جوان بلاگ / گستاخی های "سردار عقب نشینی" تمامی ندارد!
"سردار عقب نشینی" باید بدون شک در برابر من امثال من و ملت ایران همچنان پاسخگوی رفتار انفعالی خود در معاهده ننگین سعدآباد باشد که چرا راضی شدند حتی صنایع پائین دستی هسته ای ایران که هیچگونه ارتباطی با غنی سازی اورانیوم نداشتند را تنها به دلیل خوش باوری به غرب زورگو وعدم درک توامندیهای انقلاب و نظام اسلامی تعطیل شود. حسن روحانی و تیم وی در این توافق نامه با خوش خیالی تمام به وعده های پوشالی استعمارگران غربی دل بست و در برابر آنچه به رسمیت شناخته شدن استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای مطابق با معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای برای ایران از سوی قدرت های استعماری و رفع نگرانی سه کشور اروپایی! عنوان شد، پذیرفتند که امتیازات زیر را بدهد؛
1-همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژیِ اتمی و اصلاح قصورهای احتمالی! 2-امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن در مجلس شورای اسلامی 3-همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی 4-تصمیم جمهوری اسلامی به تعلیق داوطلبانه همه فعالیت های غنی سازی اورانیم و بازفرآوری به صورتی که آژانس تعریف می کند. 5-تعلیق واردات هر نوع تجهیزات و مواد خاص در صورتی که کاربرد نهایی آنها متضمن فعالیت های مرتبط با بازفرآوری یا غنی سازی باشد. 6-تعلیق تولید یا واردات مواد تغذیه ای برای فرآیندهای غنی سازی. سرداران عقب نشینی در واقع به راحتی قصور خود را پذیرفتند! تا جایی که حتی متعهد شدند قصورهای خود را اصلاح هم کنند؛ آنها پذیرفتند که برای مدتی نامعلوم و برای اعتماد سازی فعالیت های هسته ای ایران را تعلیق داوطلبانه کنند. اینها؛ صرفا جهت یادآوری حافظه تاریخی هم نسل هایم بود؛ با این حال خیلی بی شرمی یا بهتر بگویم گستاخی می خواهد که چنین افرادی از حقوق هسته ای کشورمان در شرایط فعلی نگران شده و باقی ماندن پرونده ایران در شورای امنیت -که ماحصل عقب نشینی خود این افراد در برابر غرب بود- آنهم در همایش تخصصی "خانواده" تهدید بزرگ از سوی آقایان خوانده شود. در شرایطی که تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اقتدار و اتکاء به توانمندی های انقلاب و نظام اسلامی در حال نبرد دیپلماتیک با قدرت های زرگو در استانبول است و دولت با شجاعت دست به جراحی بزرگ اقتصادی کشور زده، باز هم طی چند هفته متوالی شاهد گستاخی و فرستادن پالس های بیرونی پسند از سوی جناب روحانی که مفتخر به سکوت توام با همراهی از جریان فتنه نیز میباشند، هستیم. جناب روحانی درحالی که باید پاسخگوی اقدامات خود و همطیفانش باید باشد در آخرین اظهارات خود که مورد استقبال سایت های ضد انقلاب و جریان فتنه قرار گرفته مدعی شده که "?? درصد از جوانان کشور بیکار هستند و درآمد آنها صفر درصد است". این ادعاها فرافکنانه و حمایت از مردم و وضعیت معیشتی آنان آنهم از سوی افرادی که اصلا معنای درد را نچشیده اند و همواره با واژه "رفاه"، "توسعه" و "انباشت سرمایه" مانوس بوده اند، جای تعجب دارد! این آقایان فراموش نکنند که ما اقدامات انفعالی و از روی خوش باوری به غرب را هیچاه از یاد نبرده و به حافظه بلند مدت تاریخی خود سپرده و روزی از آنان حساب کشی خواهیم کرد.
حمله ارتش عراق به گروهک تروریستی منافقین
به تازگی نیروهای پلیس و ارتش عراق در اقدامی هماهنگ به نیروهای منافقین پلید یورش برده و آنها را از باب الاسد تا بیمارستان اشرف عقب راندند.
به گزارش«جوان آنلاین»،در این حمله ، ارتش عراق ، منافقین را به وسیله باتوم مورد ضرب و شتم قرار داد که در نتیجه دو تن از منافقین کشته و 45 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
نیروهای پلیس و ارتش تعداد 33 دستگاه خودروی نظامی متعلق به منافقین را به غنیمت گرفتند.
دولت عراق به دلایل امنیتی و تشدید محاصره منافقین اقدام به اخلال در شبکه تلفن آسیاتل (سیستم ارتباطی منافقین) در نزدیکی این مقر نموده و سعی دارد سرویس اینترنت داخل پادگان اشرف را نیز برای جلوگیری از ارتباط منافقین با منابع خود قطع کند.
همچنین لازم به ذکر است یک گروه از نظامیان آمریکایی بمنظور حمایت از منافقین با 30 دستگاه خودرو و تعدادی بالگرد وارد این پادگان شدند.
«ترسو»ترین سیاستمدار ایرانی کیست؟
توصیف رسانه های غربی از مواضع مقتدرانه ایران در استانبول
رسانه های غربی و منطقه ای ضمن اشاره به کار شکنی های آمریکا و برخی کشور های غربی در مذاکرات استانبول از دفاع جانانه ایران از حقوق حقه ای هسته ایش خبر دادند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران ، رویترز در این زمینه نوشت : گفتگوهای استانبول از وجود دو دستگی گسترده در بین اعضای گروه شش در رسیدن به تعامل با ایران و ادامه رویکرد تحریم ها بر ایران را نشان داد.
این در حالی است که رویکرد فشار اقتصادی حداقل تاثیر را بر ایران ،یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت خام، تاکنون گذاشته است.
بر اساس این گزارش،تحلیلگران بر این باورند که ائتلاف آمریکا قادر به اعمال تحریم های بیشتر بر ایران و سران سازش ناپذیر این کشور نمی باشد .ایرانی که بخوبی از برنامه های هسته ایش برای نمایش "اتحاد ملی" استفاده نموده است.
رویترز در ادامه نوشت: هرگونه فشار مجدد بر ایران از سوی آمریکا "عصبانیت شدید روسیه" را در بر خواهد داشت.
این خبرگزاری عنوان داشت:هئیت ایرانی از ابتدای مذاکرات استانبول تاکید داشتند که "حقوق حقه ای هسته ایشان" قابل مذاکره نیست.
این منبع خبری در گزارشی دیگر با تیتری بزرگ عنوان داشته بود:"قدرت های غربی در مذاکره با ایران شکست خوردند."
مارک فیلتز پاتریک،مقام اسبق وزارت خارجه آمریکا طی اظهار نظری کوتاه به رویترز گفت:فکر نمی کنم این دور از مذاکرات پایان دیپلماسی باشد.
خبرگزاری آمریکایی آسوشیتد پرس نیز روز گذشته نوشت:یک دیپلمات از کشور های عضو دائمی شورای امنیت ساز مان ملل متحد و حاضر در گفتگو های هسته ای اعلام داشت که تحریم های جدیدی برای ایران ر در نظر گرفته نشده است.
اولی هینونن،از مقامات اسبق آژانس بین المللی هسته ای با ارسال ایمیلی به شبکه خبری سی ان ان نوشت:ایران خواهان مباحث گسترده تر راجع به خلع سلاح هسته ای به ویژه (رژیم) اسراییل می باشد.
روزنامه صهیونیستی هاآراتص هم نوشت:یک مقام ارشد آمریکایی به خبرنگاران اعلام داشت که قدرت های جهانی کماکان راه دیپلماسی را برای حل موضوع هسته ای ایران بکار می بندند.
روز جمعه همزمان با آغاز مذاکرات رسانه های خبری غربی با خبر از عدم تغییر در مواضع هسته ای ایران عنوان داشته بودند: جمهوری اسلامی بارها نشان داده است که از مواضع هسته ای خود عقب نخواهد نشست.
"بی بی سی" انگلیسی هم در پایگاه خبری اش با تاکید صریح بر "پایدار بودن مواضع هسته ای جمهوری اسلامی" نوشت:در حالی ایران و قدرت های جهانی در استانبول گرد هم آمده اند که نمی توان انتظار داشت در موضوعات اصلی گشایشی حاصل شود و ایران از مواضعش کوتاه بیاید.
اخبار دیگر حاکی از فشار بیش از حد آمریکا بر متحدینش برای ترغیب ایران در مذاکره با هئیت آمریکایی حاضر در استانبول حکایت نمودند.
گفتنی است،هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز هفته پیش در گفتگو با "سی ان ان" از چالش های طولانی کشورش با ایران خبر داده بود . کلینتون در سخنانی جالب اظهار داشته بود:راه رسیدن به تغییرات مورد نظر ما در ایران بسیار طولانی و چالش برانگیز می باشد.
حمایت چندین باره شیرین عبادی از همجنس بازها! رئیس کانون غیر قانونی مدافعان حقوق بشر در اظهار نظری عجیب اعلام کرده است که باید از همجنس بازان حمایت شود. حماسه نیوز به نقل ازرسالت شیرین عبادی در جدیدترین اظهارات خود در ایتالیا در نشستی عمومی گفته است: همجنس بازی جرم نیست ولی در ایران همجنس بازان به مجازات اعدام محکوم میشوند. این به اصطلاح مدافع حقوق بشر در ادامه اظهارات خود، همجنس بازان را افرادی بی گناه خوانده(!) و خطاب به دولت ایتالیا گفته است: به من کمک کنید تا همجنس بازان را نجات دهم! در این همایش، شیرین عبادی به پاس خوش خدمتیهای اخیر خود برای حامیان غربیاش مورد تقدیر قرار گرفت و جایزه «انسانها در تبعید» را از شهردار شهر لاسپتزیای ایتالیا دریافت کرد و آن را به نسرین ستوده، از عناصر محرک فتنه در ایران، هدیه کرد.
اصلاح طلبان و فتنه گران در تقاطه 3 رویکرد جریان فتنه و اصلاح طلبان این روزها و این ایام شرایط دشواری را به لحاظ عمل سیاسی و تبیین گفتمانی آتی خود تجربه می کنند. سقوط جریان فتنه و پاگیری کامل آن در جبهه ضد انقلاب گرچه با حمایت هایی با عناصر اصلاح طلب همراه و قرین شد ولیکن تردیدهای برخی از اصلاح طلبان نسبت به پی گیری آینده سیاسی خود شرایطی دشوار را پیش روی آنان قرار داده است. «مدیریت نظام» در مواجهه با فتنه،خروش ملت در «حماسه 9 دی»،صلابت نظام در برابر«باج خواهی ها» و...بی شک از جمله مولفه هایی بوده که فتنه گران و اصلاح طلبان را در مسیر انتخاب قرار داده است.انتخابی که بی شک از میان سه رویکرد موجود در میان آنان بوده و انتخاب هریک از رویکردها آینده سیاسی شان را محرز و قطعی خواهد ساخت.این رویکردها اما چه می باشند؟ الف- رویکرد مبارزه: طیفی از جریان فتنه به دلیل دگردیسی های فکری و ایدئولوژیکی عمیقی که از چپ سنتی تا چپ نو را شامل می شود و حتی در مواردی گردش و تنه به لیبرالیسیم را نیز تجربه می کرد،بر این تصور بود که مدل حکومتی حاضر و مبتنی بر ولایت فقیه، دچار احتضار و فروپاشی شده لذا بر همین رویکرد فرقه سبز را مورد توجه قرار داده و مدیریت رفتاری آن را برعهده گرفت. این طیف بر این باور بود به دلیل شکل گیری زنجیره سلبی (نه به احمدی نژاد و سپس نه به حاکمیت) و شبکه شدن تلاش های داخلی و خارجی ،ظرف چند ماه با فشارهای اقتصادی- سیاسی غرب خواهد توانست به موفقیت دست یابد.اما برخلاف این تحلیل ها و تلا ش ها که فاقد برآورد تخمین وتدبیر و واقع نگری بود ،با مدیریت ولایی و بصریت عمومی ملت این طیف در برنامه های خود ناکام مانده و به جنون رفتاری – تحلیلی رسید. نشانه های این جنون که در بی قیدی در همنوایی و حرکت در مسیر ضد انقلاب بارها نشانه هایش ظهور و بروز یافت اما منجر به این شد که این طیف همچنان بر تحلیل های اشتباه خود پافشاری کرده و ریزش حامیان خود را به «آتش زیر خاکستر» تعبیرکند. این طیف معتقد است که در صورت بهره گیری از «فرصت های حقیقی و حتی تصادفی» و عبور از فضای پلیسی- امنیتی! این آتش دوباره شعله ور خواهد شد.در حقیقت این طیف در تحلیل خود براین باوراست که با وجود تحریم های خارجی ،دولت با ناتوانی در اجرای صحیح طرح هدفمندی یارانه ها مواجه شده و بزودی شاهد شکل گیری و بروز اعتراضات اجتماعی خواهیم بود.اعتراضاتی که به دلیل ماهیت اقتصادی آن به عنوان شتاب زا عمل کرده و قابلیت موج سواری را برای آنان فراهم خواهد کرد. در مجموع این طیف از جریان فتنه با این تحلیل بر این باور است که نه تنها مبارزه تمام نشده، بلکه جدی تر نیز شده است و فقط باید تا روز موعود یعنی لحظه قیام و فراهم شدن شرایط (بروز اعتراضات اجتماعی گسترده) زیرزمینی عمل کرده و برای نشان دادن پویایی فرقه نیزباید در اذهان تک مضراب های تبلیغی را در دستور کار قرار داد. اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد مبارزه را اینگونه خلاصه کرد: 1- وجود گسست های 4 گانه در جامعه: 1- الف- گسست بین مردم و حاکمیت 2- فشار خارجی: ب- رویکرد موازانه: حامیان این رویکرد نگاهی متفاوت تر از طیف معتقد به مبارزه را نسبت به شرایط و وضعیت موجود فرقه سبز داشته و بر سیاست ورزی تاکید دارند.این طیف بر این باورند که جنبش سبز با شکست مواجه شده و کار آن در فاز خیابان به پایان رسیده است. در حقیقت این طیف معتقدند که برخلاف حامیان رویکرد مبارزه بخش اعظم گسست های مورد تاکید این طیف در حد ادعا بوده و واقعیت نداشته و نظام و دولت حداقل توانسته اند در اذهان اکثریت جامعه خود را کارآمد و تلاشگر برای رفع مطالبات مردمی نشان بدهند. این طیف با مورد اشاره قرار دادن حماسه 9 دی به طیف دیگر پیغام داده اند که 9 دی واقعی ترین تصویر موجود و قابل لمس حقیقی جامعه پس از فتنه می باشد و اگر حامیان رویکرد مبارزه بر این واقعیت چشم ببندند به طور قطع روزنه های امید به بازگشت را نیز به روی خود بسته خواهند دید. این طیف اما برخلاف حامیان رویکرد مبارزه که معتقد به استراتژی «برد- باخت» در قبال نظام است معتقد به استراتژی«برد برد» بوده و براین باور است که گرچه فتنه مهارشده اما اصلاح طلبان به عنوان موتور این جریان قابل حذف نیستند چرا که جریان اصلاحات یک جریان فکری است که در بخش هایی از لایه های اجتماعی بویژه در میان نخبگان ریشه دوانده و دارای پایگاه می باشد. لذا سخن آخر این طیف این است که باید به نظام به یک موازانه نسبی حداقل 60به 40 برسیم. در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد موازنه را اینگونه خلاصه کرد: 1- پایگاه اجتماعی قوی نظام و دولت ج- رویکرد تناسخ: در برابر این دو طیف،بخش دیگری از اصلاح طلبان نیز وجود دارند که انتقادات جدی ای به این دو طیف دارند.این طیف حامیان رویکرد مبارزه را رادیکال،غیر منطقی ،بی سر و احساسی خوانده و اصرار آنان بر ادامه این رویه را آب در هاون کوبیدن تعبیر می کنند. این طیف همچنین با اشاره به رویکرد حامیان موازانه معتقدند این طیف شکل دیگری از رویکرد مبارزه است که بازگشت به نظام را برای پی گیری خط فتنه دنبال می کند،مضاف بر اینکه برای بازگشت خود استراتژی «برد- برد» را بگونه ای تعریف می کند که پذیرش شرایط آنان بطور قطع به باخت حاکمیت منتهی خواهد شد،مساله ای که قطعا حاکمیت به آن واقف است. این طیف که برخی از اصلاح طلبان واقع بین را تشکیل می دهد بر این باور است که کالبد اصلاحات در جریان فتنه 88 جان سپرده و دم مسیحایی نیز قادر به زنده کردن آن نیست اما روح سرگردان آن می تواند در کالبدی کاملا متفاوت حلول کند. این طیف همچنین با انتقاد از رفتارهای اصلاح طلبان و فتنه گران بر زدودن ناخالصی ها از اصلاحات و ملتزم بودن به هنجارهای نظام ولائی و روشن ساختن مرزهای هویتی خود با بیگانگان و رفتارهای فتنه گران تاکید کرده و بر کلید زدن دور جدیدی از فعالیت ها با کالبدی جدید تاکیددارند. در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد تناسخ را نیزاینگونه خلاصه کرد: 1- عدم پذیرش بازگشت بدون هزینه اصلاحات سابق (جریان فتنه 88) از سوی نظام درخاتمه با بررسی رویکردهای سه گانه در جریان فتنه و اصلاح طلبان حال باید منتظر بود و دید که اینان با اتخاذ کدامین رویکرد به سوی کدامین راه رهنون خواهد شد.باید بود و دید.
1- ب- گسست بین نخبگان و حاکمیت
1- ج- گسست بین نخبگان و نخبگان
1- د- گسست بین مردم و مردم
2- الف- تحریم ها
2- ب- تهدید نظامی
3- ضعف و ناکارآمدی نظام
4- قدرت و انسجام جنبش سبز
2- بی اثر بودن فشار خارجی
3- شکست جنبش سبز در فتنه88
4- غیر قابل حذف بودن اصلاحات
5- تعریف بازی «برد – برد» با حاکمیت
2- عدم پذیرش بازگشت با هزینه (توبه) از سوی فتنه گران
3- اراده نظام و مردم حامی نظام بر حذف مجرمین
4- نیاز نظام به روح اصلاحات خالص جهت پویائی
آقای خاتمی این هم انتخابات آزاد! حبیب ترکاشوند | پایان هفته گذشته هشتاد و پنجمین سفر استانی ریاست جمهور و هیئت دولت در دور سوم سفرها برگزار شد. هرچند در این سفر نیز همانند سفرهای دور سوم دیدار عمومی با مردم، دیدار با مدیران، نخبگان، ایثارگران، جلسه کارگروه فرهنگ و هنر و جلسه استانی دولت از برنامههای روتین این سفر بود اما برخی مولفههای خاص این سفر میتواند آن را ازسایر سفرها متمایز کند. استقبال پرشور، کم نظیر و قابل تأمل مردم یزد از احمدینژاد در بدو ورود به این شهر و جمعیتی که ازفرودگاه شهید صدوقی تا میدان امیرچخماق محل سخنرانی رئیسجمهور به استقبال وی آمده بودند، بهت وحیرت کارشناسان را در پی داشته است. نمایش صحنههایی از این استقبال با تصاویر گرفته شده از هلیکوپتر در رسانه ملی حاکی از آن بود که در دور سوم این سفرها (که قاعدتاً بایستی شاهد سیر نزولی استقبال باشیم)، جمعیتی بیشتر از سفرهای قبلی در این مراسم حضور یافته بودند.این استقبال باشکوه وقتی بیشتر نمایان میشود که بدانیم کل جمعیت این استان خشک و کمآب که در دل کویر واقع شده در سال 84 حدود 977002 نفر بوده است. اگر تغییر جمعیتی این 4 سال اخیر را نیزدرنظر بگیریم جمعیت این استان از یک میلیون و 50 هزار نفر بالاتر نخواهد رفت، حال میتوان محاسبه کرد که از این جمعیت یک میلیونی، چند درصد آن متعلق به خود شهر یزد است و در این استقبال صدهاهزاری چند درصد از مردم این شهر کویری شرکت یافتهاند. موضوع دیگری که این سفر را خاص میکند، این است که ریاستجمهور دوران 8 ساله اصلاحات از این استان برخاسته است. فردی که اکنون در نقطه مقابل دولت و همراه با فتنهگران اغتشاشات سال گذشته با توهم تمام مدعی است که مردم ایران هنوز طرفدار آنانند و در یک انتخابات آزاد ملت آنان را برخواهند گزید. لازم به یادآوری است، چند ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری، عدهای از سیاسیون بوشهری در دیدار با خاتمی خواستار کاندیداشدن وی برای انتخابات شده بودند و از اقبال عمومی مردم نسبت به وی در صورت کاندیدا شدن خبر داده بودند، اما پاسخی که خاتمی به این سؤال داده بود، جالب بود. وی قریب به مضمون گفته بود «اگر همه استانها مانند بوشهر و استان خودم بودند در آمدن شکی نداشتم.» پاسخ خاتمی این اعتراف را در خود داشت که موقعیت وی در استانهای یزد و بوشهر بهتر از سایر استانها است. حال میبینیم در همین استانی که زادگاه خاتمی است، چنین استقبال باشکوهی از مسئولی که در نقطه مقابل خاتمی قرار دارد، صورت میگیرد، آن هم در برههای که آقایان حامی فتنه سبز معتقدند که دولت دهم از فقدان مقبولیت مردمی رنج میبرد و باید در یک انتخابات آزاد، مردم افرادی را که می پسندند، انتخاب کنند(!) سوال اینجاست، آیا نمیتوان به خاتمی و افرادی همانند وی گفت آنان انتخاباتی آزادتر از این سراغ دارند که جمعیتی صدها هزار نفری از همولایتیهای خود آنان در هوای سرد زمستان کویر با تحمل تمام سختیها چند ساعت از کار و زندگی خود میزنند که به استقبال احمدینژاد بیایند؟ آیا کسی این جمعیت عظیم را مجبور کرده بود که به زور در این مراسم شرکت کنند، که اگر اینگونه بود مسلماً منتسبان به امثال خاتمی که این استان را حیطه استحفاظی و حیاط خلوت خود میدانند تا به حال دهها بار در مصاحبه با رسانههای وطنی و دلسوزی چون بیبیسی، صدای امریکا وغیره آن را افشا میکردند. آیا خود این سفر نمیتواند سندی مستند از توهم اصحاب فتنه مبنی بر میزان اقبال مردمی نسبت به آنان باشد.
فرماندهیسبزها مانند فرماندهی گربههاست
سایت «امروز» وابسته به حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) ضمن هشدار نسبت به بی اعتبار شدن خاتمی و موسوی و کروبی در میان محافل مختلف اپوزیسیون نوشت: «سعید حجاریان می گفت فرماندهی ده هزار گوسفند راحت تر از فرماندهی ده گربه است.
کلمه: فرماندهی اصلاح طلبان به فرماندهی جمع گربه ها می ماند که هریک به سویی می روند یکی از دیوار بالا می رود، یکی بالای درخت می رود، یکی می خوابد، یکی بازیگوشی می کند و خلاصه آن که هیچ کس تن به خواسته فرمانده نمی دهد. این تمثیل وصف حال حرکت جنبش سبز و سلف، آن حرکت اصلاح طلبی است. یک نمونه جالب آسیب شناسانه این وصف حال، سخنان آقای خاتمی و واکنش هایی است که از سوی پاره ای از سبزها در فضای مجازی نسبت به آن صورت گرفت».
«امروز» با اشاره به متهم شدن دست اندرکاران سه گانه فتنه سبز به بی کفایتی و بی عرضگی نوشت: این اولین بار نیست که سخنان یکی از سه چهره برجسته جنبش سبز با واکنش منفی طیف هایی از بدنه جنبش سبز مواجه می شود و صداقت و سلامت و صلاحیت آنها مورد تردید قرار می گیرد.
نویسنده سایت یاد شده افزوده است: «این سه تن سران جنبشند. حتی اگر به واقع، جنبش فاقد رهبری باشد، نباید آنارشیست وار، این فقدان را یک حسن و ویژگی مثبت تلقی کنیم». این تعابیر در حالی است که اولین بار موسوی با درک ناتوانی از تداوم هدایت فتنه، اعلام کرد «جنبش فاقد رهبر به مفهوم متعارف است و هر یک از اعضای آن خود رهبرند»!
سایت مشارکتی- مجاهدینی در پایان نسبت به تشدید انتقادها در محافل گوناگون اپوزیسیون نسبت به دست اندرکاران ناکام فتنه نوشت: برخی واکنش ها به سخنان اخیر آقای خاتمی چنان بود که تنها شک و تردید و بی اعتمادی علیه وی را می پراکند. در این نقدها خاتمی با موسوی و کروبی انسان هایی معرفی می شوند که بدون تفکر و تامل کافی و بدون مشورت های لازم به اظهارنظر یا اتخاذ موضع می پردازند. این نقدها به صلاحیت و مصداقیت این سه نفر در راهبری جنبش لطمه می زند.
شایان ذکر است سالها پیش در اوج قدرت اصلاح طلبان، علیرضا علوی تبار، سردبیر روزنامه صبح امروز (سعید حجاریان) در تعابیری مشابه حجاریان، عنوان کرده بود که کار هدایت تشکیلات اصلاح طلبان و روشنفکران، مثل گله بانی گرگ هاست.
تلاش منافقین برای برقراری ارتباط با بارزانی
به گزارش خبرنگار جنبش سرخ حسینی به تازگی گروهک تروریستی منافقین در یک مکاتبه رسمی از پاریس خطاب به مسعود بارزانی از وی درخواست کردند تا روابط و ارتباط سیاسی بین این گروهک و اقلیم کردستان برقرار گردد.
گفته می شود منافقین در این مکاتبه یادآور شده اند در صورتی که مسعود بارزانی این درخواست آنها را بپذیرد این گروهک در یک بیانیه رسمی و رسانه ای از اکراد عذر خواهی خواهد کرد.
کروبی فقط اسباب خنده مردم است
"محمدرضا سرشار" در گفتوگو با کلمه با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص بازیچه بودن سران فتنه در دست بیگانگان، اظهارداشت: اولین دلیل را باید در نفسانیت، قدرت و جاهطلبی این افراد دانست و اینکه هدف آنها قبضه قدرت بوده و قصد خدمت به اسلام، انقلاب، مردم و نظام را نداشتند.
نایب رئیس انجمن قلم ایران با بیان اینکه سران فتنه به معنی واقعی کلمه افراد سیاستمدار نبودند، تصریح کرد: به عنوان مثال دو نفر از کسانی که اسماً در رأس جریان فتنه قرار گرفته بودند یکی مهمتر و دیگری شخص کم اهمیتی بود که اصلاً قابل ذکر نبوده و در بیشتر موارد اسباب تفریح مردم بود.
وی با بیان اینکه ما در شخص اول نشان خاصی از هوشمندی و تیزبینی سیاسی نمیدیدیم، خاطرنشان کرد: وی در همان دورانی هم که مسئولیتی در این نظام داشت، تحت یک شرایط خاص و با حمایتهای حضرت امام (ره)، مردم و کل نیروهای انقلابی توانست به فعالیتش ادامه دهد.
شروط خاتمی حکایت بدهکاری است که اگر دنبالش نکنی، طلبکار می شود
به گزارش کلمه،عضو هیئت امنای بنیاد ادبیات داستانی در خصوص شروط خاتمی برای نظام و انقلاب، با بیان اینکه موضوع خاتمی در واقع حکایت همان ضربالمثل مشهور است که "بدهکار را اگر دنبال نکنی، طلبکار می شود "، گفت: اگر قوه قضائیه، بلافاصله امثال خاتمی را به محکمه کشانده و به مجازات قانونی میرساند، حال به این شکل طلبکار نظام و انقلاب نمیشد.
وی خاتمی و موسوی را گلهای سرسبد جریان فتنه دانست و تصریح کرد: این افراد به طور مطلق هیچ سابقه انقلابی - حتی در حد یک تذکر ساواک - را در کارنامه خود ندارند به عکس، بدون استحقاق، به یمن انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، به بالاترین مقامات سیاسی اجرایی کشور هم رسیده اند و بعد از برخورداری از آن همه رانت قضایی، به جای شاکر بودن، کارشان به جایی رسیده که برای نظام شرط هم تعیین می کنند!