خبرگزاری فارس: مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه جان کین از طراحان اصلی کودتای مخملی پس از فتنه تیر 87 به ایران آمده و با اصلاحطلبان دیدار کرد، گفت: خاتمی همه مراحل فرمول کودتای مخملی را در ایران پیاده کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، حسین شریعتمداری نماینده ولیفقیه در روزنامه کیهان، با اشاره به فتنه سال گذشته و نظریات مختلف پیرامون آن، مبنی بر طبیعی بودن اتفاقات یا بهانه بودن آن، اظهار داشت: فتنهای که بعد از انتخابات پدید آمد طرح و نسخه کاملاً فرموله از سوی بیگانگان بود و اسناد آن نیز موجود است؛ ادعای تقلب برخاسته از فرمول «ریچاد رولد تیام» بوده و دقیقاً در ماههای نزدیک انتخابات به داخل کشور دیکته شد.
وی ادامه داد: تشکیل کمیته صیانت از آرا، فرمول صریح اعلام شده از سوی جین شارپ است که وی یکی از پدران کودتای مخملی محسوب میشود، هرچند جان کین، جین شارپ، ریچارد رولدتیام، جورج سورس و مایکل لدین مهرههای اصلی طرح کودتای مخملی هستند.
شریعتمداری با بیان اینکه برخی در خصوص پیشبینیهای کیهان از ما سوال کرده و ما را پیشگو خطاب میکردند، افزود: این مسئله پیشگویی نیست چراکه همانند فرمول مراحل اجرا میشد، از این رو وقتی خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری 88 شده و تمام گروههای اصلاحطلب از وی حمایت کردند و موسوی نیز هنوز اعلام کاندیداتوری نکرده بود، روزنامه کیهان طی یادداشتی اعلام کرد، کاندیدای اصلی خاتمی نیست.
وی اضافه کرد: خبرنگار نیویورک تایمز در تماس خود با روزنامه کیهان از این ادعا مبنی بر اینکه خاتمی کاندیدای اصلی نیست، علت را جویا شد لذا این مسئله با توجه به فرمول مطرح شده در نشست استنفورد اعلام شده بود اما آن فرمول با خاتمی همخوانی نداشت و شخص موردنظر آن نشست نیز شناخته شده نبود.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه گیل لاپیداس، متخصص امور شوروی در نشست استنفورد حضور داشته است، خاطرنشان کرد: وی گفته بود بعد از ورود به کنفرانس استنفورد که مربوط به ایران بود، تعجب کرده است و بعد از قرار گرفتن در تریبون وضعیت ایران را همانند دوران شوروی سابق و خاتمی را گورباچف دانسته بود.
وی با بیان اینکه مطالب خانم گیل لاپیداس در نشست استنفورد را دو روز بعد از آن روزنامههای زنجیرهای در داخل کشور مطرح کردند، گفت: آنها به منبع این صحبت اشاره نکردند، در حالیکه کیهان در یادداشتی این موضوع را به آنها یادآور شد که این مطلب منسوب به لاپیداس بوده و شما آن را متعلق به خود میدانید اما روزنامههایی مثل صبح امروز هیچ واکنشی نشان ندادند.
*جان کین پس از فتنه تیر 78 با گروههای اصلاحطلب دیدار کرد
مدیرمسئول روزنامه کیهان بیان داشت: در پاییز سال 78 و چند روز پس از فتنه تیر 78، جان کین وارد ایران شده و با گروههای اصلاحطلب مذاکراتی را انجام داد البته این مذاکرات سند پنهان نبوده و همه آنها اسناد آشکار است؛ وی با اعضای حزب مشارکت، برخی اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و اعضای گروههای ملی، مذهبی دیدار کرد.
وی به سفر جانکین به قم و ملاقات وی با موسوی اردبیلی اشاره و عنوان کرد: آقای موسوی اردبیلی از قصد جانکین برای ورود به ایران آگاهی نداشت لذا به عنوان رئیس دانشگاه مفید با وی ملاقات کرد.
شریعتمداری با بیان اینکه جانکین، جین شارپ و ریچارد رولد تیام خود را شاگردان هابرماس میدانند، تصریح کرد: وقتی رهبر معظم انقلاب فرمودند فتنه ریشه بیرونی دارد براساس حدس و گمان این فرمایش را انجام ندادند.
وی با اشاره به اینکه هابرماس پس از ورود به ایران و ملاقات با برخی افراد در بعضی از دانشگاهها تشکیل جلسه داد، تصریح کرد: افرادی که در رسانهها و سایتهای خود مطلب مینویسند، بدون اشاره به نام هابرماس به صحبتهای او اشاره کردند.
شریعتمداری با بیان اینکه یکی از افرادی که با هابرماس ملاقات کرده بود و کیهان این موضوع را افشا کرد از شاکیان بنده محسوب میشود، عنوان کرد: نشریه دویچه وله، به این ملاقات در مصاحبه با هابرماس اشاره کرده بود.
وی افزود: ملاقات جانکین پاییز 78 و پس از شکست فتنه آن سال تشکیل شد؛ کیان تاجبخش از اعضای بنیاد روبیلسون و همکاران هاله اسفندیاری و شائول بخاش است؛ وی در آشوبهای تیرماه 78 بازداشت میشود اما با پادرمیانی معاون سیاسی وقت وزارت کشور آزاد شد در حالی که خود وی در حال حاضر جزء عوامل فتنه محسوب میشود.
*نیروهای اطلاعاتی در دولت اصلاحات با فرمولهای دشمنان برخورد نمیکردند
مدیرمسئول روزنامه کیهان در پاسخ به این پرسش که چرا علیرغم فرمول بودن طرحهای دشمن برخوردی با آن صورت نگرفت، اظهار داشت: رامین جهانبگلو با صراحت اعلام کرد که برای CIA کار میکند هرچند تاجبخش و هاله اسفندیاری نیز به همین دلیل بازداشت شدند؛ هفت سال قبل ما با استناد به رفت و آمدهای جهانبگلو وی را مامور CIA معرفی کردیم اما هیچ مسئولی به این موضوع توجه نکرده و نیروهای اطلاعاتی اقدامی انجام ندادند.
وی با تأکید بر اینکه نیروهای اطلاعاتی در هفت سال قبل به دولت اصلاحات منسوب بودند، گفت: کسانی که کنار این افراد هستند مشخص است لذا خاتمی دوبار با جورج سورس ملاقات کرد حتی کیهان در خصوص ملاقات عطریانفر با سورس در سفر وی به آمریکا اظهارنظری داشت اما او این مسئله را تکذیب کرد و حتی در سخنرانی خود آن ملاقات را بیعیب دانست، هرچند در اعترافات اخیرش آن را اصلاح کرد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان یادآور شد: این مسئله در تمام این مدت ادامه داشته و هیچگاه قطع نشد اما حرکت بعدی آنها در دولت فعلی کمکم به سایه رفت. وی در خصوص انتقاد خود به افرادی خاص تصریح کرد: نخستین بخش از انتقاد به بعضی از اعضای دوران اصلاحات که شامل مجلس ششم و دولت آن بوده، وارد است و در حال حاضر نیز آنها در جریان فتنه حضور مستقیم دارند از این رو نمیتوان به آنها انتقاد کرد چراکه خود آنها این افراد را به کشور دعوت میکردند.
شریعتمداری تأکید کرد: وقتی فتنه آغاز میشود هوشیاریها نیز بیشتر شده که این مربوط به بصیرت مردم است؛ بنابراین مسئله این است که آنها برنامهریزیهای لازم را انجام میدهند، هرچند لیست افرادی که با آنها ارتباط خاصی وجود داشت در حال حاضر موجود است اما در گذشته به آن توجهی نشد.
* ائتلاف گروههای ناهمگن نشاندهنده شکلگیری یک فتنه است
وی در خصوص دستهبندی طیفها و بازیگردانهای اصلی صحنه در سال گذشته اظهار داشت: یکی از شاخصهها برای شناخت فتنه که اگر به آن توجه شود فتنه در ابتدای شکلگیری قابل شناسایی است، ائتلاف گروههای ناهمگن و به ظاهر مخالف بر روی یک نقطه است یعنی وقتی در جریانی منافقین، بهائیان، مارکسیستها، کلان سرمایهدارها و گروهکهایی مثل عبدالمالک ریگی، پژاک از یک جریانی اعلام حمایت کرده و شیمون پرز با صراحت فتنهگران را بزرگترین سرمایه خود در داخل ایران دانسته و اوباما از آنها حمایت میکند و نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز مدعی میشود که فتنهگران از جانب آنها با نظام اسلامی میجنگند، سران فتنه در مقابل این مسئله هیچ اعتراضی نکردند.
شریعتمداری با طرح این پرسش که چرا گروههای ناهمگن با یکدیگر ائتلاف کردند، اظهار داشت: اگر به تابلوی مشترک آنها توجه شود این گروهها مدعی حضور برای رقابت انتخاباتی هستند در حالی که این امر مورد قبول نبوده چراکه گروههای ائتلافکننده مخرج مشترکشان دولت نیست.
وی با بیان اینکه منافقین به دنبال دولت احمدینژاد یا هیچ فرد دیگری نبودند بلکه با اصل نظام مشکل داشتند، افزود: در چنین موردی نباید به تابلوی ائتلاف گروههای ناهمگن توجه کرد چراکه هدف ائتلاف خود نقطه مشترک این گروهها است.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه فرمول نقطه مشترک مربوط به ریچارد هاوس است، خاطرنشان کرد: یک سال قبل از انتخابات فوکویاما فرمولی انحصاری برای جامعه ایران تدوین کرده و اسم آن را «مهندسی معکوس» گذاشت؛ ریچارد رولتیام نیز بخشی از این فرمول را توضیح داد.
وی بر همین اساس ادامه داد: آنها مدعی شدند که اگر قرار باشد مخالفان جمهوری اسلامی را روی چند نقطه قرار دهیم آنها با یکدیگر جمع نمیشوند چراکه محور ائتلاف باید صرفا یک نقطه باشد از این رو وی میگوید ما مجبور هستیم مخالفان نظام را روی یک نقطه واحد جمع کنیم.
شریعتمداری به اظهارات کرباسچی به عنوان نماینده حزب کارگزاران اشاره و عنوان کرد: او مدعی شد که میخواهیم روی یک نقطه ائتلاف کنیم اما همان زمان روزنامه کیهان پس از این ادعا به منسوب بودن این نظر به ریچارد هاوس اشاره کرد.
* سران فتنه حتی در یک مورد نیز خلاف فرمول دشمن عمل نکردند
وی با بیان اینکه هدف ائتلاف گروههای ناهمگن مخالف جمهوری اسلامی دولت نبوده بلکه امری فراتر از آن محسوب میشود، متذکرشد: مردم ایران بصیرت دارند چراکه در راهپیمایی 9 دی هیچ عکسی از احمدینژاد به همراه نداشتند و این امر نشاندهنده بصیر بودن مردم است که میدانند مسئله دولت مطرح نیست بلکه دشمنان به دنبال نابودی نظام هستند.
شریعتمداری اضافه کرد: بنابراین افراد و گروههایی که در ظاهر با یکدیگر متفاوت و مخالف هستند در یک نقطه جمع میشوند، از این رو کفر ملت واحد است.
وی ادامه داد: فتنهگران از مرکز دیگری مدیریت میشدند چراکه اگر اختیار خود را داشتند، وارد عمل شده و اقدامی میکردند لذا سران فتنه به قانون تن ندادند زیرا اگر اینگونه میکردند رسوا میشدند، هرچند این موضوع دست آنها نیست.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با تأکید بر اینکه سران فتنه فقط پرچم فتنه را به دست داشته و هرگز مسئولیت مستقیم نداشتهاند، تصریح کرد: ما همواره مطرح کردهایم که سران فتنه تنها در یک مورد نشان دهند که در آن برخلاف فرمول دیکته شده بیرونی عمل کردند.
وی بیان داشت: ریچاردهاوس نخستین قدم را در فرمول خود، تن ندادن به قوانین جاری میداند اما مقام معظم رهبری فرمودند ما به مکانیزم غیرقانونی تن نمیدهیم لذا مشخص است که معظمله دقیقاً فرمول را میدانند.
شریعتمداری با اشاره به اینکه آنها برای تردید نکردن افکار عمومی نسبت به عدم رعایت قانون راه جانبی را پیشنهاد کرده بودند، ادامه داد: راه جانبی از نگاه آنها دو ویژگی دارد که یکی از آنها غیرقابل اجرا بودن آن و مورد دوم نیز فرعی بودن آن موضوع در صورت اجرایی شدن است، از این رو خاتمی در آن زمان اعلام کرد که باید رفراندوم برگزار کنیم، چرا که وی میداند این مسئله شدنی نیست.
وی با بیان اینکه روزنامه کیهان در همان زمان نسبت به این مسئله تذکر داده و به خاتمی گفت که این نظر مایکل لدین است، اضافه کرد: دو روز پس از آن مایکل لدین با نیویورک تایمز مصاحبه کرده و مدعی شد آنچه شریعتمداری نوشته را قبول دارم اما نظر من با خاتمی متفاوت است، بنابراین فرمول یکی از پس دیگری اجرا میشد.
مدیرمسئول روزنامه کیهان افزود: مایکل لدین در مصاحبه خود گفته بود جنبش اواسط دهه 1980 شکل گرفته است یعنی دقیقاً زمانی که رهبر انقلاب نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار میدادند اما مسئولان توجه نکرده و راههای غیراصلی را دنبال کردند، در حالیکه رهبری به شبیخون فرهنگی اشاره داشتند، از این رو افراد بسیاری مقصر هستند.
خبرگزاری فارس: در بخشی از این سروده آمده است: 9 دی سیل مردم باز جوشید؛ تمام سینهها آخر خروشید؛ خس و خاشاک را از شهر راندند؛ سران فتنه زیر پای ماندند؛ چراغ راه ما را جز ولیّ نیست؛ کسی رهبر به جز "سید علی " نیست.
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، این شعر، سروده برادر یک شهید است که در اشعار خود به لایههای انتظار، مباحث مربوط به یک فرد منتظر، و بصیرت منتظران میپردازد. وی در شعر خود که در نخستین سالروز حماسه «9 دی» سروده است، به وقایع روز عاشورا و پاسخ ملت بابصیرت و ولایتمدار به فتنهگران پرداخته است.
* 9 دی
هوا آشفته بود و شهر مجنون
زمین سر در گریبان، چشم پر خون
حماسه میخروشید از گلوشان
ز رگها خون غیرت سخت جوشان
که عاشورا کسی رقصیده؟ او کیست؟
چه کس با شاه دین جنگیده؟ کوفیست؟!
از این غم شهر گویا پر ز شیر است
دی از گرمای این دلها چو تیر است
همه عمارگون، آماده، هوشیار
تمام شهر بیدارند، بیدار
کسی حرمت شکن آشوب کرده
شغالی بیشه را مخروب کرده
الا ای فتنه گر، شیطان، حرامی!
میان بیشهی شیران خرامی؟!
شما، ای جمله عالم گوش دارید
کلام آوازهی بر گوش دارید
به ایران، رهبری فرزانه داریم
اشارت او کند جان میسپاریم
الا ای فتنهگر، ما مرد جنگیم
برای رجمت ای ابلیس، سنگیم
چو شمشیر آخته، در دست اوییم!
بمیرید از حسد، سر مست اوییم
ابابیلیم اگر بر فیلهایید
چو ریگی نرم آخر زیر پایید
9 دی سیل مردم باز جوشید
تمام سینهها آخر خروشید
خس و خاشاک را از شهر راندند
سران فتنه زیر پای ماندند
ولی حرفیست بی پیرایهای دوست
که این حرف از زبان یار حق گوست
"بصیرت " یاب، بیدارست دشمن
ز حقد و کینه تبدار است دشمن
صف آراییست! اما در غبار است
میان فتنه ره دشوار و تار است
چراغ راه ما را جز ولیّ نیست
کسی رهبر به جز "سید علی " نیست
خبرگزاری فارس: کارشناس ارشد علوم سیاسی سپاه امام صادق (ع) استان بوشهر گفت: مردم با بصیرت ایران با حضور پر شور و آگاهانه خود در راهپیمایی 9 دی حماسهای عظیم خلق کردند که در تاریخ انقلاب ثبت و جاودانه شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از دشتی، عزیز غضنفری ظهر امروز در مراسم سالگرد 9 دی با عنوان احیای میراث خون شهدا و تجدید بیعت عملی با ولایت در فرهنگسرای شهید شهریاری خورموج اظهار داشت: مردم در روز 9 دی عاشقانه آمدند و پای انقلاب، رهبر، ارزشها و آرمانها ایستاند. وی افزود: مقام معظم رهبری فرمودند فتنه سال 1388 فتنه عمیق بود و چالش عظیمی درست شد.
کارشناس ارشد علوم سیاسی سپاه امام صادق (ع) بوشهر بیان داشت: ملت بزرگ ایران اسلامی در جریان فتنه سال سال 1388 وقتی احساس کردند که گوشهای از این جریانات متوجه حضرت امام خامنهای و ولایت فقیه است به میدان آمدند و با حمایت همه جانبه از نظام و رهبری علاوه بر مایوس کردن دشمنان به آنان اعلام کردند که تا آخرین قطره خون اجازه نمیدهند که پایه نظام و اسلام را متزلزل کنند.
عضنفری افزود: حضور پرشور مردم در حماسه 9 دی پشتوانهای مجدد برای نظام اسلامی شد تا ضمن اینکه اهداف و مسیر خود را گام بردارد و همچنان با اقتدار در عرصه بینالملل حضور داشته باشد. این فعال سیاسی ادامه داد: هرانقلابی به جای انقلاب اسلامی ایران بود در جریان فتنه از سر راه برداشته میشد ولی این انقلاب پا بر جا ماند هر چند بعضی از نخبگان مردود شدند. وی عنوان داشت: انقلاب ما با سه شاخصه ایمان به خدا، ولایت و مردم به پیروزی رسید و همین سه شاخصه نیز انقلاب اسلامی را نگه میدارد.
غضنفری تصریح کرد: مردم شریف و با بصیرت ایران اسلامی با حضور پر شور و آگاهانه خود در راهپیمایی 9 دی حماسهای عظیم را خلق کردند که در تاریخ انقلاب ایران ثبت و جاودانه شد. وی در ادامه گفت: حماسه 9 دی سه تاثیر متفاوت داشت نخست اینکه موجب دلگرمی و احساس غرور و قدرت خود مردم مسلمان ایران اسلامی و دوستان انقلاب در داخل و خارج از کشور شد.
کارشناس ارشد سیاسی سپاه امام صادق (ع) استان بوشهر بیان داشت: تاثیر دوم این حماسه موجب خشم و عصبانیت دشمنان و منافقان و تاثیر سوم آن موجب بیداری عدهای شد که در تا حدودی دچار شک و تردید شده بودند. استاد حوزه و دانشگاه عنوان داشت: ما نیاز به شاخص داریم و شاخص ما رهبری و ولایت است و اتفاقی که در قیام عاشور افتاد این بود که مردم این شاخص را نشناختند. وی خاطرنشان کرد: امام (ره) به موضوع ولایت نگاه عرفانی دارد و در جایی میفرمایند ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه الهی است که خدای تبارک و تعالی داده است.
در حاشیه این همایش تصاویر سلسله مباحث فتنه 9 دی توسط اداره اوقاف و امور خیریه دشتی در قالب نمایشگاه و همچنین 140 عکس از حضور حماسی مردم دشتی در راهپیمایی 9 دی 1388 از شهرهای خورموج، کاکی و شنبه در قالب نمایشگاهی توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دشتی به نمایش گذاشته شد. ضمنا مردم شهرستان دشتی با نوشتن طوماری ضمن حمایت مجدد خود با ولی امر مسلمین حضرت امام خامنهای و ولایت فقیه از قوه قضائیه خواستار دستگیری سرانه فتنه شدند.
استاندار تهران گفت: حماسه 9 دی، معجزه الهی و محصول باور اصیل و معنوی مردم بود که خود را در خیابانهای تهران و ایران نشان داد.
مرتضی تمدن در گفتوگو با ایرنا، با بیان اینکه این حماسه محصول حمایت خداوند از خون شهدا بود، افزود: اگر چه از بعدازظهر عاشورا اعتراض مردمی به هتک حرمت عاشورا آغاز شد اما رودخانه ها به هم پیوست و اقیانوسی به نام 9 دی پدید آمد.
وی ادامه داد: از همان روز، غربی ها فهمیدند که به بن بست رسیده اند و سران فتنه که فردای آن روز جلسه داشتند، با قوت گفتند که ما در انتخاب روز عاشورا برای این حرکات، اشتباه کردیم.
استاندار تهران حماسه 9 دی را با دو روز ورود و تشییع پیکر حضرت امام خمینی(ره) قابل مقایسه دانست و گفت: در این روز هم مثل همیشه مردم از مسئولین جلو افتادند. من وقتی به مسیر خیابان انقلاب رسیدم، اعلام کردم که بالگرد صداوسیما راخبر کنند، چون معلوم بود که این حرکت و حماسه جز با پرواز بر فراز آسمان قابل رصد و نشان دادن به دنیا نیست.
وی اضافه کرد: با این حال، تصویربرداران هم از ثبت این حماسه بزرگ عقب افتادند و موج جمعیت همه را تحت تاثیر قرار داد، چراکه شرایط بهنحوی بود که کسی نمی توانست موقعیت خود را نسبت به کل جمعیت معلوم کند و این شعر محتشم کاشانی به ذهنم آمد که "باز این چه شورش است که در خلق عالم است..."
تمدن در مورد آغاز این هتک حرمت ها در روز تاسوعای 88 گفت: در روز تاسوعا هم عده ای در مسیر میدان فردوسی تا میدان انقلاب برای هیئتهای مذهبی مزاحمت ایجاد کردند و صفوف آنها را برهم ریختند که تا حدودی جلوی آنها گرفته شد و ما احتمال نمی دادیم که فتنهگران آنقدر وقیح باشند که در روز عاشورا دست به چنین هتک حرمتی بزنند.
رییس شورای تامین استان تهران، انتقاد به نیروهای امنیتی و انتظامی در ضعف برخورد با هتاکان عاشورا وارد دانست و گفت: حقیقت این بود که ما باور نمی کردیم که وقاحت این جریان تا اینجا ادامه پیدا کند که روز عاشورا را برای اهداف خود انتخاب کند و به آن کارها دست بزنند.
وی با تشریح وقایع روز عاشورا، گفت: ساعت نه صبح آن روز بود که اولین اطلاعات و اخبار از میدان ولی عصر تا چهارراه ولیعصر به من رسید. در این محدوده چند سطل زباله و چند ساختمان را آتش زده بودند و در دسته های عزاداری اخلال کرده بودند. وقتی به آن محدوده رسیدم، دیدم که موتور سیکلت های عزاداران را هم به آتش کشیدهاند. راه ها را هم بسته بودند و نمی گذاشتند که هیچ ماشینی تردد کند. عدهای از دختران و پسران سازماندهی شده هم سوت و کف می زدند و این جریان تا ساعت 12 و نیم ادامه داشت. در این میان، موسوی و کروبی هم جریان را از پشت صحنه هدایت می کردند.
استاندار تهران در مورد ترکیب بازداشت شدگان روز عاشورا گفت: در میان آنها از طیف های مختلف مثل بهایی ها، منافقین، ضد انقلاب، کومولهها و دموکراتها وجود داشتند و نشان می داد که چه هماهنگی پر قوتی در پشت پرده آنها وجود داشته است.
وی، حمایت موسوی و کروبی از ساختارشکنان در روز عاشورا را از اصل حرمتشکنیها بدتر دانست و گفت: تصورمان این بود آنها به خاطر حفظ آبرو هم که شده، این حرکات را محکوم میکنند، اما با تمام وقاحت، حرمتشکنان را مردم خداجو نامیدند.
وی تاکید کرد: خواست خدا بود که نقاب از چهره این جریان بیفتد و برخی مردم بی اطلاع، نسبت به مسائل آگاهی پیدا کنند. 9 دی هم در امتداد همین عنایات الهی بود. به نظر من اگر غدیر در صدر اسلام یک بار اتفاق افتاد، در انقلاب ما چندین بار تکرار شد. 9 دی هم یکی از این غدیرها بود. چریان فتنه هم باید بداند که قطعا روزهای سیاه و کدرتری را پیش رو خواهد داشت و هنوز انتقام توهین به ساحت امام حسین(ع) از آنها گرفته نشده و باید منتظر روزهای بدتری باشند.
استاندار تهران همچنین از پیشنهاد خود به رییس جمهوری برای ثبت روز 9 دی در تقویم های رسمی خبر داد و گفت: بعد از گذشت چند روز از این حماسه، در نامه ای به آقای رییس جمهور، پیشنهاد کردم تا این روز را ثبت کنند که ایشان هم با ارجاع این پیشنهاد به شورای فرهنگ عمومی، مقدمات این کار را فراهم کردند و از امسال، نهم دی ماه به عنوان روز "پیوند عاشورایی امام و امت" معرفی شد.
حمله شدید سبزها به خاتمی کاربران سایت بالاترین امروز انتقادات سنگینی را متوجه سید محمد خاتمی کردند که این موضوع نشان دهنده عدم اعتماد فرقه سبز به بنیان گذار اصلاحات بوده و ناشی از تلاش وی برای بهره برداری از این فرقه می باشد. به گزارش «جوان آنلاین»، کاربران این سایت با اشاره به شروط مطرح شده اخیر خاتمی ،وی را تنها یک فرصت طلب خوانده که حاضر به خیانت علیه فرقه سبز شده است. این کاربران، همچنین اقدامات رئیس دولت اصلاحات در زمان زمامداریش بر قوه مجریه را نادرست عنوان کردهاند و به وی ایراد گرفته اند که چرا کار نظام را در همان زمان ریاست جمهوری که قدرت داشته است، تمام نکرده است!؟ این جماعت ضد انقلابی همچنین کلمه اصلاح طلبی را مضحک و مسخره عنوان کردهاند و رئیس دولت اصلاحات را به خاطر عدم حمایت تمام قد از جریان فتنه! خائن خطاب کردهاند.این افراد همچنین تاکید کرده اند که خاتمی یک فرصت طلب قهار بوده و زمانی که باید برای فرقه سبز توان می گذاشت به این فرقه پشت کرد. این انتقادات در حالی صورت می گیرد که خاتمی پیش تر تلاش میکرد که با پی گیری سناریویی «یکی به نعل یکی به میخ»،سعی نماید بدنه فرقه سبز را به سوی خود جذب نماید.سناریویی که بوضوح نظرات کاربران سایت بالاترین نشان می دهد که چگونه خاتمی هم باید بازگشت به نظام و هم بودن با سبزها را درخواب ببیند.
فعالیت جاسوسهای صهیونیست در مرز عراق و ایران
به گزارش خبرنگار جوان آنلاین از شهر مهران به تازگی یک شرکت صهیونیستی که برنده مزایده نصب سلولهای نوری در پاسگاههای مرزی عراق شده است ، قصد دارد در روزهای آتی با استقرار در مناطق و پاسگاههای مرزی عراق در جدار مرز مهران فعالیت خود را در راستای ماموریت محوله شروع نماید.
گفته می شود حضور این شرکت صهیونیستی در پاسگاههای مرزی عراق واقع در جدار مرز باایران برای نصب سلولهای نوری یک فعالیت پوششی می باشد و در واقع هدف اصلی این شرکت وابسته به موساد جاسوسی از ایران می باشد.
محمد مهدی تهرانی: همه چیز انگار از عاشورا شروع شد. عاشورای 88 مملو از گزارههای معنادار برای تاریخ ایران اسلامی بود؛ مملو از حرفها و کلید واژهها. آن روز انگار تاریخ ایران اسلامی ورق دیگری خورد. تمام اهانتها و جسارتهای مطبوعات دوم خردادی طی سالهای اصلاحات یکباره به دست مردم خداجوی موسوی به تصویر کشیده شد و اوج التزام و پایبندی سبزها به شعایر دینی به نمایش درآمد.
عاشورا معضل آقازادگی در ایران را برملا کرد. پرده از نیتها و منش و روش سبزها برداشت و ماجرای فتنه را مختومه کرد. حرمت شکنیهای فاطمیه و پایکوبیهای خیابانی قبل از انتخابات به عاشورا رسید تا بعد از به بازی گرفته شدن رنگ سبز نوبت به رنگ سیاه عزای سیدالشهداء(ع) برسد و از این طریق برآوردی روشن از پایگاه اجتماعی دو جریان اکثریت و اقلیت به نمایش گذاشته شود.
مصونیتی به نام آقازادگی موجب شرمساری نظام قضایی خواهد بود
آن روزها اگرچه نقشآفرینی آقازادهها مشخص شده بود، اما هنوز عزمی برای برخورد با آنها دیده نمیشد. دکتر الهام در پاسخ به سؤالی درباره برخورد قوه قضائیه با آقازادهها در موضوعات اقتصادی و در حوادث بعد از انتخابات گفت: «برابری در مقابل قانون به ویژه قانون جزا، مهمترین رکن احساس امنیت قضایی است. اگر قوه قضائیه در این خصوص اهمال کند، احساس امنیت قضائی آسیب میبیند.»
تاسوعا، جماران و عزاداری با کف و سوت
سبزها در روز تاسوعا در جماران گرد خاتمی جمع شدند تا با کف و سوت، عمق اعتقادشان به سیدالشهداء را به نمایش بگذارند. مدعیان خط امام باز هم کف و سوتها را ندیدند و آن قدر زبان در کام گرفتند که در عاشورا حتی خیمههای عزای سیدالشهدا و قرآن مجید هم به آتش کشیده شد.
سکولارها، ضد دینها و سلطنت طلبهایی که با انقلاب و امام مشکل داشتند و سالها کینه امام را در دل داشتند، به واسطه آنچه جریان فتنه، مجال خود نمایی یافتند و شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" سردادند. هر چه گذشت صف بندیها مشخص تر شد و پایگاه اجتماعی دو جریان اکثریت و اقلیت حاضر در کشور روشنتر شد، بهطوری که بعد از عاشورا دیگر همه میدانستند چه خبر است. در واقع اگر تا پیش از آن میبایست با تلاش فراوان عمق نفاق و رویکردهای ضددینی جریان ساختارشکنان برای مردم شرح داده میشد، این بار نفاق عریان شد تا همه حق و باطل و حامیان آن را بازشناسند.
اشرافیت حامی اصلاحات و سکوت و رخوت مدعیان خط امام زمینه میدانداری افراطیون ساختارشکن را فراهم کرد. جسارتها اگر چه بی حد و حصر بود اما کسی تا کنون جرأت نکرده بود حرمت عاشورای امام حسین(ع) را بشکند و آن را با کف و سوت بگذراند. طبیعی بود که در این شرایط، جریان نفاق در سیر استدراجی خود سرعت دو چندان بگیرد.
در روز تاسوعا جمعیت اندک فتنهگران به گونهای بود که حتی ناامیدی خبرگزاری فرانسه، رویترز، الجزیره را نیز در پی داشت. خبرنگار خبرگزاری فرانسه در تهران در ارتباط تلفنی با شبکه تلویزیونی فرانس 24 در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اتفاقات روی داده در تهران گفت: «فقط چند صد نفر به دعوت گروه های مخالفان پاسخ مثبت دادند و به خیابانهای مناطق مرکزی تهران و به طور مشخصتر به خیابان انقلاب ریختند تا برای برگزاری تظاهرات تلاش کنند اما پلیس کنترل مرکز تهران را در اختیار گرفت و تظاهر کنندگان متفرق شدند.»
الجزیره انگلیسی نیز گزارش داد خبرهای دریافتی از ایران حاکی است در اطراف میدان انقلاب شمار معدودی از مردم شعارهایی سرداده اند و سپس متفرق شدند. خبرنگار بیبیسی هم که از تجمع پرشمار جریان فتنه برای سوءاستفاده از عزاداری روز عاشورا ناامید شده بود، دلیل این مسئله را عدم صدور اطلاعیه رسمی از سوی رهبران این جریان دانست. خبرگزاری رویترز هم که گویا پس از مشاهده جمعیت پراکنده و کمتر از 500 نفره اغتشاشاگران ترجیح داده بود اخبار را به نقل از سایتهای ضدانقلاب ایرانی منتشر کند، به نقل از خبرنگار مستقر خود در دفتر تهران خبری روی خروجی نداد.
مردم هتاکان را از جماران بیرون کردند/سخنرانی خاتمی نیمهتمام ماند
فتنهگرانی که در شب عاشورای حسینی با حضور در حسینیه مقدس جماران به سردادن شعارهای انحرافی پرداخته و همزمان با حضور خاتمی در حسینیه سوت و کف زدند، با خشم مردم انقلابی حاضر در حسینیه مواجه و از این محل اخراج شدند.
در جریان این برنامه، مشاجرههای لفظی میان هتک حرمتکنندگان شب عاشورا و عدهای دیگر که به این رفتار معترض بودند، بالا گرفت و در ادامه منجر به زد و خوردهایی شد. در ادامه برنامه در حالی که خاتمی سخنرانی خود را آغاز کرده بود، درگیری میان افراد در محوطه بیرونی حسینیه جماران آغاز شد و سپس نیروی انتظامی با ورود به محل تلاش کرد کنترل اوضاع را بهدست بگیرد.
برخی افرادی که با نیروی انتظامی درگیر شده بودند، پس از متفرق شدن، اقدام به صدمه زدن به اموال شهروندان از جمله تعدادی از اتومبیلهای پارک شده در خیابان یاسر منتهی به جماران کردند.
در داخل حسینیه جماران و اوسط سخنرانی خاتمی نیز در حالی که چندین بار هتک حرمت شب عاشورا توسط فتنهگران با اقدام به کف زدن تکرار شد، درگیریها بالاگرفت و تعدادی از حاضران با سردادن شعارهایی مانند "منافق حیا کن، جماران را رها کن" خواستار خروج این افراد از حسینیه شدند. خاتمی با مشاهده این وضع، سخنرانی خود را قطع کرد و محافظانش بلافاصله او را به بیرون منتقل کردند.
تاریخ تکرار نشد/ مردمحسینیتهران یزیدیان را فراری دادند
هر گونه که بود، عاشورا بالاخره رقم خورد و پای کف و سوتهای شب گذشته در جماران به خیابانها رسید تا خیمههای عزای سیدالشهداء(ع) نیز به آتش کشیده شود. از صبح عاشورا عدهای که به صورت سازماندهی شده بدون حمل هرگونه ادوات مخصوص عزاداران و دستهجات عزاداری، نمادهای سبز اموی را حمل میکردند، به صورت سازماندهی شده از خیابانهای اسکندری به سوی تقاطع خیابان توحید، میدان فردوسی به سمت میدان انقلاب، میدان امام حسین(ع) پل چوبی، خیابان حافظ به سمت چهارراه کالج و چهارراه ولیعصر حرکت کردند و با اخلال در عبور و مرور عزاداران و مردمی که در تردد به سمت مجالس عزاداری بودند، شعارهای انحرافی سردادند.
برخی بقایای فرقه موسوی شعارهای "مرگ بر دیکتاتور" و "یا حسین میرحسین" را در حالی که دستهای خود را بالای سر گرفته و به هم میزدند، تکرار میکردند.
این افراد که به چوب، چماق و سنگ مسلح بودند، پس از هر درگیری با نیروهای انتظامی و متفرق شدن، به خیابانهای فرعی هجوم میآورند و با تخریب اموال عمومی بهویژه شکستن شیشهها قصد داشتند، به زور وارد منازل مردم شوند که در برخی موارد بهدنبال مقاومت صاحبان منازل، اغتشاشگران آنان را مضروب و به منازل نیز خساراتی وارد کردند.
آشوبگران در تقاطع اسکندری- آزادی با کندن میلههای خطوط ویژه اتوبوسهای تندرو و قرار دادن آنها در وسط خیابان تلاش کردند تردد مردم را مختل کنند.
این افراد هر خودرویی را که گمان میکردند ارتباطی با نیروهای انتظامی و یا مردم مؤمن دارد، با سنگ مورد حمله قرار میدادند.
اغتشاشگران در تقاطع کریمخان- حافظ، دو خودروی پلیس را آتش زدند و تاکنون آتش زدن 26 موتور از موتورهای ناجا و مردم نیز گزارش شده است. این افراد، همچنین در مسیرهای اصلی اقدام به آتش زدن سطلهای زباله و قرار دادن آنها در وسط خیابان کردند، به طوری که دود ناشی از این اقدام برخی خیابانها را فراگرفت.
عزاداران عاشورایی به میدان آمدند
تمام شدن مراسمهای عزاداری با نماز ظهار کافی بود تا جمع کثیری از عزاداران به خیابانها بیایند و رو در روی فتنهگران بایستند. شمار قابل توجهی از مردم نیز در تقاطع انقلاب- فلسطین تجمع کردند. این افراد با سردادن شعارهای انقلابی از جمله "لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین است" و سینهزنی، اقدامات خرابکارانه اغتشاشگران را محکوم کردند.
حاج سعید حدادیان که در دانشگاه تهران به عزاداری پرداخته بود، با جمعی از مردم و دانشجویان در خیابان انقلاب حاضر شد. دیگر بغض دیرین انقلابیون ترکیده بود. عاشقان ولایت، شعارهای "الله اکبر خامنهای رهبر"، "حزب فقط حزب الله، سید علی روح الله"، "منافق حیاکن عاشورا را رها کن" و "مرگ بر منافق"، "حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی"، "ماشالله حزب الله"، "مرگ بر منافق"، "این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده"،" وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد، ارتش عالم نتواند که جوابم دهد" سر دادند و هرلحظه بر شمار راهپیمایان مردمی افزوده میشد.
امویان در حاشیه میدان ولیعصر(عج) تهران، پرچمهای مقدس یا زهرا(س) و یا حسین(ع) را پاره و کیوسک پلیس را نیز آتش زدند. تعداد زیادی از بانوان عزادار حسینی(ع) نیز در خیابان حافظ به سمت تقاطع کالج راهپیمایی کردند. راهپیمایان که پرچم های عزای حسینی و پرچم جمهوری اسلامی ایران را در دست داشتند، با سر دادن شعارهای انقلابی مانند "حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی" حرکت اغتشاشگران را محکوم کردند.
همچنین گروه های مردمی با حرکت روی پل حافظ جمهوری بر ضد اغتشاشگرانی که تعدای از آنها در مسیر خیابان جمهوری بودند، شعار دادند. صدها موتور سوار نیز که پرچم های هیئات خود مرکب از "یاحسین"، "یا مهدی ادرکنی" و... را به دست گرفتهاند، به طور مستمر در خیابان انقلاب به گشت زنی پرداختند.
قتل مشکوک خواهر زاده موسوی
بنا بود با انتشار خبر قتل خواهرزاده موسوی موج جدیدی از مظلومنمایی و آشوبطلبی کلید بخورد که فتنهگران در این راه ناکام ماندند. قتل خواهرزاده موسوی در حالی در محدوده چهارراه کالج یکی از مراکز تجمع اغتشاشگران صورت گرفت که گزارش ها حاکی از استفاده از اسلحه مخصوص تیمهای ترور در این اقدام مشکوک داشت، چنانکه نوع سلاح و گلوله استفاده شده در این حادثه، نوعی خاص و کمیاب از گلوله وسلاح مخصوص تیم های ترور بود.
گفته می شد بیش از ده نفر از اعضای کددار سازمان منافقین در اغتشاشات روز عاشورا بازداشت شدهاند. دکتر مرندی استاد دانشگاه تهران در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیره از ابهامات کشته شدن خواهر زاده میرحسین موسوی سخن گفت و این واقعه را مطابق شواهد موجود مشکوک توصیف کرد. او گفت: «من دقیقا نمی دانم که تعداد کشته ها چقدر است اما از چهار نفری که کشته شدند، تنها یک نفر به ضرب گلوله کشته شد که آن یک نفر خواهرزاده آقای موسوی بود!» انگار قرار بود ماجرای ندا آقاسلطان تکرار شود و ماجرای خونخواهی به راه افتد و این همه با همراهی نکردن خانواده خواهرزاده موسوی و نیز خروش انقلابیون به واسطه هتک حرمت عزاداری سیدالشهدا(ع) ناکام ماند.
اطلاعیه ناجا که کمی بعد منتشر شد، خود گواهی بر مشکوک بودن ماجرا بود. در این اطلاعیه تصریح شده بود: «آقای سید علی موسوی حبیبی بدون اینکه در صحنه اغتشاشات حضور داشته باشد در یکی از خیابانهای فرعی تهران(خیابان شادمان)، در حدود ساعت 12 الی 13 ششم دی در حین حرکت، به دست سرنشینان یک دستگاه خودرو با سلاح گرم هدف ترور قرار گرفته که به علت تأخیر در انتقال به بیمارستان دچار خونریزی شدید شد و فوت کرد.»
روایت امام جماعت نماز ظهر عاشورا از حمله طرفداران موسوی
حجت الاسلام صالحان امام جماعت نماز میدان جمهوری در گفتگویی اتفاقات روز عاشورا را تشریح کرد. او گفت: «ساعت 11:40 این اغتشاشگران از بالا به خیابان نواب سرازیر شدند به گونه ای که پشت صفوف نماز خانمها رسیدند، اتفاقا پشت صف خانمها سطل زباله های قابل اشتعال که همواره ابزاری برای این جماعت است و شهرداری هم رسیدگی نمی کند وجود داشت که عده ای که نمادهای سبز داشتند قصد به آتش کشیدن آنها را داشتند که با ممانعت برخی از اعضای هیات و بسیجی ها جلوگیری شد.»
وی با بیان اینکه اگر این سطل ها آتش میگرفت خانمها که نزدیک آنها بودند هم میسوختند گفت:«زمانی که از آتش زدن سطل زباله ناتوان شدند، ضلع غربی را که شهرداری از یک هفته قبل کنده بود باعث شد که سنگهایی در اختیار اغتشاشگران قرار گیرد، و سنگها هم به گونهای بود که حدود 10 متر را در اختیار آنها قرار داده بود تا سنگپرانی کنند لذا موفق به این کار شدند.»
صالحان به مجروحان این حادثه اشاره کرد و اظهار داشت:«یکی از رفقای ما که خلبان ایران ایر است با همسر و فرزندش آمده بود که قصد داشت در برابر این جماعت بایستد ولی متاسفانه ایشان را در برابر همسر و فرزندش کف خیابان خواباندند و به شدت وی را مجروح کردند، همچنین بینی یکی دیگر از افراد را شکستند، و علیرغم اینکه دوستان از اصابت سنگها به بنده و مردم جلوگیری میکردند یکی از سنگها نیز به بنده خورد و من از ناحیه گوش و صورت به شدت زخمی شدم.»
حضور فائزه هاشمی در هتک حرمت عاشورا
کمی بعد فیلمی منتشر شد که از حضور فائزه در جمع اغتشاشگران روز عاشورا حکایت داشت. خبرگزاری فارس طی خبری نوشت:«فائزه هاشمی پس از چند روز سپری کردن تعطیلات در شمال کشور، روز عاشورا هم به جمع آشوبگران در تهران پیوست.»
این خبر میافزود:«فائزه هاشمی که در چند روز تعطیلات در تفرج در شمال کشور بسر میبرد این منطقه را به قصد حضور در اغتشاشات روز عاشورا تهران ترک کرد. وی روز عاشورا به همراه حدود 15 نفر از بستگان و خانواده در اغتشاشات حضور پیدا کرد.»
نامه سرگشاده سیدحمید روحانی به هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی در مقابل اهانتهایی که در روز عاشورای حسینی صورت پذیرفت، سکوت کرد. در این زمان بود که حمید روحانی قلم به دست گرفت تا هاشمی رفسنجاین را مخاطب خود قرار دهد.
سید حمید روحانی نوشته بود: «باور این جمله به نقل از شما در رسانهها سخت است که: "جمهوری اسلامی حمایت مردم را از دست داده است"!! (گاردین سایت بی بی سی، 27 / تیرماه / 88 ) آیا میدانید که استکبار جهانی و در رأس آن شیطان بزرگ اگر روزی این دروغ را باور کنند که "جمهوری اسلامی حمایت مردم را از دست داده است" در یورش به ایران درنگ نمیکنند؟ آیا این گونه سیاهنماییها آب به آسیاب دشمن نمیریزد؟ و دشمن را به طمع نمیاندازد؟»
در این نامه آمده بود: «جنابعالی با این اشتباه آشکار که در زندگی سیاسی خود دارید، چگونه خود را در حد امام مینمایانید؟! امام را در جریان بنیصدر به زیر سؤال میبرید و ادعا میکنید که امام به سبب اینکه در جامعه حضور نداشت از ماهیت بنیصدر آگاهی نیافت و جنابعالی چون در میان مردم بودید و در اجتماع حضور فیزیکی داشتید، بنی صدر را به درستی شناخته بودید و خطر او را دریافته بودید لیکن امام خطر را برنمیتافت! و از بنیصدر حمایت می کرد و سرانجام دریافت که نظر شما درست و مطابق با واقع است! و …جنابعالی اگر به راستی این ادعا را باور دارید که امام به سبب اینکه در اجتماع حضور نداشت، بنیصدر را به درستی نشناخته بود و به ماهیت او پی نبرده بود، باید عرض کنم که هنوز امام را نشناختهاید.»
سید حمید روحانی با اشاره به نامه منتشر شده از سوی هاشمی خطاب به او نوشت:«این نخستینبار نیست که جنابعالی برای به زیر سؤال بردن کسانی که به نقد از کار و کردار شما برخاستهاند به اتهام زنی روی میآورید و تلاش میکنید که منتقدان را با لجنپراکنی و پیرایهتراشی خاموش سازید، زبانها را ببندید، قلمها را بشکنید و همگان را به تسلیم و کرنش وادارید. شما در پی رحلت امام عزیز آن روز که بر تخت ریاست جمهوری تکیه زدید و بر این باور بودید که حرف و سخن و رأی و نظر شما باید "فصل الخطاب" باشد! آیا به یاد دارید که با برخی از همسنگران دیرینه خود به جرم اینکه در برابر حرف و نظر شما حرف داشتند و به نقد و نظر میپرداختند چه رفتاری کردید؟ آیا به یاد دارید که به آقای کروبی چه نسبتهای ناروا دادید؟! آیا میدانید که نسبت به حاج خانم کروبی، آن بانوی سخت کوش، دلسوز و وفادار به کانون خانواده که همه توان خود را در راه خدمت به کشور و ملت به کار گرفته بود، چه ظلم و جفایی کردید؟! آیا بر این باورید که تاریخ این نارواییها و جفاکاریها را به دست فراموشی میسپارد؟ البته چوب این رفتار ناشایست خود را نیز خوردید و آنچه را که به ناحق به دیگران نسبت دادید دامنگیر خودتان شد؛ اما دریغ که درنیافتید، به خود نیامدید و باور نکردید که "دار دنیا دار مکافات است."»
روحانی افزود:«به دنبال نامه سرگشاده جنابعالی به مقام معظم رهبری و اولتیماتومی که در آن نامه داده بودید، نیروهای انقلابی و حزباللهی و دلسوزان و وفاداران به نظام جمهوری اسلامی نگران و اندیشناک شدند که مبادا جنابعالی در اندیشه جدایی از رهبری و مخالفت با ایشان باشید. در پی آن مطرح شدن شورای رهبری و زمزمه آن از سوی جنابعالی این نگرانی را بیش از پیش قوت بخشید که جنابعالی نقشههایی در سر دارید. بسیاری از موضع گیریهای مردمی بر ضد شما نیز ریشه در این رفتار نامناسب شما داشت. در چنین شرایطی خرد و مصلحت اقتضا میکرد که جنابعالی پیروی خود را از مقام رهبری و لزوم اطاعت از ایشان را با صراحت و بیپرده اعلام کنید و به نگرانیها پایان دهید، لیکن جنابعالی نه تنها این کار را نکردید بلکه اعلام کردید که "من 50 سال با آیتالله خامنهای رفیقم"! و بدین گونه از روشن کردن موضع خود در برابر رهبری سر باز زدید. آیا مخاطب از این جملة شما این برداشت را نمیکند که به اصطلاح معروف در میان دعوا نرخ تعیین کردید و جایگاه خود را نشان دادید؟! و انگار با زبان بیزبانی خواستید بگویید که من نیز در سطح ایشان و در همان قد و قوارهام؟! و می توانم در همان جایگاه قرار بگیرم؟!»
بزرگترین خطر غرور، خودخواهی، خودبزرگبینی و افتادن در ورطه لیبرالیسم است
سید حمید روحانی تصریح کرده بود: «امروز بزرگترین خطری که پیروان خط امام را تهدید میکند افزون بر غرور، خودخواهی و خودبزرگبینی و فرو افتادن در ورطه سیاست شوم لیبرالیستی است که خطر آن برای حوزههای اسلامی و مقامات روحانی از خطر مارکسیسم به مراتب بیشتر و شکنندهتر است؛ چنانکه تحجرگرایی نیز برای روحانیت از زهر هلاهل خطرناکتر میباشد، لیکن آن چه امروز یاران امام را به سقوط و بیآبرویی تهدید میکند و از مردم جدا میسازد، اندیشه استعماری لیبرالیستی است که حتی بزرگانی چون آقای منتظری را از امام و انقلاب گرفت و از مردم جدا کرد و امروز نیز میبینیم که چهرههایی انقلابی، با پیشینه درخشان خط امامی را، به کام خود فرو برده و رویاروی مردم قرار داده است.»
او با اشاره به خطر لیبرالیسم آورده بود:«یکی از آثار شوم گرایش به لیبرالیسم جدا شدن از مردم است. لیبرالیستها هیچ گاه با مردم حرکت نمیکنند، در صف مردم حضور ندارند، در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی دیده نمیشوند، زبان مردم را درک نمیکنند، خصلت مردمی ندارند، از مردم فراوان دم میزنند، لیکن از راه و مرام مردم بیگانهاند نمونه آشکار این جریان "نهضت آزادی " است که از روز موجودیت خود تا به امروز (جز در مقطع کوتاهی که به ظاهر پشت سر امام ایستاد) هیچ گاه نتوانسته است پایگاه مردمی به دست آورد، همراه با مردم حرکت کند و در صف مردم بایستد. امروز میبینیم که شماری از کسانی که از یاران امام شمرده میشدند به دنبال فرو غلطیدن به ورطه لیبرالیسم و پیوستن به باند "تسلیمطلبان "، به کلی از مردم جدا شدهاند، در تظاهرات میلیونی که در روزهای اخیر در اعتراض به هتک حرمت به امام در سراسر کشور برپا گردید، از این جناح ـ به ویژه در تهرانـ در میان راهپیمایان و تظاهرکنندگان کسی دیده نشد و خواهان مجوز برای راهپیمایی مستقل شدند!! انگار ننگ داشتند که در تظاهرات مردمی شرکت کنند! و همراه و همگام با مردم باشند! لابد تظاهرات میلیونی مردم در سراسر کشور را از مشتی "لباسشخصیها " میپندارند!! و "مردم " از دید آنان کسانی هستند که به باند "تسلیمطلبان " وابسته باشند و در مقابل بیگانگان ـ به ویژه شیطان بزرگـ کرنش کنند و تسلیم باشند و در برابر نظام اسلامی گردنکشی، یکدندگی و ستیزهجویی به خرج دهند و به اصطلاح "عرف بینالمللی " را رعایت کنند و بیجهت برای ایران دشمن نتراشند!»
سکوت معنادار هاشمی در برابر اهانتهای عاشورا
با گذشت روزها از رسوایی عاشورای سبزها؛ سکوت هاشمیرفسنجانی در قبال هتک حرمت مقدسات توسط حامیان موسوی ادامه یافت. در حالی که مراجع عظام تقلید و بزرگانی همچون آیت الله نوری همدانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله سبحانی و همچنین آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با صدور بیانیه ها و مصاحبههایی از هتک حرمت صورت گرفته در روز عاشورا توسط حامیان موسوی اعلام انزجار کردند، هاشمی رفسنجانی، همچنان ترجیح داد در این موضوع سکوت اختیار کند.
این در حالی بود که هاشمی رفسنجانی در سخنانی در جمع دانشجویان در مشهد مقدس با اشاره به برخی اقدامات و آشوب های خیابانی گفته بود:«حکومت همه چیز را در دست دارد، پول، نیرو و رسانه دارد و بالاخره کسانی را دارد که در مواقع لزوم در خیابانها جمع شوند. بسیج و سپاه را هم دارد که خودشان از متن مردم برخاستهاند. در آن طرف هم عده زیادی از مردم هستند. دانشجو، دانشآموز، استاد، معلم، مدیر، کارگر، کاسب، زن و مرد و ... که بعضیها ساکت و بعضیها فعال هستند. این گونه که به جایی نمیرسیم.»
اما واکنش بسیاری از فضلای حوزه علمیه قم از جمله آیت الله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به این سخنان هاشمی رفسنجانی باعث اصلاح مواضع وی نشد و هاشمی رفسنجانی ترجیح داد تا تنها به صدور چند جوابیه اکتفا کند.
قوی ترین ضربه ملت
ندای انقلاب - قاسم صفایی نژاد : سال گذشته یکی از عجیبترین سالهای تاریخ معاصر ایران بود. سالی که همه آن را با نام فتنه 88 میشناسند. این فتنه چطور بود که توانست این همه انرژی و وقت مسئولین و مردم را صرف خود کند تا جایی که امثال بزرگانی چون استاد مصباح یزدی از آن به عنوان عجیبترین سال عمر 80 ساله خود ذکر میکنند.
در این یادداشت مبسوط، سعی داریم بعد از تعریف فتنه، کمی در مورد ایجادکنندگان فتنهها و هدف آنها از «فتنهسازی» صحبت کنیم. پس از آن از انگیزههای فتنهگران و ریشههای رفتاری آنها، وظایف عوام و خواص در فتنهها، «حماسه نهم دی» و وظایف ما پس از این حماسه سخن خواهیم گفت.
فتنه چیست؟
«فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائی که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لمیخف علی المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنهگر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه»؛ آن وقت کسانی که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.» (1)
فتنه توسط چه کسانی صورت میگیرد؟
بزرگان دین در توصیف فتنه از منظر قرآن بیان میکنند که فتنه هیچگاه به صورت خودجوش و اتفاقی به وجود نمیآید؛ بلکه همیشه فتنه با اراده فاعل خود، بین مردم و اقشار گوناگون به وجود میآید. سه عامل فتنه وجود دارد که به طور خلاصه به آنها اشاره میکنیم:
1. در نوع اول، فاعل فتنه خداست که برای آزمایش و تمییز مؤمن واقعی از غیرمؤمن و مؤمن سطحی، فتنه را ایجاد میکند. در این نوع فتنه، هر چه فتنه سنگینتر و امتحانات سختتر باشد، پاداشهایی که در ازای موفقیت در آن فتنه نصیب بندگان میشود، بیشتر است. البته باید توجه داشته باشیم که خدا برای ایجاد فتنه، از ابزارها و وسایل گوناگون استفاده میکند و در واقع این نوع فتنه به صورت عام در نظر گرفته میشود که بر دو نوع فتنهای که در ادامه میآید، محیط است.
2. دسته دوم فتنهها، توسط شیاطین به وجود میآیند. ابلیس به اذان خدا این توانایی را پیدا کرده که جز مخلصین، بتواند با وسوسه، بسیاری از انسانها را گمراه کند و یکی از ابزارهای قدرتمند او ایجاد فتنه بین عموم موحدان است.
3. دسته سوم ایجاد کنندگان فتنه، مردم هستند. آن دسته از مردمی که زمام امورشان را به دست شیطان سپردهاند و بدون اینکه دیگر نیازی به وسوسه از طرف شیطان باشد، خودشان به خاطر حب جاه و مال و مقام و قدرت، ایجاد فتنه میکنند. (2)
هدف از ایجاد فتنه
هر کدام از عوامل فتنهای که در بالا اشاره شد، به خاطر اهدافی ایجاد فتنه میکنند:
1. خداوند به دلیل امتحان و آزمایش بندگان و جدا کردن سره از ناسره، فتنه را شامل حال همه افراد (عوام و خواص) از ابتدای خلقت تا کنون کرده است تا جایی که 2 آیه از قرآن اشاره به فتنهای دارد که برای پیامبر عظیمالشأن اسلام بهوجود آمد. (3)
مقام معظم رهبری در توصیف این امتحان الهی در فتنه 88 بیان میکنند: «امتحانهائی هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمرهی قبولی گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد. بسیاری از آحاد مردم، از جریانهای سیاسی، طبق وظیفهشان عمل کردند. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضیها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم هوشیاریهایشان، در مواردی اشتباه کردند.
بسیاری از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند. به کسی اعتقاد پیدا کردند، به او رأی دادند؛ یا آن کس رأی آورد یا نیاورد. ملاک این نیست. ملاک این است که انسان عقیدهای پیدا کند، هوشیارانه، از روی احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسی و حرکت سیاسی بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما - از جوانها، از نخبگان، از تودهی عظیم مردم - در این ردیف قرار گرفتهاند و در این امتحان مقبول شدهاند. یک عده هم البته فریب خوردند.» (4)
2. هدف شیطان هم از فتنه، کینهای است که از آدم (ع) و بنی آدم دارد و قسم خورده است که «لاغوینهم اجمعین» (همه را فریب میدهم).
3. اما این سؤال پیش میآید که انسانها چرا مقابل هم قرار میگیرند و فتنه میکنند؟ در صورتی که انسانها ذاتاً نباید مشکلی با هم داشته باشند و کینهای از هم به دل داشته باشند اما انسانها نیز به دلایل گوناگونی ایجاد فتنه میکنند. این دلایل بازهای از حسد تا حب جاه و مقام و شهرت و قدرت را شامل میشود. رهبر معظم انقلاب در توصیف دلایل ایجاد فتنه از سوی انسانها فرمودهاند: « آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خاری در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمهی ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به تودهی مردم ندارند. تودهی مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهوری اسلامی را، راه پیاده کردن احکام الهی را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجوری است.» (5)
ریشههای فتنهگری انسانها
اگر بخواهیم به منشأ رفتارهای فتنهانگیز در انسانها بپردازیم، موارد زیادی از قبیل حسد، جهل، حب دنیا، حب مقام و ثروت و جنون شهوت قابل تشریح هستند. اما قصد داریم به این موضوع با زاویه دید محدودتری بنگریم و به آفتهایی بپردازیم که درون جامعه اسلامی و میان خود انقلابیون مسلمان پدید میآید. انسانهایی که زمانی خودشان انقلابی بودند و بعضاً در انقلابی بودن تندروی و افراطیگری هم داشتند ولی در حوادث سال گذشته یا فتنهانگیزی کردند و یا دچار تفریط شدند.
آفتهایی که درون جامعه اسلامی و میان خود انقلابیون مسلمان پدید میآید، میتواند 2 منشأ داشته باشد:
1. جهل به حقایق اسلام و معارف اسلامی
2. ضعف ایمان
کسانی وجود دارند که به رغم مسلمان بودن و داشتن مرتبهای از ایمان، اوضاع اجتماعی زندگی آنان به گونهای نبوده است که به حقیقت معارف اسلامی پی ببرند. اینا به جهت معلومات کم درباره حقیقت اسلام، باعث ایجاد یکی از کانونهای خطر بین خود مؤمنان میشوند؛ اما خطر جدیتر این است که بین مؤمنان، ضعف ایمان پدیدار شود. افرادی وجود دارند که به رغم آشنایی کامل با معارف اسلامی، تصمیم جدی و عزم راسخ برای عمل به آنها را ندارند و از هوا و هوسهای خود پیروی میکنند. چنین افرادی ممکن است در واقع، خدا، پیامبر، دین و احکام شرع را قبول داشته باشند اما در برابر هوای نفس، خود را زمینگیر احساس میکنند؛ البته هنگامی که شخص، در عمل، از خود ناتوانی نشان داد و هوا و هوس بر او چیره شد، ناخودآگاه ذهن و فکر او نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت:
«پدید آمدن فتنهها، هواپرستی و بدعتگذاری در احکام آسمانی است؛ نوآوریهایی که قرآن با آن مخالف است.» (6)
بر اساس این سخن نورانی از حضرت علی (ع)، یکی از دو منشأ پیدایش خطرهایی که از درون، جامعه اسلامی را تهدید میکند، پیروی از هوا و هوس و دنبال کردن خواهشهای نفسانی است. (7) آنان که در پی اجابت خواهشهای نفسانی خویشاند، یا به دنبال مال و ثروت حرام خواهند رفت و به اختلاس از اموال بیتالمال، رشوهخواری و اموری از این قبیل متوسط خواهند شد و یا به دنبال مقام خواهند رفت و از این طریق، غریزه قدرتطلبی خود را اشباع میکنند. (8)
وظیفه ما در فتنهها چیست؟
همه میدانیم که آخرالزمان پر است از فتنهها و امتحانات سخت. آیا این دلیل میشود که بنشینیم و بگوییم از شرایط طبیعی آخرالزمان فتنههاست و ما نباید کاری انجام دهیم؟ آیا ما برای حفظ دین خود و انسانهای دیگر وظیفهای نداریم؟ سعی کردهایم که بر اساس منویات مقام معظم رهبری، یک دستهبندی تفکیک شده برای «نخبگان» و «آحاد مردم» انجام دهیم:
- وظیفه نخبگان:
«نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهی میبیند که متأسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بیبصیرتیاند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبههای که همتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است به نحوی. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهای بدی هم نیستند، نیت بدی هم ندارند؛ اما این است دیگر. بیبصیرتی است دیگر. این بیبصیرتی را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - از بین ببرید. کسانی هستند که میتوانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. » (9)
- وظیفه عموم مردم:
«مخاطب من عموم مردمند، بخصوص جوانان؛ همهی مردم کشورند، بخصوص این مناطق حساس. جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بیبصیرتی ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت. امیرالمؤمنین در یک خطبهای از جملهی مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد: «انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه».
در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسی نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان». آن کسانی که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمیآورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه»؛ حق، برای طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفهی ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.» (10)
اما شبههای که در زمینه وظایف در زمان فتنه مطرح میشود این است که: «بعضیها در فضای فتنه، این جملهی «کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.» (11)
علاج فتنه
«در مقابل یک چنین پدیدهای، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانهی انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن»ی در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد، وقتی میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافیالضمیر اوست - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانی که مستمعین بیشتری دارند، شنوندگان بیشتری دارند.
این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کی چی میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابهلای گرد و غبارِ برخاستهی در میدان مخفی کند، ضربه بزند و جبههی حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسی خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامی، همهی گرایشهائی که در مجموعهی نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتی که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتی که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهای اسلامی، کُشندگان انسانهای مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلی جاهای دیگر، میآیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسی که در نظام جمهوری اسلامی است، در مقابل این چه موضعی دارد؛ حاضر است تبرّی بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟» (12)
حماسه 9 دی
در فتنهای با این وسعت و عمق که بسیاری را تعجبزده کرد، نقش مردم حول محور ولایت فقیه پررنگ و محسوس بود. به عبارت دیگر در «فتنهای که به مدت 20 سال توسط زیرکترین سیاستمداران داخلی و خارجی پیریزی شده بود و آنان شکی در به ثمر رسیدن نقشه خود که همان سقوط نظام اسلامی بود نداشتند، مردم ما با بصیرت و هوشمندانه حتی از سیاستمداران سبقت گرفته و فتنه را خاموش کردند.» (13)
درست است که عدهای از مردم در ابتدا به دلیل ابهام خود در نتایج انتخابات یا تبلیغات، کمی به سوی فتنهگران تمایل پیدا کردند اما بعد از مدت کوتاهی و با تدبیر مقام معظم رهبری، چهره واقعی فتنهگران را شناختند. در واقع ماهیت حرکت سران فتنه، روز به روز بر مردم آشکارتر شد و در روز عاشورای سال 88 به اوج خود رسید. عموم مردم ایران که دل در گرو حضرت اباعبدلله الحسین دارند، از حرکات روز عاشورا فتنهگران بیزاری جستند و عدهای از مردم هم که فریب خورده بودند به صف مردمسالاری دینی بازگشتند. این حرکت مردم در نهم دی ماه 88 با اعلام حمایت از ولایت به اوج خود رسید و ایرانیان با زمانشناسی و بصیرت خود اثبات کردند که حامی انقلاب خود هستند.
رهبر معظم انقلاب در توصیف نهم دی ماه، بیان میدارند که:
«روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهای یاران حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد.
روز نوزدهم دی هم همین جور است، روز نهم دیِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دی با دهم دی فرقی ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملی است که نوزدهم دیِ قم را تشکیل داد؛ یعنی برخاسته ی از بصیرت است، از دشمنشناسی است، از وقتشناسی است، از حضور در عرصه ی مجاهدانه است - روز نهم دی را هم متمایز میکنند.
مطمئن باشید که روز نهم دیِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونی - که شرائط غبارآلودگیِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیه السّلام) را میبیند.
این کارها کارهائی نیست که با ارادهی امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسی - که من بارها این را نقل کردهام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.» (14)
«قویترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دی و بیست و دوی بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمی بود؛ نُه دی هم همین جور. یکپارچگی ملت آشکار شد. همهی کسانی که در عرصهی سیاسی به هر نامزدی رأی داده بودند، وقتی دیدند دشمن در صحنه است، وقتی فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانی که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوی بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند.
خیلی تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگی ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزی ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتی برای ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهی جدیدی به وجود آمد. فصل تازهای در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینهی بسیار مهمی است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.» (15)
وظیفه ما پس از 9 دی
در فتنه سال 88، اکثریت مردم قبول شدند و بعضی از خواص مردود. اما از طرفی باید مراقب بود که فتنهها به پایان نرسیده و با فتنههای جدیدی مواجه هستیم و از طرفی هم مواظب باشیم که پس از حماسه 9 دی وظایف به گردن ماست که باید به آنها عمل کنیم:
- وظایف آحاد ملت:
«یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عدهای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویهای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همهی وجود، با همهی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(1) بله، یک عدهای دشمنی میکنند، یک عدهای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابیِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.» (16)
- وظیفه مسئولین:
1. «مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، میبینند؛ میبینند مردم در چه جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوهی مجریه، مسئولین قوهی مقننه، مسئولین قوهی قضائیه، دستگاههای گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنهاند و چه میخواهند. دستگاهها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینهی ادارهی کشور.» (17)
2. «هر سالی از سالهائی که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالی هر ماهی، و در هر ماهی هر روزی، وزن و مقداری دارد، ارزشی دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنهانگیزان بعضی از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخی از کارها نیمهکاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، یک حرکت سریعی باشد.» (18)
پاورقی:
1. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29/10/1388
2. سخنرانی آیتالله مصباح یزدی 5/12/1388
3. سخنرانی آیت الله مصباح یزدی 26/12/1388
4. بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری 12/5/1388
5. بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش 19/11/1388
6. نهج البلاغه، خطبه 50
7. انقلاب اسلامی جهشی در تحولات سیاسی تاریخ؛ آیت الله مصباح یزدی؛ صفحات 174 و 175
8. انقلاب اسلامی جهشی در تحولات سیاسی تاریخ؛ آیت الله مصباح یزدی؛ صفحه 178
9. فرمایشات رهبر معظم انقلاب اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر 21/5/1388
10. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر 15/7/1388
11. بیانات آیت الله العظمی خامنهای در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 2/7/1388
12. دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29/10/1388
13. بیانات آیت الله مصباح یزدی 6/10/1389
14. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه 19/10/1388
15. بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1/1/1389
16. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه 19/10/1388
17. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه 19/10/1388
18. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه 19/10/