایمیل ها هستند


رونن برگمن خبرنگار و نویسنده اسرائیلی نیز می گوید: من درمورد اوریم نشنیده ام و نمی دانم  لغت  این پایگاه به چه اشاره دارد.


میر الران از انستیتوی مطالعات  امنیت ملی نیز در این زمینه اظهار داشت: نمی دانم دلیل اصلی توجه به این مرکز در خاک اسرائیل چیست. آنجا یک سکو است. وقتی مسئله اطلاعاتی می شود، هر چه باید شنود شود به یک سکو احتیاج  دارد واین سکو همین کارکرد را دارد.


اما چرا خود سکوی شنود برملا شد؟ آنجا تا همین اواخر که هگر آشکارش کرد، بخوبی استتار شده بود


هگر گفت: " اولین نکته که باعث تعجب من شد، اندازه آن بود، مرکز جاسوسی با این عظمت می تواند در سیاست خاورمیانه و فراتر از آن بسیار موثر باشد. اما نکته تعجب آور دوم این بود که این تاسیسات همزمان با برخی تاسیسات که در بریتانیا، آلمان، روسیه و آمریکا فعال بوده اندودیده می شدند، وجود داشته است اما کسی از آن خبر نداشته است.


میر الران به این نکته اشاره کرد که  آنها که باید بدانند، دقیقا می دانند که این مرکز کجاست و کارکرد آن چیست اما تعداد افرادی که می دانند آن جا کجاست بسیار اندک هستند.

آدرس اینترنتی فیلم مربوط به مرکز جاسوسی به نشانه زیر است:



 



ارسال شده در توسط منتظر منجی
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >