سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین منجی

موسوی باید به نفع قاچاقچیان موضع بگیرد!


ارگان سلطنت طلبان مقیم لندن از موسوی و خاتمی و کروبی خواست علیه اعدام قاچاقچیان و اعضای گروهک های تروریستی موضع بگیرند.

«الهه-ب» در نشریه سلطنت طلبان نوشت: چرا دهه 60؟ چرا کشتار 67؟ احکام اعدام این روزها را مرور کنید. از سوی خبرگزاری های کشور اعلام می شود تا بعدا کسی مدعی نشود که مانند سال های دهه 60 و سال 67 خبر نداشتیم. در همین اوضاع و احوال آقایان موسوی و خاتمی و کروبی دنبال انتخابات هستند. ما گفتیم بعدا نگویند که نگفتیم!
این سلطنت طلب فراری اضافه کرد: هنگامی که خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت برای شرکت در انتخابات شرط گذاشت، همان جا گفت که به نظر می رسد شرایط در آینده سخت تر است. نگرانی او بی جا نبود.
خاتمی بی درنگ پاسخ خود را از کیهان تهران و برخی نمایندگان مجلس اسلامی و ائمه جمعه و دستگاه قضایی و امنیتی نظام دریافت کرد که می گفتند شما در موقعیتی نیستی که برای برگزارکنندگان انتخابات، شرط و شروط بگذاری! خودت را برای محاکمه آماده کن! «سران فتنه» شامل موسوی و کروبی در سمت چپ محمد خاتمی قرار می گیرند که هم «سقف» و هم «کف» مطالبات آنها «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» است و قطعا بهتر از هر کسی می دانند اجرای بدون تنازل قانون اساسی بدون اجرای اصل ولایت مطلقه فقیه و «الزام به تبعیت از دستورات رهبری» امکان ندارد.

نویسنده در پایان یادآور شده که سران فتنه در ایران به دور خود می چرخند و در بن بستی تاریخی گرفتار شده اند.
یادآوری این نکته ضروری است که عناصر به تازگی اعدام شده یا چند نفری که در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دارند یا قاچاقچیان موادمخدر هستند (نظیر یکی از آشوبگران روز عاشورا که در لندن اقامت داشته و غیر از نیم کیلو تریاک، حدود 400 گرم کوکائین در منزل وی ثبت و ضبط شده است) یا عناصری هستند که در گروهک های تروریستی نظیر منافقین، پژاک، تندر و ریگی عضویت داشته اند.
درباره اعدام منافقین و محاربین در سال های دهه 60 نیز، جریان های ضد انقلاب از وسط قصه روایت می کنند و این حقیقت را متذکر نمی شوند که گروهک هایی چون منافقین دست به خروج مسلحانه و آدم کشی و بمبگذاری زدند و از مقامات ارشد کشور تا شهروندان عادی را با سبعیت تمام به شهادت رساندند و آنگاه در واکنش به این قساوت های سازماندهی شده از خارج، عناصر تروریست و محارب دستگیر شده هم به اعدام محکوم شدند.

طمع گروهک های ضدانقلاب در طلبکاری از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و خاتمی، به این دلیل است که کسانی چون موسوی با حماقت تمام، حرمت شکنان روز عاشورا را مردمان خداجو توصیف کردند و علنا از آشوبگری خیابانی این گروهک ها دفاع کردند.

کیهان

  


ارسال شده در توسط منتظر منجی



عکس رهبری با امضــاء «ضیاءالدین خامنه‌ای»

http://rovatehadis.com/wp-content/uploads/2011/01/khamnei1.jpg

 



ارسال شده در توسط منتظر منجی

جوان بلاگ / گستاخی های "سردار عقب نشینی" تمامی ندارد!



نویسنده وبلاگ جورچین در جدید ترین پست وبلاگش نوشت:

  

 "حسن روحانی"  به همراه اعضای تیمش همچون "سیروس ناصری" و "حسین موسویان" برای خیلی از ما نسل سوم و چهارمی ها انقلاب نماد عقب نشینی از حقوق حقه مردم ایران در برابر قدرت های زورگو بوده و هست.

 




"سردار عقب نشینی" باید بدون شک در برابر من امثال من و ملت ایران همچنان پاسخگوی رفتار انفعالی خود در معاهده ننگین سعدآباد باشد که چرا راضی شدند حتی صنایع پائین دستی هسته ای ایران که هیچگونه ارتباطی با غنی سازی اورانیوم نداشتند را تنها به دلیل خوش باوری به غرب زورگو وعدم درک توامندی‌های انقلاب و نظام اسلامی تعطیل شود.


 حسن روحانی و تیم وی در این توافق نامه با خوش خیالی تمام به وعده های پوشالی استعمارگران غربی دل بست و در برابر آنچه به رسمیت شناخته شدن استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای مطابق با معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای برای ایران از سوی قدرت های استعماری و رفع نگرانی سه کشور اروپایی! عنوان شد، پذیرفتند که امتیازات زیر را بدهد؛

 1-همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژیِ اتمی و اصلاح قصورهای احتمالی!


 2-امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن در مجلس شورای اسلامی


 3-همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی


 4-تصمیم جمهوری اسلامی به تعلیق داوطلبانه همه فعالیت های غنی سازی اورانیم و بازفرآوری به صورتی که آژانس تعریف می کند.


 5-تعلیق واردات هر نوع تجهیزات و مواد خاص در صورتی که کاربرد نهایی آنها متضمن فعالیت های مرتبط با بازفرآوری یا غنی سازی باشد.


 6-تعلیق تولید یا واردات مواد تغذیه ای برای فرآیندهای غنی سازی.


 سرداران عقب نشینی در واقع به راحتی قصور خود را پذیرفتند! تا جایی که حتی متعهد شدند قصورهای خود را اصلاح هم کنند؛ آنها پذیرفتند که برای مدتی نامعلوم و برای اعتماد سازی فعالیت های هسته ای ایران را تعلیق داوطلبانه کنند.


 این‌ها؛ صرفا جهت یادآوری حافظه تاریخی هم نسل هایم بود؛ با این حال خیلی بی شرمی یا بهتر بگویم گستاخی می خواهد که چنین افرادی از حقوق هسته ای کشورمان در شرایط فعلی نگران شده و باقی ماندن پرونده ایران در شورای امنیت -که ماحصل عقب نشینی خود این افراد در برابر غرب بود- آنهم در همایش تخصصی "خانواده" تهدید بزرگ از سوی آقایان خوانده شود.


 در شرایطی که تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اقتدار و اتکاء به توانمندی های انقلاب و نظام اسلامی در حال نبرد دیپلماتیک با قدرت های زرگو در استانبول است و دولت با شجاعت دست به جراحی بزرگ اقتصادی کشور زده، باز هم طی چند هفته متوالی شاهد گستاخی و فرستادن پالس های بیرونی پسند از سوی جناب روحانی که مفتخر به سکوت توام با همراهی از جریان فتنه نیز می‌باشند، هستیم.


 جناب روحانی درحالی که باید پاسخگوی اقدامات خود و همطیفانش باید باشد در آخرین اظهارات خود که مورد استقبال سایت های ضد انقلاب و جریان فتنه قرار گرفته مدعی شده که "?? درصد از جوانان کشور بیکار هستند و درآمد آنها صفر درصد است‏‌".


این ادعاها فرافکنانه و حمایت از مردم و وضعیت معیشتی آنان آنهم از سوی افرادی که اصلا معنای درد را نچشیده اند و همواره با واژه "رفاه"، "توسعه" و "انباشت سرمایه" مانوس بوده اند، جای تعجب دارد!


 این آقایان فراموش نکنند که ما اقدامات انفعالی و از روی خوش باوری به غرب را هیچاه از یاد نبرده و به حافظه بلند مدت تاریخی خود سپرده و روزی از آنان حساب کشی خواهیم کرد. 


 







 



ارسال شده در توسط منتظر منجی


حمله ارتش عراق به گروهک تروریستی منافقین


به تازگی نیروهای پلیس و ارتش عراق در اقدامی هماهنگ به نیروهای منافقین پلید یورش برده و آنها را از باب الاسد تا بیمارستان اشرف عقب راندند.


به گزارش«جوان آنلاین»،در این حمله ، ارتش عراق ، منافقین را به وسیله باتوم مورد ضرب و شتم قرار داد که در نتیجه دو تن از منافقین کشته و 45 نفر دیگر نیز زخمی شدند.


نیروهای پلیس و ارتش تعداد 33 دستگاه خودروی نظامی متعلق به منافقین را به غنیمت گرفتند.


دولت عراق به دلایل امنیتی و تشدید محاصره منافقین اقدام به اخلال در شبکه تلفن آسیاتل (سیستم ارتباطی منافقین) در نزدیکی این مقر نموده و سعی دارد سرویس اینترنت داخل پادگان اشرف را نیز برای جلوگیری از ارتباط منافقین با منابع خود قطع کند.


همچنین لازم به ذکر است یک گروه از نظامیان آمریکایی بمنظور حمایت از منافقین با 30 دستگاه خودرو و تعدادی بالگرد وارد این پادگان شدند.


 



ارسال شده در توسط منتظر منجی

«ترسو»ترین سیاستمدار ایرانی کیست؟


کیهان در یادداشتی با عنوان«خاتمی و روحیه ای به نام ترس» نوشت:

*برخورداری از روحیه «جبن» در افراد از جمله صفات رذیله ای است که می تواند قدرت تأثیرگذاری آنان در فضای پیرامونی را تحت تأثیر قرار دهد.

*فرد «جبون» و «ترسو» نه می تواند حرکت کند و نه در حرکت بدلیل برخورداری از این روحیه می تواند بایستد. خود او از ترس می ترسد و به همین دلیل دام هایی برای خود می چیند که موجب افزایش «ترس»اش می شود.

*سیدمحمد خاتمی شاید یکی از اعلاترین و شاخص ترین افرادی است که در عالم سیاست- حداقل در دوران معاصر- نام بدی از خود بر جای گذارده و در تحلیل رفتاری وی، یکی از شاخص ترین علت بدنامی اش، شدت برخورداری او از روحیه «ترس» بوده است.

*وقتی به دوران مدیریتی وی در دولت اصلاحات نگریسته می شود، خاتمی؛ نه شخص دوم و رئیس جمهور کشور که به واسطه همین روحیه، به ملغمه ای از نیازها، آمال، آرزوها و اهداف شوم و پنهانی تبدیل شده بود که بازیگران پشت صحنه برای او می خواستند. همین ترس وی باعث شده بود که نتواند حتی در برابر یکی از این بازیگران نهایی مقاومت به خرج داده و حداقل خود را به طور «دربستی» در خدمت یک طیف و مجری سیاست های یک قشر قرار دهد. چنین است که دوران حاکمیت دوم خرداد تبدیل به معجونی نامتنجانس از تضادها و ناهماهنگی ها و زمینی نامتقارن از خواست ها و تمایلات متناقض شده بود.

*هنگامی که خاتمی در دو سال پایانی عمر دولت موسوم به اصلاحات با بی رغبتی تمام تنها ?-? ساعت در روز را به حضور در دفتر پاستور اختصاص می داد و گویی هیچ مشکلی در کشور نیست که وی منتظر پایان دوران رئیس جمهوری خود بود.

*«ترس» خاتمی از ریخته شدن آبرویش بارها به ضررش تمام شده و شخصیت وی را امروز به گونه ای تحت تأثیر قرار داده که هیچ خاطره خوش و مطبوعی از وی در اذهان جامعه- با هر طیف و سلیقه سیاسی و اجتماعی- باقی نگذارده است.

* شروع فتنه ?? محصول همین «ترس» خاتمی بود. ترس وی از ورود در صحنه انتخابات، «ترس» وی از مواجهه با احمدی نژاد که تفکر انقلابی را در آن مقطع نمایندگی می کرد، ترس خاتمی از به فنا رفتن شخصیتی که در دوم خرداد ?? از خود ساخته بود، «ترس» وی از قدرت جوشش انقلاب، «ترس» او از اعلام ناتوانی اش در کنترل تندروی افرادی که گرداگردش جمع آمده بودند و دهها ترس دیگر که تضادهایی نیز با هم داشتند.

*بازی اخیر خاتمی را نیز کسی جدی نمی گیرد. او اگر می خواهد به صحنه بازگردد بایستی مهر داغ ذلت در برابر نظام عزت مند اسلامی را در ملاءعام بر پیشانی خود حس کند.

 

ارسال شده در توسط منتظر منجی

توصیف رسانه های غربی از مواضع مقتدرانه ایران در استانبول


رسانه های غربی و منطقه ای ضمن اشاره به کار شکنی های آمریکا و برخی کشور های غربی در مذاکرات استانبول از دفاع جانانه ایران از حقوق حقه ای هسته ایش خبر دادند.


به گزارش باشگاه خبرنگاران ، رویترز در این زمینه نوشت : گفتگوهای استانبول از وجود دو دستگی گسترده در بین اعضای گروه شش در رسیدن به تعامل با ایران و ادامه رویکرد تحریم ها بر ایران را نشان داد.


این در حالی است که رویکرد فشار اقتصادی حداقل تاثیر را بر ایران ،یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت خام، تاکنون گذاشته است.


بر اساس این گزارش،تحلیلگران بر این باورند که ائتلاف آمریکا قادر به اعمال تحریم های بیشتر بر ایران و سران سازش ناپذیر این کشور نمی باشد .ایرانی که بخوبی از برنامه های هسته ایش برای نمایش "اتحاد ملی" استفاده نموده است.


رویترز در ادامه نوشت: هرگونه فشار مجدد بر ایران از سوی آمریکا "عصبانیت شدید روسیه" را در بر خواهد داشت.


این خبرگزاری عنوان داشت:هئیت ایرانی از ابتدای مذاکرات استانبول تاکید داشتند که "حقوق حقه ای هسته ایشان" قابل مذاکره نیست.


این منبع خبری در گزارشی دیگر با تیتری بزرگ عنوان داشته بود:"قدرت های غربی در مذاکره با ایران شکست خوردند."


مارک فیلتز پاتریک،مقام اسبق وزارت خارجه آمریکا طی اظهار نظری کوتاه به رویترز گفت:فکر نمی کنم این دور از مذاکرات پایان دیپلماسی باشد.


خبرگزاری آمریکایی آسوشیتد پرس نیز روز گذشته نوشت:یک دیپلمات از کشور های عضو دائمی شورای امنیت ساز مان ملل متحد و حاضر در گفتگو های هسته ای اعلام داشت که تحریم های جدیدی برای ایران ر در نظر گرفته نشده است.


اولی هینونن،از مقامات اسبق آژانس بین المللی هسته ای با ارسال ایمیلی به شبکه خبری سی ان ان نوشت:ایران خواهان مباحث گسترده تر راجع به خلع سلاح هسته ای به ویژه (رژیم) اسراییل می باشد.


روزنامه صهیونیستی هاآراتص هم نوشت:یک مقام ارشد آمریکایی به خبرنگاران اعلام داشت که قدرت های جهانی کماکان راه دیپلماسی را برای حل موضوع هسته ای ایران بکار می بندند.


روز جمعه همزمان با آغاز مذاکرات رسانه های خبری غربی با خبر از عدم تغییر در مواضع هسته ای ایران عنوان داشته بودند: جمهوری اسلامی بارها نشان داده است که از مواضع هسته ای خود عقب نخواهد نشست.


"بی بی سی" انگلیسی هم در پایگاه خبری اش با تاکید صریح بر "پایدار بودن مواضع هسته ای جمهوری اسلامی" نوشت:در حالی ایران و قدرت های جهانی در استانبول گرد هم آمده اند که نمی توان انتظار داشت در موضوعات اصلی گشایشی حاصل شود و ایران از مواضعش کوتاه بیاید.


اخبار دیگر حاکی از فشار بیش از حد آمریکا بر متحدینش برای ترغیب ایران در مذاکره با هئیت آمریکایی حاضر در استانبول حکایت نمودند.


گفتنی است،هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز هفته پیش در گفتگو با "سی ان ان" از چالش های طولانی کشورش با ایران خبر داده بود . کلینتون در سخنانی جالب اظهار داشته بود:راه رسیدن به تغییرات مورد نظر ما در ایران بسیار طولانی و چالش برانگیز می باشد.


 


ارسال شده در توسط منتظر منجی


حمایت چندین باره شیرین عبادی از همجنس بازها!


رئیس کانون غیر قانونی مدافعان حقوق بشر در اظهار نظری عجیب اعلام کرده است که باید از همجنس بازان حمایت شود.


حماسه نیوز به نقل ازرسالت شیرین عبادی در جدیدترین اظهارات خود در ایتالیا در نشستی عمومی گفته است: همجنس بازی جرم نیست ولی در ایران همجنس بازان به مجازات اعدام محکوم می‌شوند.


این به اصطلاح مدافع حقوق بشر در ادامه اظهارات خود، همجنس بازان را افرادی بی گناه خوانده(!) و خطاب به دولت ایتالیا گفته است: به من کمک کنید تا همجنس بازان را نجات دهم!


در این همایش، شیرین عبادی به پاس خوش خدمتی‌های اخیر خود برای حامیان غربی‌اش مورد تقدیر قرار گرفت و جایزه «انسان‌ها در تبعید» را از شهردار شهر لاسپتزیای ایتالیا دریافت کرد و آن را به نسرین ستوده، از عناصر محرک فتنه در ایران، هدیه کرد.


 



ارسال شده در توسط منتظر منجی


اصلاح طلبان و فتنه گران در تقاطه 3 رویکرد


جریان فتنه و اصلاح طلبان این روزها و این ایام شرایط دشواری را به لحاظ عمل سیاسی و تبیین گفتمانی آتی خود تجربه می کنند.


سقوط جریان فتنه و پاگیری کامل آن در جبهه ضد انقلاب گرچه با حمایت هایی با عناصر اصلاح طلب همراه و قرین شد ولیکن تردیدهای برخی از اصلاح طلبان نسبت به پی گیری آینده سیاسی خود شرایطی دشوار را پیش روی آنان قرار داده است.


«مدیریت نظام» در مواجهه با فتنه،خروش ملت در «حماسه 9 دی»،صلابت نظام در برابر«باج خواهی ها» و...بی شک از جمله مولفه هایی بوده که فتنه گران و اصلاح طلبان را در مسیر انتخاب قرار داده است.انتخابی که بی شک از میان سه رویکرد موجود در میان آنان بوده و انتخاب هریک از رویکردها آینده سیاسی شان را محرز و قطعی خواهد ساخت.این رویکردها اما چه می باشند؟


الف- رویکرد مبارزه:


طیفی از جریان فتنه به دلیل دگردیسی های فکری و ایدئولوژیکی عمیقی که از چپ سنتی تا چپ نو را شامل می شود و حتی در مواردی گردش و تنه به لیبرالیسیم را نیز تجربه می کرد،بر این تصور بود که مدل حکومتی حاضر و مبتنی بر ولایت فقیه، دچار احتضار و فروپاشی شده لذا بر همین رویکرد فرقه سبز را مورد توجه قرار داده و مدیریت رفتاری آن را برعهده گرفت.


این طیف بر این باور بود به دلیل شکل گیری زنجیره سلبی (نه به احمدی نژاد و سپس نه به حاکمیت) و شبکه شدن تلاش های داخلی و خارجی ،ظرف چند ماه با فشارهای اقتصادی- سیاسی غرب خواهد توانست به موفقیت دست یابد.اما برخلاف این تحلیل ها و تلا ش ها که فاقد برآورد تخمین وتدبیر و واقع نگری بود ،با مدیریت ولایی و بصریت عمومی ملت این طیف در برنامه های خود ناکام مانده و به جنون رفتاری – تحلیلی رسید.


نشانه های این جنون که در بی قیدی در همنوایی و حرکت در مسیر ضد انقلاب بارها نشانه هایش ظهور و بروز یافت اما منجر به این شد که این طیف همچنان بر تحلیل های اشتباه خود پافشاری کرده و ریزش حامیان خود را به «آتش زیر خاکستر» تعبیرکند.


این طیف معتقد است که در صورت بهره گیری از «فرصت های حقیقی و حتی تصادفی» و عبور از فضای پلیسی- امنیتی! این آتش دوباره شعله ور خواهد شد.در حقیقت این طیف در تحلیل خود براین باوراست که با وجود تحریم های خارجی ،دولت با ناتوانی در اجرای صحیح طرح هدفمندی یارانه ها مواجه شده و بزودی شاهد شکل گیری و بروز اعتراضات اجتماعی خواهیم بود.اعتراضاتی که به دلیل ماهیت اقتصادی آن به عنوان شتاب زا عمل کرده و قابلیت موج سواری را برای آنان فراهم خواهد کرد.


در مجموع این طیف از جریان فتنه با این تحلیل بر این باور است که نه تنها مبارزه تمام نشده، بلکه جدی تر نیز شده است و فقط باید تا روز موعود یعنی لحظه قیام و فراهم شدن شرایط (بروز اعتراضات اجتماعی گسترده) زیرزمینی عمل کرده و برای نشان دادن پویایی فرقه نیزباید در اذهان تک مضراب های تبلیغی را در دستور کار قرار داد.


اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد مبارزه را اینگونه خلاصه کرد:


1- وجود گسست های 4 گانه در جامعه:


1- الف- گسست بین مردم و حاکمیت
1- ب- گسست بین نخبگان و حاکمیت
1- ج- گسست بین نخبگان و نخبگان
1- د- گسست بین مردم و مردم


 2- فشار خارجی:
2- الف- تحریم ها
2- ب- تهدید نظامی
3- ضعف و ناکارآمدی نظام
4- قدرت و انسجام جنبش سبز


ب- رویکرد موازانه:


حامیان این رویکرد نگاهی متفاوت تر از طیف معتقد به مبارزه را نسبت به شرایط و وضعیت موجود فرقه سبز داشته و بر سیاست ورزی تاکید دارند.این طیف بر این باورند که جنبش سبز با شکست مواجه شده و کار آن در فاز خیابان به پایان رسیده است. در حقیقت این طیف معتقدند که برخلاف حامیان رویکرد مبارزه بخش اعظم گسست های مورد تاکید این طیف در حد ادعا بوده و واقعیت نداشته و نظام و دولت حداقل توانسته اند در اذهان اکثریت جامعه خود را کارآمد و تلاشگر برای رفع مطالبات مردمی نشان بدهند.


این طیف با مورد اشاره قرار دادن حماسه 9 دی به طیف دیگر پیغام داده اند که 9 دی واقعی ترین تصویر موجود و قابل لمس حقیقی جامعه پس از فتنه می باشد و اگر حامیان رویکرد مبارزه بر این واقعیت چشم ببندند به طور قطع روزنه های امید به بازگشت را نیز به روی خود بسته خواهند دید.


این طیف اما برخلاف حامیان رویکرد مبارزه که معتقد به استراتژی «برد- باخت» در قبال نظام است معتقد به استراتژی«برد برد» بوده و براین باور است که گرچه فتنه مهارشده اما اصلاح طلبان به عنوان موتور این جریان قابل حذف نیستند چرا که جریان اصلاحات یک جریان فکری است که در بخش هایی از لایه های اجتماعی بویژه در میان نخبگان ریشه دوانده و دارای پایگاه می باشد.


لذا سخن آخر این طیف این است که باید به نظام به یک موازانه نسبی حداقل 60به 40 برسیم.


در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد موازنه را اینگونه خلاصه کرد:


1- پایگاه اجتماعی قوی نظام و دولت
2- بی اثر بودن فشار خارجی
3- شکست جنبش سبز در فتنه88
4- غیر قابل حذف بودن اصلاحات
5- تعریف بازی «برد – برد» با حاکمیت


ج- رویکرد تناسخ:


در برابر این دو طیف،بخش دیگری از اصلاح طلبان نیز وجود دارند که انتقادات جدی ای به این دو طیف دارند.این طیف حامیان رویکرد مبارزه را رادیکال،غیر منطقی ،بی سر و احساسی خوانده و اصرار آنان بر ادامه این رویه را آب در هاون کوبیدن تعبیر می کنند.


این طیف همچنین با اشاره به رویکرد حامیان موازانه معتقدند این طیف شکل دیگری از رویکرد مبارزه است که بازگشت به نظام را برای پی گیری خط فتنه دنبال می کند،مضاف بر اینکه برای بازگشت خود استراتژی «برد- برد» را بگونه ای تعریف می کند که پذیرش شرایط آنان بطور قطع به باخت حاکمیت منتهی خواهد شد،مساله ای که قطعا حاکمیت به آن واقف است.


این طیف که برخی از اصلاح طلبان واقع بین را تشکیل می دهد بر این باور است که کالبد اصلاحات در جریان فتنه 88 جان سپرده و دم مسیحایی نیز قادر به زنده کردن آن نیست اما روح سرگردان آن می تواند در کالبدی کاملا متفاوت حلول کند.


این طیف همچنین با انتقاد از رفتارهای اصلاح طلبان و فتنه گران بر زدودن ناخالصی ها از اصلاحات و ملتزم بودن به هنجارهای نظام ولائی و روشن ساختن مرزهای هویتی خود با بیگانگان و رفتارهای فتنه گران تاکید کرده و بر کلید زدن دور جدیدی از فعالیت ها با کالبدی جدید تاکیددارند.


در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد تناسخ را نیزاینگونه خلاصه کرد:


1- عدم پذیرش بازگشت بدون هزینه اصلاحات سابق (جریان فتنه 88) از سوی نظام
2- عدم پذیرش بازگشت با هزینه (توبه) از سوی فتنه گران
3- اراده نظام و مردم حامی نظام بر حذف مجرمین
4- نیاز نظام به روح اصلاحات خالص جهت پویائی


درخاتمه با بررسی رویکردهای سه گانه در جریان فتنه و اصلاح طلبان حال باید منتظر بود و دید که اینان با اتخاذ کدامین رویکرد به سوی کدامین راه رهنون خواهد شد.باید بود و دید.




ارسال شده در توسط منتظر منجی

 

آقای خاتمی این هم انتخابات آزاد!


حبیب ترکاشوند | پایان هفته گذشته هشتاد و پنجمین سفر استانی ریاست جمهور و هیئت دولت در دور سوم سفرها برگزار شد. هرچند در این سفر نیز همانند سفرهای دور سوم ‌ دیدار عمومی با مردم، دیدار با مدیران، نخبگان، ایثارگران، جلسه کارگروه فرهنگ و هنر و جلسه استانی دولت از برنامه‌های روتین این سفر بود اما برخی مولفه‌های خاص این سفر می‌تواند آن را ازسایر سفرها متمایز کند.


استقبال پرشور، کم نظیر و قابل تأمل مردم یزد از احمدی‌نژاد در بدو ورود به این شهر و جمعیتی که ازفرودگاه شهید صدوقی تا میدان امیرچخماق محل سخنرانی رئیس‌جمهور به استقبال وی آمده بودند، بهت وحیرت کارشناسان را در پی داشته است.


نمایش صحنه‌هایی از این استقبال با تصاویر گرفته شده از هلی‌کوپتر در رسانه ملی حاکی از آن بود که در دور سوم این سفرها (که قاعدتاً بایستی شاهد سیر نزولی استقبال باشیم)، جمعیتی بیشتر از سفرهای قبلی در این مراسم حضور یافته بودند.این استقبال باشکوه وقتی بیشتر نمایان می‌شود که بدانیم کل جمعیت این استان خشک و کم‌آب که در دل کویر واقع شده در سال 84 حدود 977002 نفر بوده است.


اگر تغییر جمعیتی این 4 سال اخیر را نیزدرنظر بگیریم جمعیت این استان از یک میلیون و 50 هزار نفر بالاتر نخواهد رفت، حال می‌توان محاسبه کرد که از این جمعیت یک میلیونی، چند درصد آن متعلق به خود شهر یزد است و در این استقبال صدها‌هزاری چند درصد از مردم این شهر کویری شرکت یافته‌اند.


موضوع دیگری که این سفر را خاص می‌کند، این است که ریاست‌جمهور دوران 8 ساله اصلاحات از این استان برخاسته است. فردی که اکنون در نقطه مقابل دولت و همراه با فتنه‌گران اغتشاشات سال گذشته با توهم تمام مدعی است که مردم ایران هنوز طرفدار آنانند و در یک انتخابات آزاد ملت آنان را برخواهند گزید.


لازم به یادآوری است، چند ماه قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری، عده‌ای از سیاسیون بوشهری در دیدار با خاتمی خواستار کاندیداشدن وی برای انتخابات شده بودند و از اقبال عمومی مردم نسبت به وی در صورت کاندیدا شدن خبر داده بودند، اما پاسخی که خاتمی به این سؤال داده بود، جالب بود. وی قریب به مضمون گفته بود «اگر همه استان‌ها مانند بوشهر و استان خودم بودند در آمدن شکی نداشتم.»


پاسخ خاتمی این اعتراف را در خود داشت که موقعیت وی در استان‌های یزد و بوشهر بهتر از سایر استان‌ها است. حال می‌بینیم در همین استانی که زادگاه خاتمی است، چنین استقبال باشکوهی از مسئولی که در نقطه مقابل خاتمی قرار دارد، صورت می‌گیرد، آن هم در برهه‌ای که آقایان حامی فتنه سبز معتقدند که دولت دهم از فقدان مقبولیت مردمی رنج می‌برد و باید در یک انتخابات آزاد، مردم افرادی را که می پسندند، انتخاب کنند(!)


سوال اینجاست، آیا نمی‌توان به خاتمی و افرادی همانند وی گفت آنان انتخاباتی آزادتر از این سراغ دارند که جمعیتی صدها هزار نفری از همولایتی‌های خود آنان در هوای سرد زمستان کویر با تحمل تمام سختی‌ها چند ساعت از کار و زندگی خود می‌زنند که به استقبال احمدی‌نژاد بیایند؟


آیا کسی این جمعیت عظیم را مجبور کرده بود که به زور در این مراسم شرکت کنند، که اگر اینگونه بود مسلماً منتسبان به امثال خاتمی که این استان را حیطه استحفاظی و حیاط خلوت خود می‌دانند تا به حال ده‌ها بار در مصاحبه با رسانه‌های وطنی و دلسوزی چون بی‌بی‌سی، صدای امریکا وغیره آن را افشا می‌کردند. آیا خود این سفر نمی‌تواند سندی مستند از توهم اصحاب فتنه مبنی بر میزان اقبال مردمی نسبت به آنان باشد.



 


 


فرماندهی‌سبزها مانند فرماندهی گربه‌هاست 



سایت «امروز» وابسته به حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) ضمن هشدار نسبت به بی اعتبار شدن خاتمی و موسوی و کروبی در میان محافل مختلف اپوزیسیون نوشت: «سعید حجاریان می گفت فرماندهی ده هزار گوسفند راحت تر از فرماندهی ده گربه است.


کلمه: فرماندهی اصلاح طلبان به فرماندهی جمع گربه ها می ماند که هریک به سویی می روند یکی از دیوار بالا می رود، یکی بالای درخت می رود، یکی می خوابد، یکی بازیگوشی می کند و خلاصه آن که هیچ کس تن به خواسته فرمانده نمی دهد. این تمثیل وصف حال حرکت جنبش سبز و سلف، آن حرکت اصلاح طلبی است. یک نمونه جالب آسیب شناسانه این وصف حال، سخنان آقای خاتمی و واکنش هایی است که از سوی پاره ای از سبزها در فضای مجازی نسبت به آن صورت گرفت».


«امروز» با اشاره به متهم شدن دست اندرکاران سه گانه فتنه سبز به بی کفایتی و بی عرضگی نوشت: این اولین بار نیست که سخنان یکی از سه چهره برجسته جنبش سبز با واکنش منفی طیف هایی از بدنه جنبش سبز مواجه می شود و صداقت و سلامت و صلاحیت آنها مورد تردید قرار می گیرد.


نویسنده سایت یاد شده افزوده است: «این سه تن سران جنبشند. حتی اگر به واقع، جنبش فاقد رهبری باشد، نباید آنارشیست وار، این فقدان را یک حسن و ویژگی مثبت تلقی کنیم». این تعابیر در حالی است که اولین بار موسوی با درک ناتوانی از تداوم هدایت فتنه، اعلام کرد «جنبش فاقد رهبر به مفهوم متعارف است و هر یک از اعضای آن خود رهبرند»!


سایت مشارکتی- مجاهدینی در پایان نسبت به تشدید انتقادها در محافل گوناگون اپوزیسیون نسبت به دست اندرکاران ناکام فتنه نوشت: برخی واکنش ها به سخنان اخیر آقای خاتمی چنان بود که تنها شک و تردید و بی اعتمادی علیه وی را می پراکند. در این نقدها خاتمی با موسوی و کروبی انسان هایی معرفی می شوند که بدون تفکر و تامل کافی و بدون مشورت های لازم به اظهارنظر یا اتخاذ موضع می پردازند. این نقدها به صلاحیت و مصداقیت این سه نفر در راهبری جنبش لطمه می زند.


شایان ذکر است سالها پیش در اوج قدرت اصلاح طلبان، علیرضا علوی تبار، سردبیر روزنامه صبح امروز (سعید حجاریان) در تعابیری مشابه حجاریان، عنوان کرده بود که کار هدایت تشکیلات اصلاح طلبان و روشنفکران، مثل گله بانی گرگ هاست.


 


 


تلاش منافقین برای برقراری ارتباط با بارزانی


به گزارش خبرنگار جنبش سرخ حسینی به تازگی گروهک تروریستی منافقین در یک مکاتبه رسمی از پاریس خطاب به مسعود بارزانی از وی درخواست کردند تا روابط و ارتباط سیاسی بین این گروهک و اقلیم کردستان برقرار گردد.


گفته می شود منافقین در این مکاتبه یادآور شده اند در صورتی که مسعود بارزانی این درخواست آنها را بپذیرد این گروهک در یک بیانیه رسمی و رسانه ای از اکراد عذر خواهی خواهد کرد.


 



ارسال شده در توسط منتظر منجی

کروبی فقط اسباب خنده مردم است


"محمدرضا سرشار" در گفت‌وگو با کلمه با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص بازیچه بودن سران فتنه در دست بیگانگان، اظهارداشت: اولین دلیل را باید در نفسانیت، قدرت‌ و جاه‌طلبی این افراد دانست و اینکه هدف آنها قبضه قدرت بوده و قصد خدمت به اسلام، انقلاب، مردم و نظام را نداشتند.


 


 


نایب رئیس انجمن قلم ایران با بیان اینکه سران فتنه به معنی واقعی کلمه افراد سیاستمدار نبودند، تصریح کرد: به عنوان مثال دو نفر از کسانی که اسماً در رأس جریان فتنه قرار گرفته بودند یکی مهمتر و دیگری شخص کم اهمیتی بود که اصلاً قابل ذکر نبوده و در بیشتر موارد اسباب تفریح مردم بود.


 


وی با بیان اینکه ما در شخص اول نشان خاصی از هوشمندی و تیزبینی سیاسی نمی‌دیدیم، خاطرنشان کرد: وی در همان دورانی هم که مسئولیتی در این نظام داشت، تحت یک شرایط خاص و با حمایت‌های حضرت امام (ره)، مردم و کل نیروهای انقلابی توانست به فعالیتش ادامه دهد.


 


شروط خاتمی حکایت بدهکاری است که اگر دنبالش نکنی، طلبکار می شود


 


به گزارش کلمه،عضو هیئت امنای بنیاد ادبیات داستانی در خصوص شروط خاتمی برای نظام و انقلاب، با بیان اینکه موضوع خاتمی در واقع حکایت همان ضرب‌المثل مشهور است که "بدهکار را اگر دنبال نکنی، طلبکار می شود "، گفت: اگر قوه قضائیه، بلافاصله امثال خاتمی را به محکمه کشانده و به مجازات قانونی می‌رساند، حال به این شکل طلبکار نظام و انقلاب نمی‌شد.


 


وی خاتمی و موسوی را گل‌های سرسبد جریان فتنه دانست و تصریح کرد: این افراد به طور مطلق هیچ سابقه انقلابی - حتی در حد یک تذکر ساواک - را در کارنامه خود ندارند به عکس، بدون استحقاق، به یمن انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، به بالاترین مقامات سیاسی اجرایی کشور هم رسیده اند و بعد از برخورداری از آن همه رانت قضایی، به جای شاکر بودن، کارشان به جایی رسیده که برای نظام شرط هم تعیین می کنند!



  

 

 

حمله بالاترین به دروغ پردازیهای شاخ دار سبزها

تا بسیج مردمی هست جمهوری‌اسلامی هم هست!

همزمان با بالاترین، «همدم مصطفوی» (از عناصر ضدانقلاب فراری) نیز به شبکه 5 فرانسه گفته است: حکومت جمهوری اسلامی بر پایه یک شبکه سیاسی، مذهبی، اجتماعی و بسیج بنا شده و سرنگون کردن آن بسیار سخت است.

صراط - پایگاه صهیونیستی «بالاترین» اذعان کرد بسیج مردم ایران و اعتقادات مذهبی آنان به جریان های برانداز مجال عرض اندام نمی دهد.


این رسانه ضد انقلاب با اشاره به شعبده بازی رسانه ای در شبیه سازی فتنه سبز با انقلاب مردم تونس نوشت: ایران، تونس نیست زیرا بسیج را دارد و ایران تونس نیست زیرا معترضان در تونس مخالفت با حاکمیت را با مخالفت با اعتقادات و فرهنگ مردم همراه نکردند. اما در ایران، اپوزیسیون مهر دین ستیزی را بر روی پرچم و پلاکاردهای خود چاپ کردند، لذا تحرک آنها، این تعبیر را دارد که فساد و فحشا گسترش یابد و مساجد تعطیل شود و به جای آن کاباره و مشروب فروشی احداث شود.


به گزارش صراط نیوز نویسنده بالاترین با اشاره به بسیج ملت در برابر فتنه سبز در حوادثی نظیر 9 دی 88 یادآور شد: برای مردمی که در انتخابات و راهپیمایی های مورد نیاز نظام مانند 9دی بسیج می شوند و حضور فعال دارند، مخالفت با نظام در حکم مخالفت با خدا و پیغمبر و اهل بیت ]علیهم السلام[ محسوب می شود. کشته شدن در راه نظام ولایت فقیه، درجه رفیع شهادت محسوب می شود اما کشته شدن برای طرف مقابل، اتلاف جان و هلاکت به حساب می آید. پایه های حکومت ولایت فقیه، امروز به همین توده فعال وابسته است و نمی توان بی اعتنا به این مسئله، به راحتی به نظام حکومتی جدیدی دست یافت.


این پایگاه ضد انقلابی در مطلب دیگری با تاکید بر اینکه «ما بالاترینی ها تبدیل به سوژه های طنز حسین شریعتمداری شده ایم»، نوشت: ما در بالاترین به سروکله هم می زنیم و خبر آن هر چند وقت یکبار در کیهان چاپ می شود. شاید هم آنها در میان ما نفوذی دارند(!)


همزمان با بالاترین، «همدم مصطفوی» از عناصر ضدانقلاب فراری هم به شبکه 5 فرانسه گفته است: حکومت جمهوری اسلامی بر پایه یک شبکه سیاسی، مذهبی، اجتماعی و بسیج بنا شده و سرنگون کردن آن بسیار سخت است.

 

 

 

 


مجله آمریکایی فارین پالیسی:

کاش «بن‌علی» از انقلاب ایران عبرت می گرفت

فارین پالیسی در ادامه، دیکتاتور مخلوع تونس که از همپیمانان استراتژیک صهیونیستها بود را به خاطر درس نگرفتن از شاه مخلوع ایران سرزنش کرده و می نویسد: «بن علی می بایست به جای پیروی از سیاست محمدرضا شاه در سرکوب انقلاب، شیوه بهتری به کار می بست.


صراط - مجله آمریکایی فارین پالیسی با مقایسه شیوه سرکوب انقلاب مردمی در ایران و تونس، به درس عبرتهایی که زین العابدین بی علی از محمدرضا پهلوی نگرفت، اشاره کرد.

در ابتدای این مقاله آمده است: «رئیس جمهور تونس در چند هفته اخیر در شرایط ناخوشایندی قرار داشت. معمولا حاکمان مستبد وقتی با جنبش های مردمی روبه رو می شوند، واکنش مناسبی به آن ها نشان نمی دهند.»

به گزارش
صراط نیوز ، فارین پالیسی در ادامه، بن علی را به خاطر درس نگرفتن از شاه مخلوع ایران سرزنش می کند و می نویسد: «بن علی می بایست به جای پیروی از سیاست محمدرضا شاه در سرکوب انقلاب، شیوه بهتری به کار می بست.»

این مجله آمریکایی، با بیان اینکه رئیس جمهور فراری تونس، جنایات چندین ساله شاه ایران را در یک هفته خلاصه کرد، ادامه داد: «نخستین اقدام، انکار نارضایتی مردم بود. شاه، تظاهرات سال 1978 را توطئه ای خارجی خواند و بن علی نیز در ابتدای هفته اعلام کرد این تظاهرات فراگیر، اقدامی تروریستی است. در پائیز سال 1978 شاه، اعلام حکومت نظامی کرد و دولت نظامی تشکیل داد. بن علی نیز ممنوعیت رفت و آمد اعلام کرد و به نیروهای امنیتی دستور داد برای سرکوب اعتراضات از زور استفاده کنند و سپس به عقب نشینی شتابزده و در عین حال دیرهنگام روآورد.»

در پایان این مقاله، فارین پالیسی با مقایسه دو دیکتاتور، که علی رغم پشتوانه سیاسی قدرت های بزرگ فرار کردند، پرداخته و آمده است: «هر دو حاکم در پایان بازی کوشیدند به حکومت خود رنگ لیبرالی بدهند. در نوامبر 1978 شاه ایران از تلویزیون اعلام کرد: من صدای انقلاب شما را شنیدم. بن علی نیز روز پنج شنبه در تلویزیون اعلام کرد: من شما را درک کردم. درنهایت نیز هر دوی آنها به خارج فرار کردند؛ شاه به مصر رفت و بن علی ابتدا به جزیره مالت، سپس به فرانسه و از آنجا به عربستان رفت.»

 



ارسال شده در توسط منتظر منجی
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >